فرمول فعال‌سازی اتاق‌های مشترک

 از سوی دیگر ایجاد اتاق‌های مشترک در کشورهای مقابل نیز باعث به رسمیت شناختن اتاق‌های ما شود. او می‌گوید: «پذیرش اتاق‌ها یا کمیته‌های مشترک از سوی نهادهای متناظر در کشورهای مقابل نیز کارآیی این نهاد را افزایش می‌دهد. البته باید به این موضوع نیز توجه داشت که اتاق‌های مشترک می‌توانند با بهره‌گیری از اعضای کشورهای مقابل در هیات‌مدیره خود، ارتباطات را قوی‌تر کنند.» موضوع دیگری که بخشی از این گفت‌وگو را به خود اختصاص داد، کم‌توانی تجار ایرانی در مذاکرات اقتصادی است. یاوری گفته است که برخی تجار ایرانی نه تنها در فن مذاکره ضعف دارند، بلکه قراردادهای تجاری را نیز جدی نمی‌گیرند که همین امر نیز موجب‌شده در برخی مواقع، زیان‌های بزرگی متوجه تجار ایرانی شود. در عین حال او به اقداماتی که در این معاونت برای کمک به تجار انجام می‌شود اشاره کرده است. ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید.

معاونت امور بین‌الملل در اتاق بازرگانی ایران، مسوولیت ارتباط با اتاق‌های مشترک را دارد. برخی از اتاق‌های بازرگانی مشترک به‌عنوان اتاق‌های فعال شناخته می‌شوند و برخی چندان فعال نیستند. اتاق بازرگانی ایران در فعال‌‌‌‌‌سازی این اتاق‌های مشترک چه نقشی دارد و برنامه‌‌‌‌‌ای برای این فعال‌‌‌‌‌سازی دارید؟ روابط شما به‌عنوان معاون امور بین‌الملل اتاق ایران با اتاق‌های مشترک به چه صورت است؟

هدف ما از روز اول که کارمان را شروع کردیم، این بود که افزایش هماهنگی و ارتباطی بین معاونت بین‌الملل اتاق ایران و اتاق‌های مشترکی که از لحاظ اداری و ساختاری تحت‌نظارت ما هستند داشته‌‌‌‌‌باشیم. به همین خاطر یک‌سری جلسات را به‌صورت موردی برگزار کردیم و قصد داریم این جلسات را با کل اتاق‌ها داشته باشیم. جلسه اول با حدود ۱۰ اتاق اروپایی برگزار شد. بسیاری از اتاق‌ها اولین‌بار بود که به چنین جلسه‌‌‌‌‌ای دعوت می‌شدند و رویکرد ما نیز برقراری همین ارتباط‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها است. چند بحث برای اینکه اتاق‌ها فعال شوند و خصوصا در ایران دوران فعالیت بهتری داشته‌‌‌‌‌باشند در دستورکار قرار دارد که بسیار حائزاهمیت است. یکی از مواردی که برای من هم بسیار مهم است و ماهیت اتاق‌‌‌‌‌بازرگانی مشترک را انعکاس می‌دهد، این است که زمانی یک اتاق بازرگانی، اتاق بازرگانی مشترک محسوب می‌شود که از کشور طرف مقابل هم اعضایی در آن وجود داشته‌‌‌‌‌باشند، اما چیزی که در اتاق‌های مشترک ایران اتفاق می‌افتد، غیر ‌از این است.

ما اتاق مشترک بین ایران و کشور دیگری تشکیل می‌دهیم، ولی حتی یک فرد از کشور مقابل در آن عضو نیست. مثلا می‌‌‌‌‌گوییم اتاق مشترک ایران و نروژ؛ اما حتی یک نروژی در آن اتاق وجود ندارد. درحالی که اگر کسانی از کشور مقابل در اتاق مشترک عضو باشند، باعث می‌شود که نهادهای ناظر در کشور مقابل هم به اتاق مشترک اهمیت بدهند. البته نمونه‌‌‌‌‌های خوبی هم از اتاق مشترک که به‌معنای واقعی مشترک هستند، وجود دارد. یک نمونه خوب در این رابطه اتاق مشترک ایران و آلمان یا اتاق ایران و ایتالیا است؛ هرچند اساسنامه اتاق ایران و ‌‌‌‌‌آلمان به‌طور کلی متفاوت است و به‌نظر من همین موضوع باعث پویایی این اتاق شده‌‌‌‌‌است. شاهد هستیم که در اتاق ایران و آلمان ترکیب برابری از ایرانی‌‌‌‌‌ها و آلمانی‌‌‌‌‌ها حضور دارند.

اتاق ایران و ایتالیا نیز به همین شکل است. این اتاق‌ها بسیار بزرگ هستند. مثلا اتاق ایران و ایتالیا ۵هزار عضو فعال دارد که بسیار قابل‌توجه است.

آقای یاوری این موضوع که شما اشاره کردید مهم است، ولی آیا اتاق‌های مشترک حتی در صورت فعال بودن، در کشورهای مقابل به رسمیت شناخته می‌شوند؟

این صحبت شما را اینطور پاسخ می‌‌‌‌‌دهم که اتاق‌های مشترک ایران معمولا از طرف نهاد متناظر ما در کشور مقصد به رسمیت شناخته نمی‌شوند. برای مثال ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به‌طور فرضی اتاق بازرگانی ملی ایسلند اصلا اتاق مشترک ایران و این کشور را به رسمیت نمی‌‌‌‌‌شناسد و این خیلی موضوع بدی است و رایزن تجاری آن کشور هم به این موضوع اذعان می‌کند. این موضوع مهمی است که اتاق‌های مشترک باید به آن به‌طور ویژه توجه داشته باشند.

چه اتفاقی می‌‌‌‌‌افتد که یک اتاق مشترک به رسمیت شناخته نمی‌شود؟

شاید بتوان تفاوت سازوکار در کشورهای مختلف را یکی از دلایل این امر عنوان کرد. برای مثال ما نمی‌توانیم آن فرمولی که برای سوئد و فرانسه و سوئیس داریم را برای عربستان‌سعودی و کویت هم پیاده کنیم. این موضوع به ابتکار‌عمل اتاق‌های مشترک برمی‌گردد. همان‌طور که مذاکره با هر کشوری متفاوت است، معرفی و پرزنت‌کردن اتاق‌های مشترک در کشورهای مقصد هم مختلف است. در بسیاری از موارد باید بازوهای اجرایی واردشده و از نهادهای بازرگانی ملی کشور مقصد تاییدیه گرفته شود تا در نهایت کشور مقصد اتاق آن کشور در ایران را به رسمیت بشناسد.

آیا این تنها دلیلی است که امور، در یک اتاق با سهولت پیش می‌رود و در اتاق دیگر، خیر؟

مطمئنا این موارد کمک‌کننده است اما کافی نیست. یک موضوع مهم که باید اتاق‌های مشترک به آن توجه داشته‌‌‌‌‌باشند تا امور مربوطه را تسهیل کنند، مشارکت‌دادن اعضای خارجی در مدیریت و تصمیم‌گیری اتاق مشترک است. اینکه ما فقط اعضای خارجی داشته‌‌‌‌‌باشیم کافی نیست و باید این اعضا خود ذی‌نفع و درگیر باشند تا موضوعات را پیگیری کنند و در نتیجه این ذی‌نفع بودن، امور تسهیل شود، به‌همین‌دلیل است که کارها در اتاق‌های بزرگ بهتر پیش می‌‌‌‌‌رود؛ زیرا اعضای کشور مقابل، خود در امور سهیم هستند و تسهیل امور به نفع دو طرف است.

یکی از موضوعاتی که درخصوص اتاق‌های مشترک مطرح است، این است که برای پیشبرد اهداف، نیاز است که اتاق‌های مشترک از سوی کشورهای مقصد هم ایجاد شود. این موضوع به‌نظر می‌رسد در بین اتاق‌های مشترک ایران چندان مرسوم نیست. درست است؟

خیر این رویه مرسوم نیست. این در حالی‌‌‌‌‌است که ضروری است نهاد متناظر این اتاق‌ها در کشور مقصد ایجاد شود. اینکه فقط در ایران، اتاق ایران با کشوری را داشته‌‌‌‌‌باشیم کافی نیست؛ باید در کشور مقابل نیز اتاق آن کشور و ایران را داشته‌‌‌‌‌باشیم. برای مثال اگر ما در ایران، اتاق ایران و سوئیس داریم، در سوئیس هم باید اتاق سوئیس و ایران را داشته‌‌‌‌‌باشیم. اتاق ایران و ایتالیا تنها اتاقی است که یک اتاق متناظر برای آن در ایتالیا به‌نام اتاق ایتالیا و ایران وجود دارد. در آلمان هم یک دفتر وجود دارد، ولی ما اتاق متناظر در آلمان نداریم. این موضوعات مخصوصا برای اتاق‌هایی که اندکی ضعیف فعالیت می‌کنند بسیار لازم است. البته در تمام این موضوعات نیز ما در حال ورود هستیم و سعی داریم تا راهکار ارائه کنیم. ما خود تلاش می‌کنیم که این اتفاقات تسهیل شود و اختیارات اتاق‌های مشترک افزایش یابد و از رویکرد قبلی که به‌صورت محدودکننده سعی داشت تا همه امور از طریق اتاق ایران حل شود فاصله بگیریم، زیرا من معتقدم فلسفه تشکیل اتاق‌های مشترک تسهیل این امور است و در غیر‌این‌صورت زمینه را برای رانت و فساد و اظهارنظرات شخصی فراهم خواهد کرد.

این گفته شما به معنای آن است که اتاق ایران به‌طور کلی امور را به‌دست اتاق‌های مشترک می‌‌‌‌‌سپارد؟

در ظرفیت معاونت بین‌الملل اتاق ایران می‌‌‌‌‌گوییم که قرار نیست همه امور با تاییدیه انجام شوند. هرچند این به آن معنا نیست که ما از این مناسبات بی‌‌‌‌‌خبر باشیم اما در عین‌حال این هویت مستقل برای اتاق‌های مشترک وجود دارد و ما نیز تا جایی‌که بتوانیم به آنها کمک خواهیم‌‌‌‌‌کرد. البته وزارت‌‌‌‌‌خارجه یک‌سری ملاحظاتی دارد و به اتاق‌های مشترک توصیه اکید می‌کند که اگر مناسبات و ارتباطاتی صورت می‌گیرد، باید با اطلاع وزارت‌خارجه باشد. باید هم به این موضوع توجه شود.

گفته می‌شود بعضی از اتاق‌ها و کمیته‌‌‌‌‌های مشترک بیشتر شبیه یک جمع دوستانه‌‌‌‌‌ای است که افرادی که عضو آن اتاق هستند لزوما تجارتی هم با آن کشور انجام نمی‌دهند. شما این موضوع را تایید می‌کنید؟

متاسفانه در بعضی از کمیته‌‌‌‌‌ها چنین چیزی وجود داشته‌‌‌‌‌است. این درحالی ا‌‌‌‌‌ست که هدف تشکیل کمیته این است که شما به‌صورت آزمایشی یک کمیته را تشکیل می‌دهید و با رسیدن به برخی حداقل‌‌‌‌‌ها به اتاق تبدیل می‌‌‌‌‌شوید، اما وقتی سوابق را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که برخی کمیته‌‌‌‌‌ها بودند که تشکیل شدند اما نتوانستند روابط خود را توسعه داده و اعضا را افزایش دهند و در نهایت منحل شدند و به اتاقی که بتوان از طریق آن تجارت و... انجام داد و امور را تسهیل کرد، تبدیل نشدند.

چه زمانی می‌گویید که یک کمیته به اتاق تبدیل شده‌است؟

در بحث اتاق‌ها معمولا زمانی یک کمیته به اتاق تبدیل می‌شود که توسعه روابطی با کشورهای مقصد شکل‌گرفته باشد، بنابراین تعریف، اتاقی وجود ندارد که بگوییم هیچ فعالیتی ندارد؛ چراکه اصلا لازمه تشکیل اتاق آن است که روابطی شکل‌گرفته و توسعه‌یافته باشد. برخی اتاق‌ها هستند که به دلیل موانعی که ایجاد شده، چه به لحاظ تحریمی و چه به لحاظ مشکلات اقتصادی میان دو کشور به دلیل مسائل مربوط به حمل‌ونقل، عدم‌شناخت بازار آن مناطق و...، فقط شکل اتاق دارند و در حال‌حاضر فعالیت خاصی ندارند.

حتی برخی اتاق‌ها ساختمان هم ندارند. درست است؟

این موضوع شایع است و طبیعی است که بسیاری از اتاق‌ها ساختمان نداشته‌‌‌‌‌باشند، تاجایی‌که من می‌دانم بسیاری از اتاق‌ها ساختمان ندارند و بسیاری از اتاق‌ها هستند که یکی از اعضای اتاق که فعالیت تجاری دارد لطف کرده و محل تجارت شخصی خود را در اختیار اتاق قرار داده‌‌‌‌‌است. متاسفانه این مشکلات وجود دارد.

آیا در اتاق‌های مشترک درآمدزایی هم وجود دارد؟

یک اتاق قوی زمانی تشکیل می‌شود که مدیران و مسوولانش آنقدر قوی و هدفمند باشند و به فکر درآمدزایی باشند که با برنامه به سراغ ما بیایند، نه که ما به آنها بگوییم باید چه کارهایی انجام دهند. متاسفانه برخی اتاق‌ها نقشه‌راه ندارند و این موضوع در درآمدزایی آنها مشکل ایجاد می‌کند.

این درآمد باید از چه محلی تامین شود؟

راهکارهای بسیاری برای درآمدزایی اتاق‌ها وجود دارد؛ اما متاسفانه به این راهکارها توجه نمی‌شود. حال یا نمی‌‌‌‌‌دانند یا به دنبالش نیستند. برای مثال به غیر‌از مقوله عضویت، بسیاری از اتاق‌ها می‌توانند یک‌سری خدمات اضافه ارائه دهند که زیرمجموعه حق‌عضویتی که اتاق دریافت می‌کند، نباشند و برای آن هزینه دریافت کنند. خدمات حقوقی عملی (نه فقط در حد مشاوره) یکی از فعالیت‌هایی است که اتاق‌ها می‌توانند برای افزایش درآمد بدان روی‌‌‌‌‌آورند. مثلا اتاق می‌تواند خود نهادی داشته‌‌‌‌‌باشد که خدمات حقوقی را در داخل و بین‌الملل دنبال کند و منبع درآمدی از این محل ایجاد کند. هرچند در این مسیر قوانین محدودکننده بسیار است و مشکل ما هم همین قوانین است. اگر قوانین محدودکننده نبود، بسیاری از فعالیت‌‌‌‌‌ها انجام می‌شد. از جمله کارهای دیگری که اتاق‌ها می‌توانند برای درآمدزایی انجام دهند و احتمالا بسیاری از دست من به‌خاطر مطرح‌کردن آن عصبانی خواهندشد، این‌‌‌‌‌است که تک‌تک اتاق‎های مشترک می‌‌‌‌‌‎توانند خودشان مرکز داوری مستقل تاسیس کنند. مراکز داوری سازمانی از رایج‌‌‌‌‌ترین شیوه‌‌‌‌‌های نوین حل و فصل اختلافات در اقتصاد جهانی محسوب می‌شود. البته تاسیس مراکز داوری کار هرکسی نیست و باید توان لازم برای آن وجود داشته‌‌‌‌‌باشد، چون خود مرکز داوری اتاق ایران نیز از زمانی‌که تحریم‎ها تشدید‌شده پرونده بین‌المللی چندانی ندارد و اکثرا پرونده‎های داخلی را قبول می‌کند اما درآمد بالایی دارد. علاوه‌‌‌‌‌بر آن یکی از ضعف‌‌‌‌‌های اتاق ایران آن است که در داوری درست کار نکرده‌‌‌‌‌است. مراکز داوری ما در لیست داورهای خود یک داور خارجی هم ندارد که من به این موضوع معترض هستم.

زمانی‌که برجام امضا شد، یکی از مشکلاتی که مطرح می‌شد این بود که فعالان اقتصادی مهارت مذاکره و عقد قرارداد تجاری با طرف‌های خارجی را ندارند. آیا معاونت اتاق ایران برای این موضوع هم برنامه‌‌‌‌‌ای دارد؟

ما نامه‌‌‌‌‌هایی را ارسال کردیم که بخشی با ریاست خود من ایجاد شود که دپارتمانی برای راهنمایی عقد قرارداد تجاری بین‌المللی و پیگیری‌‌‌‌‌های لازم در صورت بروز مشکلات حقوقی باشد. اتاق‌های بازرگانی و برخی تجار ما به قراردادهای بین‌المللی توجهی ندارند و نمی‌‌‌‌‌دانند به چه چیزی قرارداد گفته می‌شود. اکثر تجار اصلا قرارداد ندارند، به مذاکرات پیش‌قراردادی اهمیتی نداده و اعتبارسنجی انجام نمی‌دهند. حتی متخصص‌‌‌‌‌هایی هم در این زمینه وجود ندارند. مثلا اتاق‌های مشترک یا اتاق‌های استانی اگر می‌خواهند راهنمایی هم بدهند، وکیل داخلی را می‌‌‌‌‌آورند، اما اینکه وکالت و زبان بلد باشید، دلیل نمی‌شود قرارداد تجاری بستن هم بلد باشید. تجار باید این را بدانند که قرارداد تجاری بین‌المللی بیمه‌‌‌‌‌نامه تجارت آنهاست.

بسیاری اوقات افرادی مراجعه می‌کردند که قرارداد نداشتند. ما به آنها بارها تذکر می‌دادیم که قرارداد ببندید، اما این کار را نمی‌کردند. برای مثال فردی ظرف ۶ماه دو محموله یک‌میلیون دلاری و ۶میلیون دلاری را از دست داد، چون قرارداد نداشت، در صورتی‌که هزینه قرارداد حدود ۶ الی ۷هزار یورو می‌شد، اما این فرد روزی ۵۰میلیون‌تومان جریمه دموراژ می‌داد. وکلای داخلی با تمام مهارتشان نمی‌توانند قرارداد تجاری بین‌المللی تنظیم کنند. این یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ماست و سالانه ‌میلیون‌ها دلار به اقتصاد ما ضربه می‌زند. قرارداد تجاری زمانی به‌کار می‌آید که شما به مشکل بخورید، اما تجار ما اطلاعات زیادی ندارند و می‌خواهند کار خود را با کمترین هزینه انجام دهند که برایشان مشکل‌‌‌‌‌ساز می‌شود.

شما برای افزایش این اطلاع‎رسانی چه برنامه‎هایی دارید؟

ما قصد داریم یک بولتن داشته‌‌‌‌‌باشیم که آپدیت قوانین جدید را برای اعضا و تجار و اتاق‌ها بفرستیم و یک بولتن هم برای آخرین وضعیت تحریم‌ها علیه ایران آماده کنیم، زیرا نه‌تنها تجار داخلی، بلکه شرکای ما هم از این موضوعات اطلاع ندارند. برای مثال برخی از تجار خارجی از معافیت مالیاتی مناطق آزاد ایران یا اینکه می‌توانند بدون ویزا به‌جزیره کیش وارد شوند خبر نداشتند! بعد ما معترضیم که چرا سرمایه‌‌‌‌‌گذار به سراغ کشور ما نمی‌آید؟ اطلاع‌‌‌‌‌رسانی ما در مورد ظرفیت‌هایمان در هر شهر و استان ضعیف است و این نقص می‌تواند از سوی اتاق‌های مشترک و اتاق‌های بازرگانی شهرستان برطرف شود.