گذشت ۲ سال از زمان اجرای برجام، فرصت مناسبی برای تحلیل و بررسی عملکرد، دستاوردها و نقاط قوت و ضعف برجام است. برخلاف تصور برخی افراد و جریان‌های سیاسی که دستاوردهای سیاسی و اقتصادی برجام را ناچیز می‌شمارند و همچنان بر طبل مخالفت می‌کوبند، برجام دربردارنده دستاوردهای بزرگی بوده است که در طول ۲ سال گذشته به‌صورت آشکار و پنهان در حوزه‌های مختلف متبلور شده است. مهم‌ترین دستاورد سیاسی برجام جدای از اینکه سایه تحریم‌های شورای امنیت را از سر ایران برداشت و دروازه جدیدی از تعاملات سیاسی با نظام بین‌الملل را برای ایران گشود، ایجاد یک سپر دفاعی مطمئن و مستحکم در مقابل زیاده‌خواهی و اعمال فشار ترامپ علیه ایران است. در طول یک سال گذشته، رئیس‌جمهوری آمریکا همه تلاش خود را برای لغو برجام و بازکردن منفذی برای فشار و تهدید علیه ایران به کار بسته است اما تاکنون موفقیتی نداشته است. این شرایط باعث شده اقتصاد ایران، روند تعاملی خود با اقتصاد جهانی را ادامه دهد و به دستاوردهای خوبی نیز دست یابد. اما این همه ظرفیت اقتصادی برجام نیست. برجام واجد ظرفیت‌های بزرگ اقتصادی است که برخی از این ظرفیت‌ها در گذشت زمان خود را نشان داد و برخی باید در پرتو تدبیر و دیپلماسی اقتصادی و سیاسی، احیا و تقویت شده و در راستای سیاست‌های کلان توسعه‌ای و رفع مشکلات و چالش‌های اقتصادی کشور به کار گرفته شود. یکی از این ظرفیت‌ها، توسعه صنعت نفت با بهره‌گیری از سرمایه و تکنولوژی روز دنیا است. به نظر می‌رسد در ۲ سال گذشته، صنعت نفت به خوبی از این ظرفیت بهره برده و با تقویت مذاکرات پیچیده و گسترده با شرکت‌های خارجی زمینه انعقاد یک قرارداد راهبردی (توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی) و امضای ده‌ها تفاهم‌نامه را فراهم ساخته است.

به‌طور طبیعی تحرکات گسترده‌ای از سوی آمریکا و برخی قدرت‌های منطقه‌ای برای اخلال در روند حضور شرکت‌های خارجی در صنعت نفت صورت گرفته و می‌گیرد و شاید یکی از عوامل مهم تاخیر در نهایی شدن قراردادهای توسعه‌ای ناشی از این تحرکات است. دولت آمریکا که تاکنون در لغو برجام ناتوان بوده است تلاش دارد با سیاست تهدید به لغو برجام فضای روانی حاکم بر مناسبات اقتصادی و سیاسی بین‌المللی ایران را دچار اخلال کند.  در مورد الگوی جدید قراردادهای جدید نفتی و ظرفیت آن برای جذب شرکت‌های خارجی در صنعت نفت نیز یادآور می‌شود که این قراردادها با لحاظ همه شرایط سیاسی، اقتصادی و الزامات بین‌المللی روز طراحی شد و به اجرا درآمد. اگرچه روند تصویب این الگو به دلیل برخی مخالفت‌ها و تنگ‌نظری‌های داخلی طولانی شد و همین مساله در تاخیر امضای قراردادها موثر واقع شد اما ایجاد اجماع نظر در مورد این الگو، ظرفیت خوبی برای جذب شرکت‌های خارجی مهیا ساخت و در حال حاضر این الگو محور اصلی مذاکره و امضای قراردادهای نفتی است.  بنابراین به نظر می‌رسد آنچه بر روند قراردادهای نفت و گاز بیشتر تاثیر گذاشته، عوامل سیاسی ناشی از تحرکات قدرت‌های بزرگ است وگرنه الگوی جدید قراردادهای نفتی از جذابیت لازم برای شرکت‌های خارجی برخوردار است. اما با وجود همه تحرکات و با در نظرگرفتن همه شرایط سیاسی، روند مذاکرات برای نهایی شدن قراردادها به خوبی پیش می‌رود و در آینده نزدیک چندین قرارداد بزرگ در حوزه بالادستی صنعت نفت، نهایی می‌شود.

دکتر علیرضا سلطانی

کارشناس اقتصاد انرژی