روشی که اولین بار در سال ۱۸۹۶ در نیوزیلند به‌صورت قانونی مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن در نقاط مختلف دنیا به اشکال متفاوتی به اجرا درآمد. با این حال پس از گذشت سال‌ها کماکان دیدگاه‌های مختلفی درباره مزایا و معایب آن مطرح می‌شود و مخالفان و موافقان خاص خودش را دارد. طرفداران تعیین حداقل دستمزد معتقدند این روش موجب افزایش استانداردهای زندگی کارگران و کاهش فقر و نابرابری می‌شود. اما از سوی دیگر مخالفان معتقد هستند که تعیین حداقلی برای دستمزد به کارگران می‌تواند باعث افزایش بیکاری شود و کاهش فقر  از این طریق کارآمدی کمتری دارد. تلنبار شدن مشکلات عدیده اقتصادی، موجب شده است که دریافتی کارگران نسبت به هزینه‌های ضروری آنها به مراتب کمتر باشد و شاهد این مشکل باشیم که کارگران در نقاط مختلف، به انحای مختلف اعتراض و ناراحتی خود را بیان کنند. در این شرایط چگونه می‌توان هم به حقوق کارگران و ادای دین آنها توجه داشت و هم منافع کارفرمایان را مدیریت کرد. شاید به همین دلیل باشد که بن برنانکه، اقتصاددان معروف آمریکایی اقتصاد را مقوله پیچیده‌ای تعریف می‌کند که تصمیم‌گیری‌ها درخصوص آن مانند تعمیر ماشینی در حال حرکت است!

باشگاه اقتصاددانان در پرونده امروز خود به موضوع حداقل دستمزد، مکانیسم‌های تعیین و نتایج آن پرداخته است.