ایران از شبکه بین‌المللی مالی، تجاری و بانکی جهانی تقریبا منفک شده و روزنه‌های اندکی برای تنفس اقتصاد ایران باقی‌مانده‌است که صدالبته این روزنه‌ها را بخش‌خصوصی با چنگ و دندان و به لطایف‌الحیلی گشوده و برقرار نگه داشته‌است.  اتاق بازرگانی به‌عنوان پارلمان بخش‌خصوصی که نهادی مدنی است و فعالیت خود را حول منافع و مصالح ملی تعریف می‌کند و بهبود مستمر محیط کسب‌وکار و رفع موانع تولید و تجارت را رسالت اساسی و اصلی خود می‌داند، مهم‌ترین رکن بقای این اندک روزنه‌های امید است و شاید تنها نقطه اتصال ایران به شبکه اقتصاد جهانی. در این میان یکی از مهم‌ترین نقاط اتصال اقتصاد مردمی ایران که تنها راه عبور از تحریم‌ها و تنفس کشور است، اتاق بازرگانی بین‌المللی (ICC) است، لذا حفظ اعتبار و آبروی اتاق ایران در این مجمع بین‌المللی امروز اهمیتی مضاعف یافته‌است؛ اهمیتی به ارزش حیات اقتصاد یک کشور هشتاد و چند‌میلیونی. برای حفظ این اعتبار و آبرو باید اتاق ایران طبق اساسنامه و مقررات ثبت‌شده اتاق بازرگانی بین‌الملل عمل کند و تخطی از این اساسنامه می‌تواند طبق رای شورای جهانی اتاق بازرگانی بین‌الملل به انحلال کمیته ملی این کشور منجر شود.  در بندهایی از اساسنامه اتاق بازرگانی بین‌المللی به‌ویژه بند‌۳ ماده‌۳ این اساسنامه صراحتا بر آزادی برقراری مقررات و قوانین برای اتاق‌های بازرگانی تاکید شده‌است و این بند‌به‌معنای پرهیز از مداخلات دولتی و حاکمیتی در مناسبات طبق اتاق بازرگانی است. بر اساس اسناد اتاق بازرگانی بین‌الملل اتاق بازرگانی یک مجموعه غیر‌سیاسی و غیر‌دولتی است که مصالح ملی، منطقه‌ای، دو‌جانبه و چندجانبه اعضای زیرمجموعه خود را نمایندگی می‌کند و حلقه واسط میان فعالان اقتصادی و حاکمیت و همچنین میان فعالان کسب‌وکار با نهادهای عمومی است. بر این اساس اتاق‌های بازرگانی که نه دولتی هستند و نه نهاد عمومی از سیاسی‌کاری و دخالت دولت اکیدا مصون نگه داشته شده‌اند.

در نتیجه هرگونه اقدامی که با اصول اساسی و اسناد اتاق بازرگانی بین‌الملل تناقض و تنافر داشته باشد، از جمله تلاش برای ورود اتاق به مباحث سیاسی از طریق ساخت و انتشار اخبار و مصاحبه‌های غیر‌واقعی، دخل و تصرف در مصوبات هیات‌نمایندگان یا تغییر نتیجه انتخابات قانونی اتاق بازرگانی به‌معنای تحدید یکی از آخرین مجاری اتصال ایران به جریان تجارت بین‌المللی است که نتیجه محتوم آن تقویت موضع کسانی است که ایران را ضعیف‌تر، سفره مردم را کوچک‌تر و دولت را گرفتار‌تر می‌خواهند و پرسش اساسی این است؛آیا کسانی در داخل کشور هم از انسداد مجرای تنفس بخش‌خصوصی سود می‌برند که اینچنین به فضا سازی‌های افراطی و فروانداختن اتاق به ورطه درگیری‌های سیاسی اصرار دارند؟