اصلاح شبکه‌های توزیع

مهندس محمد فارسی

عضو هیات‌مدیره سندیکای صنعت برق ایران

متاسفانه صحبت در زمینه مشکلات صنعت برق به نوعی تبدیل به تکرار مکررات شده است و گویی قرار نیست گوش شنوایی به این توصیه‌ها حساس باشد. مشکلات به وقوع پیوسته در ایام اخیر، به کرات طی سال‌های گذشته از طرف کارشناسان به مسوولان گوشزد شده بود. مسائلی نظیر عدم توجه به گسترش شبکه‌، راه‌اندازی نیروگاه‌های جدید، برطرف کردن کمبود پست‌های برق مورد نیاز مناطق و رفع فرسودگی از مسیرها و المان‌های مورد نیاز در توزیع برق، از جمله مواردی بود که از سوی سندیکا بارها مطرح شده است، ولی به این دلیل که تا حادثه‌ای اتفاق نیفتد، گامی نیز برداشته نمی‌شود، بودجه‌ای در این خصوص اختصاص نیافته است.

با وجود این اگر بخواهیم مشکلات گریبانگیر این صنعت را ریشه‌یابی کنیم، باید بر این مساله انگشت بگذاریم که اساسا هزینه‌های تولید، انتقال و توزیع با درآمدهای کسب‌شده از سوی توانیر و وزارت نیرو همخوانی نداشته و تراز کل این بخش، همواره در حالت منفی قرار داشته است. همین مشکل منجر به تعویق در انجام پروژه‌های جدیدی می‌شود که برای رفع نیازهای روزافزون کشور برنامه‌ریزی شده‌اند. اساسا شبکه کلی برق از تولید گرفته تا مصرف، نیاز به گسترش و بازسازی دارد و ضروری است برای بهره‌گیری از امکانات روز، سرمایه‌گذاری‌های جدید انجام شود. اما به این دلیل که دخل و خرج با یکدیگر همخوانی ندارد، هیچ‌کدام از این نیازها را نمی‌توان برطرف کرد و هیچ‌یک از راه‌‌حل‌ها قابلیت اجرایی شدن ندارند. اولین اقدام مهم، اصلاح نرخ تعرفه‌های برق است تا بتوان از محل درآمد‌های حاصله، پروژه‌های در دست اجرا را پیش برد. دومین اقدام نیز باید به این صورت باشد که در هزینه‌های اضافی و غیرضروری در این صنعت، صرفه‌جویی شود. این دو مورد تا حد خوبی می‌تواند منابعی را در اختیار صنعت برق قرار دهد. برای رفع مشکلات این بخش در کوتاه‌مدت و بلندمدت ابتدا باید مشکل دخل و خرج صنعت برق را مرتفع کنیم که این موضوع نیز ارتباط مستقیم با بحث عرضه و تقاضای کالای برق دارد و بعد از آن، صرفا هر زمان که نیاز به ترمیم وجود داشت به سراغ اصلاح دولتی قیمت‌ها می‌رویم، نه اینکه همچون شرایط کنونی تغییر تعرفه‌ها براساس عقب‌افتادگی حقوق کارمندان یا مسائلی دیگر از این دست انجام شود.

با وجود این به‌دلیل اینکه در فصل گرما مصرف برق به میزان حدود ۶۰ درصد نسبت به ایام دیگر افزایش پیدا می‌کند، سیاست صرفه‌جویی که از سوی نهادهای حاکمیتی تبلیغ می‌شود، می‌تواند ما را موقتا از بحران عبور دهد، ولی مسلما این سیاست راه حل اصلی نخواهد بود. برای حل اساسی مشکلات این بخش ضروری است که هر چه سریع‌تر پس از بازگشت مصرف به میزان معمول، سرمایه‌گذاری‌های فوری در بخش تولید صورت گیرد و با انتقال امکانات تولید برق به مناطقی که دارای افت ولتاژ هستند، شبکه برق همگونی و یکنواختی بیشتری پیدا کند.

گله اصلی نسبت به وزارت نیرو و وزارت صنعت وجود دارد که با بی‌توجهی به این بخش و عدم برنامه‌ریزی برای گسترش متناسب و هرساله تولید و نیز گسترش شبکه، امروزه صنعت برق را با مشکلات کنونی مواجه کرده‌اند. باوجود اینکه دلیل این بی‌توجهی را کمبود بودجه اعلام می‌کنند، ولی به نظر بنده ریشه آن به این مساله بازمی‌گردد که اهمیت این کمبود برای مسوولان در دولت و مجلس به اندازه کافی تشریح نشده است تا نسبت به کمبودهای موجود و عواقب این عقب‌افتادگی کاملا آگاه شوند. اصولا در صورتی که هر ساله کمتر از ۷ تا ۱۰ درصد افزایش تولید برق داشته باشیم، سال بعد مجددا با مشکلات کمبود برق مواجه خواهیم شد. عدم برنامه‌ریزی برای این افزایش تولید با توجه به افزایش مصرف سالانه در کنار عقب‌ماندگی‌های کنونی، صرفا این مشکلات را بغرنج‌تر می‌کند. باید به این موضوع توجه داشت که به‌دلیل قرار گرفتن ایران به‌عنوان هاب منطقه، این پتانسیل وجود دارد که در صورت تولید بیشتر نیروگاه‌ها، مشکل اضافه عرضه‌ای به وجود نیاید و با هدف قرار دادن بازارهای منطقه‌ای، همواره جانب تقاضا را تامین کنیم؛ حتی در مقطع زمستان که به لحاظ آماری پایین‌ترین میزان مصرف برق در کشور را شاهد هستیم. در نهایت لازم به ذکر است این صنعت بسیار کمتر از آنچه شایسته آن است مورد توجه قرار گرفته است.