جیب پر کارمندان دولت

*طبق برنامه زمانی، جزئیات نتایج آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارها در سال ۱۳۹۷ هنوز توسط مرکز آمار ایران منتشر نشده است و آمارهای بالا آخرین آمارهای در دسترس هستند.

 هدفمند کردن یارانه‌ها امری ضروری است و راه‌اندازی نظام رتبه بندی سطح درآمدی امری ضروری‌تر است. چرا که اگر بخواهیم فقط از بعد عدالت به نتایج این داده‌ها نظری بیفکنیم می‌توانیم بگوییم حدود ۵/ ۴۹ درصد خانوارها اصلا خودرو ندارند، ۲ دهک اول جامعه اصلا توان خرید ماشین ظرفشویی را ندارند، اکثر افراد جامعه حتی ۱۰ سال یک‌بار نیز هواپیما سوار نمی‌شوند تا بخواهند از خدمات عمومی و یارانه‌های پنهان و غیرمستقیمی که در این موارد هزینه می‌شود، بهره‌مند شوند.

همان‌گونه که در جدول مشاهده می‌شود، اگر در سال ۱۳۹۶ می‌خواستیم یارانه ۳ دهک آخر را قطع کنیم، خانوارهای دارای متوسط درآمد ماهانه بیش از ۳,۴۶۸,۴۱۷ تومان مشمول این می‌شدند. اگر با اعمال ضریب رشد ۵/ ۱۸درصد متوسط درآمد خانوارها برای سال ۱۳۹۷ و حدود ۲۰ درصد برای سال ۱۳۹۸رقم فوق را اصلاح کنیم، به رقمی حدود ۴میلیون و ۹۰۰هزار تومان می‌رسیم که باید برای مردم توجیه شود. حذف یارانه دهک آخر نسبتا راحت‌تر قابل انجام است، ولی برای خانوارهای دهک نهم و خصوصا دهک هشتم کار بسیار مشکل می‌شود، زیرا فاصله درآمد این خانوارها به هم نزدیک‌تر می‌شود و از نظر اجتماعی پذیرش موضوع برای مردم مشکل‌تر است.

- نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، برداشت اشتباه اکثر مردم از جایگاه خود در جامعه از نظر رفاه نسبی است. برای مثال کارمندان دولت یا به عبارت درست‌تر کارکنان بخش عمومی فکر می‌کنند که در دهک‌های میانی درآمدی قرار دارند درحالی که جدول فوق نشان می‌دهد در دهک‌های ۸ تا ۱۰ به ترتیب ۷/ ۱۹، ۸/ ۲۰ و ۷/ ۲۳درصد از خانوارهای هر دهک را خانوارهای دارای سرپرست شاغل در بخش عمومی تشکیل می‌دهند. البته سهم حقوق بگیران بخش خصوصی و به‌طور مشخص سهم افراد غیر شاغل (بازنشستگان، افراد دارای درآمد بدون کار و افراد بی نیاز به کار) بیش از کارکنان بخش عمومی است.

- برای گروه‌بندی خانوارها ملاک‌های زیادی از قبیل مالک یا مستاجر بودن، سکونت در مناطق بالا یا پایین شهر، ارزش خودرو، نوع شغل، سطح تحصیلات، الگوی مصرف، امکانات خانوار و... پیشنهاد می‌شود ولی برخی از آنها از نظر آمارهای رسمی ملاک خوبی نیستند یا از نظر اجرایی نمی‌توانند به کار گرفته شوند. برای مثال اکثر خانوارهای شهری کشور دارای ماشین لباسشویی هستند، ولی ماشین ظرفشویی در بین خانوارهای پردرآمد در حال رواج است. با این حال از نظر اجرایی بانک اطلاعاتی که بدون تفتیش منازل نشان دهد کدام خانوارها دارای ماشین ظرفشویی هستند، وجود ندارد.

- بنابراین باید ویژگی‌هایی را ملاک قرار دهیم که از طریق بانک‌های اطلاعاتی کشور قابل استناد هستند مانند ارزش املاک معامله شده، ارزش خودرو، تعداد سفرهای خارجی غیر زیارتی (از سال ۱۳۹۰به بعد)، میزان مالیات پرداخت شده، میزان وام‌های دریافت شده، اصناف درجه یک، مشاغل خاص مانند قضات، مدیران دولتی، نمایندگان مجلس، شهرداران، پزشکان، اعضای هیات علمی، هیات مدیره شرکت‌ها و... و از همه مهم‌تر میزان گردش مالی در نظام بانکی.

- فضای اجتماعی به گونه‌ای است که نمی‌توان به یکباره یارانه ۳ دهک را قطع کرد. بهتر است این امر به‌صورت تدریجی اما مداوم صورت پذیرد. مثلا برای شروع بهتر است از افرادی که از سال ۱۳۹۰ به بعد بیش از ۳ سفر خارجی غیر زیارتی داشته‌اند، یا ارزش خودروی آنها بیش از ۱۲۰ میلیون تومان است شروع شود و با افراد دارای معاملات ملک بیش از ۵/ ۱ میلیارد تومان ادامه یابد. اعلام این گونه معیارها حمایت عمومی را جلب خواهد کرد.

- باید در این زمینه سازماندهی لازم صورت پذیرد تا به اعتراضات احتمالی به‌طور مناسب پاسخ داده شود. برای مثال دفاتر پلیس+۱۰ و دفاتر پیشخوان دولت باید آموزش داده شوند و متخصصان و معتمدان مردم با ادبیات علمی اقناع شوند. در این صورت نظام رتبه‌بندی از نظر سطح درآمدی شکل خواهد گرفت و زمینه اجرای بسیاری از برنامه‌های دیگر مانند نحوه ارزیابی وسع برای پرداخت یارانه بیمه سلامت موضوع بخشنامه معاون اول محترم رئیس‌جمهور در تاریخ ۹/ ۶/ ۱۳۹۸ نیز فراهم خواهد شد.

- در ابتدای طرح با احتیاط بیشتری باید عمل کرد، برای مثال برای بار اول به مدت ۶ ماه و برای بار دوم به مدت یک سال یارانه افراد مذکور قطع شود و حتی به جای کل یارانه خانوار می‌توان در ابتدا سهم یارانه فرد مشمول را قطع کرد.

- جنبه‌های اجتماعی هدفمند کردن یارانه‌ها از جنبه‌های اقتصادی آن مهم‌تر است و باید همه اقشار از معتمدان مردم، اصحاب رسانه، متخصصان تا سیاسیون کمک کنند تا فضای عمومی اهمیت اجرای طرح را بپذیرد، با آن همراه شود و بر آن نظارت کنند. تجربه‌های قبلی نشان داد، هر بار برای شروع این طرح اقدام شد، سیاسیون نه‌تنها کمک نکردند بلکه با طرح مسائل غیرعلمی یا جناحی فضای عمومی جامعه را تحریک کردند و باعث شدند متولیان امر عقبگرد کنند. در شرایط فعلی که به انتخابات مجلس نزدیک می‌شویم، باید مراقبت کنیم این طرح به موضوعی برای سوء‌استفاده‌های تبلیغاتی تبدیل نشود.

23 (6)