مهدی خلیلی فعال حوزه صادرات شهریور ماه امسال یک هیات روسی جهت تبادلات تجاری به ایران آمد و به تجار و تولیدکنندگان ایرانی اعلام شد که تیم روسی جهت تامین محصولات کشاورزی و صنعتی و... به ایران آمده‌اند و فرصت مناسبی جهت صادرات محصولات ذکر شده به آن کشور است. اما آنچه طی و بعد از این نشست‌ها حاصل شد، آن بود که راه‌اندازی چند نیروگاه در ایران و تدوین چند پیش‌نویس در دستور کار قرار گرفت و برای مشکلات بخش خصوصی نیز راه‌حلی به میان نیامد. این در حالی است که طی سالیان متمادی فعالیت تجاری میان دو کشور، طرف مقابل از مشکلات رایج تجار و بخش خصوصی ایران مطلع است. همچنین زمانی که در خصوص مشکلات روادیدی، فاینانس و... صحبت شد، در خصوص چگونگی رفع آنها نیز سخنی به میان نیامد.

نهایت اینکه در این دیدار دو روزه آنچه مشاهده شد، این بود که هیات روسی در شرایطی که دارای محدودیت‌های اقتصادی و تجاری است و به ظاهر جهت رفع مشکلات تامین محصولات کشاورزی به ایران آمدند، اما در این موقعیت نیز رویکرد و رفتاری صادراتی داشته‌اند.

این موضوع چند نکته قابل تامل را یادآور می‌شود:

- نمایندگان و بخش خصوصی روسیه در مورد این نشست به صورت همسو عمل کرده‌اند و به زبان ساده‌تر آنکه می‌دانستند که چه چیزی می‌خواهند و برای چه آمده‌اند و موفق به برد و اخذ دستاوردهای تجاری در این میدان شدند.

- مورد دیگر اینکه تیم ایرانی به صورت پراکنده و کلی‌گویی مسائل خود را مطرح می‌کردند که جواب کلی و نامشخص نیز دریافت می‌شد؛ اما طرف مقابل به صورت مشخص در مورد مساله خاص طرح موضوع داشته و جواب مشخص و متناسب به مساله را خواستار می‌شد.

- در پایان آنچه در این خصوص می‌توان بحث کرد اینکه آیا ما برای این‌گونه نشست‌ها، سناریوها یا اهداف تجاری از پیش تدوین شده و متناسب با تیم‌های شناخته شده مقابل‌مان خواهیم داشت؟ آیا چیدمان هیات مذاکره‌کننده ما متناسب با توانمندی حریف تجاری‌مان است؟ و در نهایت اینکه به چه نحوی می‌توان درک و عملکرد مشخصی از قواعد بازی فعالیت‌های بین‌المللی داشته باشیم؟