حرکت طلای سیاه در سراشیبی قیمت همچنان ادامه دارد. پر واضح است که قیمت نفت معلول عوامل و دلایل مختلفی است و از طرف دیگر، خود، به‌عنوان عاملی تاثیرگذار در فعل و انفعالات اقتصادی کشورهای صادر کننده و واردکننده نفت تلقی می‌شود. رشد مجدد حفاری‌ها در آمریکا، کاهش رشد اقتصاد جهانی، افول رشد اقتصادی در کشورهای نوظهور، اطمینان از افزایش عرضه، تغییر الگوی مصرف، افزایش ارزش دلار، کاهش سرمایه‌گذاری در بازار نفت به علت ترس از زیان و افزایش حجم ذخیره نفتی آمریکا از جمله عوامل افت قیمت نفت خام است. همواره اقتصاددان‌ها بر سر تاثیر افت قیمت نفت بر اقتصاد جهانی اختلاف نظر دارند.اقتصاددانان خوش‌بین استدلال می‌کنند که نفت ارزان برای مصرف‌کنندگان و بنگاه‌های تجاری که به قیمت کالاها حساس هستند اتفاقی مثبت بوده؛ در حالی که اقتصاددانان بدبین نگران آسیب دیدن سرمایه‌گذاری در بخش انرژی و تاثیرات جانبی احتمالی آن به سیستم مالی هستند.

خطر کسری بودجه ناشی از کاهش بهای نفت کشور‌های صادرکننده نفت که به شدت به درآمد‌های نفتی متکی هستند، را تهدید می‌کند و از سوی دیگر سرمایه‌گذاری در پروژه‌های نفتی را به تعویق می‌اندازد، بیکاری افزایش می‌یابد و از آنجا که این صنایع در کشور‌های نفت خیز جزو صنایع مادر محسوب می‌شود، عملا باعث کند شدن آهنگ اقتصادی این کشور‌ها خواهد شد. اما از سوی دیگر یک دیدگاه سنتی وجود دارد که میزان ثروتی که کشور‌های واردکننده نفت از نفت ارزان به دست می‌آورند، به‌طور کلی بیشتر از خسارتی است که تولیدکنندگان نفت متحمل می‌شوند. میزان تاثیر مستقیم کاهش قیمت نفت در اقتصادهای وارد کننده به سهم هزینه‌های نفتی در درآمد ملی، درجه وابستگی به نفت وارداتی، توانایی مصرف‌کننده نهایی در افزایش مصرف و ... بستگی دارد. در پرونده امروز باشگاه اقتصاددانان فرصت‌ها و تهدیدات افت قیمت طلای سیاه و تاثیران آن روی اقتصاد کشورهای واردکننده و صادرکننده را بررسی کرده و نظر چند تن از کارشناسان نفتی داخلی و خارجی را جویا شدیم.