راهکارهای شش‌گانه عبور از بحران

در کارزار انتخاباتی ایران، ایالات‌متحده آمریکا و تعدادی از کشورهای دیگر نقش‌آفرینی کرده است. موضوع پرونده هسته‌ای به شاخصی برای سنجش اقتدار ملی در مقابل فشارهای خارجی تبدیل شده است. پرسش اصلی اما این است که چه عامل یا عواملی موجب شده است تا فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای ایران از استعدادی برخوردار باشد که به یکی از موضوعات اصلی و تاثیرگذار در روابط بین‌الملل در دو دهه اخیر تبدیل شود؟ پاسخ به این پرسش نیازمند بررسی ابعاد پیچیده مناسبات بین‌المللی و توضیح آنها در قالب یک یا چند نظریه روابط بین‌الملل است. نظریه‌هایی همچون واقع‌گرایی، نوواقع‌گرایی، سازه‌انگاری، نولیبرالیسم و... که از مجال این نوشته خارج است. در اینجا فقط با ذکر نمونه‌هایی از فعالیت هسته‌ای سایر کشورها می‌توان به عمق تبعیض و اختلاف پی برد. پنج عضو دائم شورای امنیت بدون هیچ محدودیتی می‌توانند تسلیحات هسته‌ای تولید و انبار کنند و کشورهای مورد حمایت آنها هم می‌توانند به همین ترتیب سلاح هسته‌ای تولید و ذخیره کنند؛ چراکه شورای امنیت در مقابل وتوی یکی از اعضای شورای امنیت نمی‌تواند علیه کشورهای مورد حمایت پنج عضو دائمی شورای امنیت کوچک‌ترین اقدامی انجام دهد.

کره‌شمالی، هندوستان، پاکستان و اسرائیل می‌توانند با استفاده از حمایت یکی از کشورهای عضو  شورای امنیت به سلاح هسته‌ای دست پیدا کنند. در مورد فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای هم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با بیش از ۵۰ کشور همکاری دارد که با استفاده از امکانات فنی و علمی آژانس صنعت هسته‌ای خود را توسعه داده‌اند و به هیچ وجه با مشکلات و موانعی از جنس مشکلات ایران مواجه نشده‌اند. هیچ کشوری در دنیا در رابطه با فعالیت هسته‌ای خود با فشارهای حداکثری آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، شورای امنیت و ایالات‌متحده آمریکا مواجه نشده است. زندگی مردم هیچ کشوری به اندازه ملت ایران تحت‌تاثیر تحریم‌ها و فشارهای هسته‌ای قرار نگرفته است. میزان این فشارها و محرومیت‌ها تفاوت و تبعیض در رفتار و عملکرد جامعه بین‌المللی را به خوبی آشکار می‌کند. هزینه‌ای که ایران برای فعالیت هسته‌ای صلح‌آمیز پرداخته بسیار سنگین‌تر از هزینه کره‌شمالی است که به آزمایش سلاح هسته‌ای پرداخته است.

ایران با سختگیرانه‌ترین ارزیابی‌ها، یک خطر بالقوه در آینده دور است درحالی‌که کره‌شمالی با توجه به فعالیت هسته‌ای غیر‌صلح‌آمیز خود یک خطر بالقوه در کوتاه‌مدت است. کره‌شمالی، از NPT خارج شده است و ایران به‌رغم عهدشکنی آمریکا نه تنها به NPT بلکه به برجام نیز وفادار مانده است. با وجود این، ترامپ با رهبر کره‌شمالی (کیم‌ جونگ اون) با هدف کاهش تنش‌ها دوبار ملاقات و فضا را برای عادی‌سازی روابط آماده کرده است. کره‌شمالی با تحریم‌های کمرشکن سازمان ملل مواجه نشده و تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا مشکلات جدی برای اقتصاد آن کشور ایجاد نکرده است. مرور رویه بین‌المللی معطوف به فعالیت هسته‌ای کشورها، نشان می‌دهد ایران یک نمونه منحصر‌به‌فرد و ویژه به حساب می‌‌آید و از این رو هزینه‌های سنگینی متحمل می‌شود که نشان می‌دهد علت اصلی آن خطر یا اهمیت فعالیت هسته‌ای نیست؛ چراکه به‌رغم وزن ثابت فعالیت هسته‌ای در ایجاد تهدید و خطر برای صلح و امنیت جهانی، رفتار دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی با رویه متداول و متعارف همخوانی ندارد. از اینجا می‌توان نتیجه گرفت خود ایران با هویت امروزش علت اصلی رفتار تبعیض‌آمیز، متفاوت و خصمانه است، نه فعالیت هسته‌ای آن.

فعالیت هسته‌ای بهانه‌ای است که آمریکا با استناد به آن هزینه برخورد با ایران را کاهش می‌دهد. ایران با اتخاذ سیاست هوشمندانه در قالب برجام، آمریکا را وادار کرد که برخورد با پرونده هسته‌ای را آن‌طور که هست در چارچوب ملاحظات حقوقی و فنی در نظر بگیرد نه در چارچوب ملاحظات سیاسی تا پرونده هسته‌ای را ابزاری برای برخورد با ایران قلمداد کند. همراهی کشورهای چین، روسیه، فرانسه، انگلیس و آلمان به ایران کمک کرد که آمریکا را در پرونده هسته‌ای به اعمال رفتار منطقی سوق دهد. با اجرایی شدن برجام زمینه عادی‌سازی روابط ایران با جامعه بین‌المللی فراهم و بلافاصله پس از آن سیل سرمایه‌گذاران و فعالان اقتصادی به ایران سرازیر شد. آمریکا و اسرائیل حرکت ایران در مسیر توسعه را برنتابیدند و قواعد بازی را که برپایه برجام شکل گرفته بود برهم زدند. ایران شکیبایی به خرج داد و با اتخاذ سیاست‌های منطقی تا اینجا برجام را حفظ کرده است.

با وجود اینکه تحریم‌های تحمیلی آمریکا بخش عمده‌ای از دستاوردهای برجام را متوقف کرده، ایران با حفظ برجام مانع از تحقق هدف اصلی آمریکا در ایجاد اجماع جهانی و بازگشت به تحریم‌های شورای امنیت شد. پس از خروج آمریکا، ایران به‌درستی مذاکرات خود را با اعضای باقی مانده برجام ادامه داد و با توجه به اینکه اتحادیه اروپا در راستای منافع خود و دفاع از حاکمیت کشورهای اروپایی از اراده سیاسی لازم برای حفظ برجام برخوردار بود، ایران با تحرک دیپلماسی خود، اتحادیه را به تاسیس اینستکس (Instex) سوق داد. ایران برای اعمال فشار بیشتر به اتحادیه اروپا، گام به گام از تعهدات و محدودیت‌های برجامی عقب‌نشینی کرد و اکنون در آستانه ورود به گام چهارم است. حرکت در مسیر عقب‌نشینی گام به گام نهایتا به فروپاشی برجام خواهد انجامید که به هیچ وجه به نفع ایران نیست بلکه مطلوب آمریکا و اسرائیل هم است. از این رو حرکت ایران باید بسیار سنجیده و منطقی باشد و با ارزیابی درست واقعیت‌ها صورت گیرد.

ایران آگاه است که فشار بر اتحادیه اروپا، آمریکا را به برجام برنمی‌گرداند، ولی موجب خروج اتحادیه اروپا از برجام می‌شود. نجات برجام مستلزم مذاکرات فراگیر مستقیم ایران و آمریکاست که در کوتاه‌مدت امکان آن وجود ندارد و دیوار بی‌اعتمادی در حال حاضر بلندتر از آن است که دو کشور واقعیت‌ها را در مورد یکدیگر ببینند و منافع هم‌پوشی را به‌درستی شناسایی کرده و در جایگاه واقعی بنشانند. تا فراهم شدن شرایط و زمینه‌های مساعد حل و فصل مسالمت‌آمیز اختلافات ایران و آمریکا، ایران باید تلاش کند که هزینه زندگی خود در جامعه بین‌الملل را کاهش داده و از منافع و امکانات جامعه جهانی حداکثر بهره را ببرد. به این منظور توصیه می‌شود:

۱- حفظ برجام در هر شرایطی به‌عنوان هدف راهبردی تعریف شود.

۲- مناسبات اقتصادی، تجاری، سیاسی و فرهنگی با اعضای باقی‌مانده برجام ارتقا یابد.

۳- به دیپلماسی سنتی و عمومی در تشریح مواضع ایران و شرمنده‌سازی آمریکا شتاب بیشتری داده شود. ایران باید افکار عمومی جهان را متقاعد کند که در مسیر صلح و امنیت بین‌المللی گام برمی‌دارد، ولی ایالات‌متحده آمریکا با عهدشکنی و ایجاد تنش، صلح و امنیت بین‌المللی را تهدید می‌کند.

۴- ایران باید در حوزه حقوق بشر تصویر بهتری از خود ارائه دهد و دستگاه قضایی در برخورد با فعالان مدنی، صنفی و سیاسی سعه صدر بیشتری از خود نشان داده و با لحاظ کردن مصالح و منافع درازمدت ملی، دایره جرم‌انگاری را توسعه نداده و با رعایت قانون اساسی و از جمله اصل برائت و حق دفاع متهم، اجازه ندهد که برخی احکام صادره از محاکم دادگستری تصویر نامطلوبی را  از ایران در اذهان عمومی  جهان شکل دهد.

۵- تمامی امکانات و منابع ملی برای خارج کردن اقتصاد از رکود تورمی بسیج شود. فقر، بی‌عدالتی، بیکاری، کسادی کسب و کار و افت ارزش پول ملی، فساد، رانت‌خواری، عدم‌شفافیت، فرارهای مالیاتی، انحصارها و امتیازات خاص عوامل اصلی آسیب‌رسان به حاکمیت و امنیت ملی است و موجب نارضایتی عمومی و شکاف بین حاکمیت و مردم می‌شود. حاکمیت  باید با مبارزه بی‌امان، قاطع، روشمند، اصولی و سنجیده و منطقی با ریشه‌های فساد و تشویق و حمایت از کارآفرینان مولد زمینه‌های همبستگی و امنیت ملی را فراهم کند. قوای سه‌گانه و همه نهادهای حاکمیتی در به‌وجود آمدن وضعیت نامطلوب اقتصادی مسوولیت دارند و برای رفع موانع اقتصاد پویا و مولد نباید از هیچ تلاشی دریغ ورزند.

۶- ایران نمی‌تواند رفتار آمریکا را نسبت به خود تغییر دهد و همچنین نمی‌تواند روندهای بین‌المللی را در مسیر اراده خود به حرکت درآورد ولی می‌تواند با اتخاذ سیاست‌ها و تدابیر سازنده، رضایتمندی آحاد مردم را افزایش داده و از طریق تقویت همبستگی ملی پایه‌های حاکمیت ملی را در مقابل تهدیدها و تعرض‌های خارجی هرچه بیشتر استحکام ببخشد و از این طریق رویکرد و نگاه جامعه جهانی را نسبت به خود تغییر داده و در مقابل تهدیدات و خطرات احتمالی بازدارندگی ایجاد کند. رفتار آمریکا و سایر اعضای جامعه جهانی با توجه به میزان رضایتمندی مردم قطعا تغییر خواهد کرد و ایران به پشتوانه حمایت عمومی و رضایتمندی مردم می‌تواند قدرت چانه‌زنی خود را افزایش داده و آمریکا را به اتخاذ سیاست‌های معقول و سازنده سوق دهد. در چنین فضایی نه تنها امکان مذاکرات عادلانه و سازنده با آمریکا فراهم خواهد شد؛ بلکه ایران قادر خواهد بود، در بهترین شرایط ممکن، مطالبات برحق خود را محقق سازد. برای نیل به این اهداف، حاکمیت باید زمینه گفت‌وگوی فراگیر ملی را فراهم کند.