گفتهها - ۲۴ خرداد ۹۴
گروه تاریخ و اقتصاد: در دهه ۱۹۷۰، عدم توازن بین توسعه اقتصادی و افزایش انتظارات در میان طبقه متوسط امکان زیادی را برای رشد نارضایتی عمومی و سرازیر شدن آن به سیاست بهوجود آورد، ولی چنین رویکرد سریع تودهها به سیاست و درخواست تغییرات سیاسی صرفا ناشی از دگرگونی اقتصادی نبود. فشار بینالمللی به دولت پهلوی برای گشایش سیاسی نقشی موثر در بازآفرینی روحیه مخالفان و تحرک سیاسی در میان آنها داشت. افزایش تعداد دانشجویان و ورود بخش عظیمی از جوانان شهرستانی و حتی روستایی به دانشگاهها به گسترش آگاهی عمومی و بعضا ایجاد تضادهای سیاسی در حوزه فرهنگ و دانشگاه یاری رساند.
گروه تاریخ و اقتصاد: در دهه ۱۹۷۰، عدم توازن بین توسعه اقتصادی و افزایش انتظارات در میان طبقه متوسط امکان زیادی را برای رشد نارضایتی عمومی و سرازیر شدن آن به سیاست بهوجود آورد، ولی چنین رویکرد سریع تودهها به سیاست و درخواست تغییرات سیاسی صرفا ناشی از دگرگونی اقتصادی نبود. فشار بینالمللی به دولت پهلوی برای گشایش سیاسی نقشی موثر در بازآفرینی روحیه مخالفان و تحرک سیاسی در میان آنها داشت. افزایش تعداد دانشجویان و ورود بخش عظیمی از جوانان شهرستانی و حتی روستایی به دانشگاهها به گسترش آگاهی عمومی و بعضا ایجاد تضادهای سیاسی در حوزه فرهنگ و دانشگاه یاری رساند. تحولات اقتصادی این دوره در بستر استبداد مطلقگرای سیاسی سلطنت، مبارزات دیرینه کنشگران فرهنگی و سیاسی، شکاف عمیق فرهنگی در میان بخشهای مدرن و سنتی در اقتصاد و سیاست و اجتماع ایران شکل گرفت و آمیزهای از نارضایتی سیاسی را فراهم آورد که سلطنت نه انتظارش را داشت و نه توان مقابله با آنها را.
- به نقل از گفتوگوی «تاریخ ایرانی» با علیاکبر مهدی، استاد جامعهشناسی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا
ارسال نظر