پرسش مطرح‌شده، یکی از مهم‌ترین و پرمناقشه‌ترین سوالاتی است که حوزه علوم انسانی در طول دهه‌ها و حتی چند قرن گذشته با آن دست‌وپنجه نرم کرده‌ است. پرسشی که دنی رودریک، اقتصاددان آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد در مقاله‌ای با عنوان «ایده‌ها یا صاحبان منافع» که در سال۲۰۱۴ منتشر کرده، تلاش کرده ‌است به آن پاسخی مشخص ارائه کند. پاسخ مشخص دنی رودریک در برابر این این پرسش را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد: صاحبان منافع تنها در کوتاه‌مدت است که می‌توانند به امور جهان شکل ببخشند؛ در بلندمدت، این ایده‌ها هستند که به امور واقع در جهان نظم می‌بخشند. در واقع، دنی رودریک در مقاله خود بیان می‌کند که امور جهان نه صرفا حاصل ایده‌هاست و نه صرفا حاصل تصمیمات صاحبان منافع است، بلکه در بلندمدت آنچه به امور جهان نظم می‌بخشد، تعادلی است که میان گروه‌های صاحب منافع و ایده‌ها روی می‌دهد.

پاسخ دنی رودریک به این پرسش شاید در نگاه اول کمی غیر قابل پذیرش به نظر برسد. ازاین‌جهت، دنی رودریک بیان می‌کند که نوعی تصور عمومی به غلط شکل گرفته ‌است که صاحبان منافع کسانی هستند که به خوبی از نحوه کارکرد جهان آگاه هستند. گویی آنها کسانی هستند که به تمامی اطلاعات ممکن تسلط دارند و هیچ کمبودی درخصوص اطلاعات و پردازش آنها ندارند. مضاف بر این، این تصور عمومی گمان می‌کند که این گروه‌های صاحب منافع همواره جعبه ابزاری کارآمد و کافی در اختیار دارند و برای پیشبرد اهداف خود، هرگز دچار خطا یا اشتباه در مرحله اجرا نمی‌شوند. همچنین صاحبان منافع کسانی هستند که به تنها امری که در حین تصمیم‌گیری فکر می‌کنند، منافع مادی خودشان است و لاغیر. در نتیجه، رودریک بیان می‌کند که مطابق تصور عمومی، صاحبان منافع کسانی هستند با بالاترین سطح اطلاعات، کامل‌ترین جعبه ابزار و مطیع منافع مادی خود! همان‌طور که رودریک بیان می‌کند، بدیهی است که با در نظر گرفتن این فروض، باید گمان کنیم که صاحبان منافع تنها کسانی هستند که جهان را شکل می‌دهند و هرگز جایی برای ایده‌ها و اندیشه باقی نمی‌ماند؛ زیرا در ‌چنین شرایطی دیگر اندیشه به چه کاری می‌آید؟

اندیشه زمانی می‌تواند به‌کار آید که صاحبان منافع دچار خطا شوند و درصدد رفع آن خطا برآیند. زمانی که صاحبان منافع پیرو این تصور عمومی از خطا مبرا هستند و به دقیق‌ترین شکل، منافع مادی خود را به پیش می‌برند، دیگر ایده‌ها محلی از اعراب ندارند. اهمیت مقاله دنی رودریک درست همین‌جاست که مشخص می‌شود. او با ذکر مشاهدات مکرر از آمریکا بیان می‌کند که هیچ‌کدام از این سه فرض مذکور درخصوص صاحبان منافع صادق نیستند. در نتیجه، همچنان و همواره جا برای ایده‌ها وجود دارد، همان‌طور که پیش از این نیز وجود داشته و تاثیرات خود را برجای گذاشته‌ است. از این جهت است که دنی رودریک در این مقاله بیان می‌کند که در هنگام مطالعه تاریخ، باید توجه داشت که چه ایده‌ای توسط چه گروهی و در چه زمانی شکل گرفته و پیگیری شده‌ است. او بیان می‌کند که هرگز اطلاعات صاحبان منافع از جهان کامل نبوده است. اگر اطلاعات صاحبان منافع از جهان کامل بود، بسیاری از گروه‌های صاحب منفعت در طول تاریخ از صحنه قدرت محو نمی‌شدند.

همچنین، ابزارهای آنها نیز بهترین نبوده ‌است؛ زیرا، در این صورت به این اندازه اشتباه در اجرای سیاست‌هایشان روی نمی‌داد. مهم‌ترین مساله را دنی رودریک در نقد این کلیشه قرار می‌دهد که صاحبان منافع کسانی هستند که تنها پیگیر منافع مادی خود هستند. او بیان می‌کند که این یکی از بزرگ‌ترین خطاهاست. صاحبان منافع اگر کسانی بودند که تنها به منافع مادی خود تمرکز می‌کردند، نیازی به راه انداختن جنگ مانند حمله آمریکا به خاورمیانه نداشتند؛ زیرا همواره در اقتصاد گزینه‌های بهتری نسبت به جنگ برای سودآوری وجود دارد. در نتیجه، درست در فهم همین مساله است که ایده‌ها اهمیت ویژه پیدا می‌کند. دنی رودریک بیان می‌کند که مشاهدات در واقع ناقض این نکته است که صاحبان منافع تنها به دنبال منافع مادی خود هستند.

در نتیجه، آنچه به رفتارهای آنها شکل می‌دهد، تنها نفع مادی نیست و مسائلی فراتر از این مورد وجود دارد. رودریک در اینجاست که از اهمیت ایده‌ها پرده برمی‌دارد و یک گام فراتر می‌رود. او بیان می‌کند که در واقع صاحبان منافع حول ایده‌ها برای خود اهدافی را مشخص می‌سازند و یکی از مهم‌ترین راه‌های آنها برای دستیابی به اهداف خود را در تبلیغ بی‌وقفه ایده‌های خود برای عموم پیدا می‌کنند. به عبارتی دیگر، ما پیش از آنکه این پرسش را مطرح کنیم که جهان حاصل نفع شخصی و گروهی صاحبان منافع است یا ایده‌ها، باید این پرسش را مطرح کنیم که «ما» چه کسانی هستیم که در نهایت گروهی از ما تبدیل به صاحبان منافع می‌شوند؟ رودریک در پاسخ به این پرسش بیان می‌کند که «ما» کسانی هستیم که درصدد تحمیل ارزش‌های اخلاقی خودمان به دیگرانیم.

در نتیجه، این تعریف است که رودریک نتیجه می‌گیرد، همواره ایده‌ها و اندیشه‌ها زنده هستند و تاثیرگذارند. مقاله دنی رودریک به مطلبی بیش از آنچه ما پرداختیم، می‌پردازد. او برای ادعاهای خود مشاهدات متعددی را بیان می‌کند تا نشان دهد که نتیجه‌گیری او در واقعیت جاری‌وساری است. لکن، آنچه از مقاله دنی رودریک برای ما برجای می‌ماند این است که جهان گرفتار در میان منافع مادی گروه‌های صاحب منافع نیست. همچنین، این گروه‌ها کسانی با اطلاعات کامل و بهترین جعبه ابزار‌ها نیستند، بلکه آنها نیز از جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، کم می‌دانند و از جعبه‌ابزارهای ناقصی استفاده می‌کنند که می‌توانند بهتر شوند.

در نتیجه، ایده‌ها و اندیشه‌ها همچنان محلی از اعراب دارند. مضاف بر آن، این صاحبان منافع نیز انسان‌هایی همچون ما هستند که مانند هر انسان دیگری به دنبال ترویج و حتی تحمیل ارزش‌های اخلاقی خود هستند و دست بر قضا، در بلندمدت آن گروهی از صاحبان منافع پیروزند که بهترین و مورد قبول‌ترین تعریف از جهان را ارائه می‌کنند، بر اصول خود پافشاری  و آن را تبلیغ می‌کنند تا اذهان عمومی را قانع سازند. به عبارت دیگر، در نهایت برنده آن صاحب منافعی است که ساده‌ترین و مورد قبول‌ترین اندیشه را ارائه کند.