جراحی ساختاری ممکن است؟

رابطه پول و تورم در اقتصادهای باثبات متفاوت از اقتصادهای با تورم بالا و مستمر است. در واقع در اقتصادهای باثبات جهت رابطه عموما از پول به سمت تورم است در حالی‌که در اقتصادهای با تورم بالا و مستمر رابطه بین پول و تورم دوطرفه و تقویت‌شونده است؛ چون عوامل بروز تورم در کشورهای باثبات نسبت به اقتصادهای باتورم بالا متفاوت است، پس نوع اثرگذاری و راهکارهای کنترل آن هم کاملا متفاوت خواهد بود.

نکته حائز اهمیت دیگر در مورد تورم علاوه بر کمیت آن توجه به کیفیت تورم است. به بیان ساده‌تر تورم در اقتصادهای توسعه‌یافته در خدمت بخش مولد است؛ اما در ایران تورم به زیان بخش مولد و در راستای منافع نامولدها حرکت می‌کند. در این حالت تخصیص منابع ناکارآمد، سیاست‌های پولی را تا حدی منفعل می‌سازد. در واقع تورم به ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و نهادی وابسته است و نمی‌توان تحلیل‌های سطحی صرفا پولی آنها را تحلیل کرد.  

برای دریافت کیفیت تورم در ایران کافی است رشد شاخص تورم در بخش تولیدی کشور را با بخش‌های خدمات و مسکن مقایسه کنیم تا متوجه شویم که تورم در ایران در خدمت بخش نامولد است و تعادل شدید بین بخش‌ها کاملا مشهود است.

یکی از عوامل تورم، رشد نقدینگی است. درواقع در اقتصادهای قوی و با ثبات رشد نقدینگی دلیل اصلی تورم است؛ چون در این اقتصادها تقاضای پول با ثبات، سرعت گردش‌ پول تقریبا ثابت و جنبه‌های انفعال پول خیلی ضعیف است. در چنین حالتی هدف‌گذاری تورم توسط مقام پولی سهل و قابل دسترس است.

اما در اقتصادهایی مثل اقتصاد ایران در بسیاری از سال‌ها مجموع رشد نقدینگی از تورم و رشد محصول بیشتر است و این موضوع رابطه بین پول و تورم را پیچیده‌تر می‌کند.

در هر صورت یکی از دلایل اصلی تورم در سال‌های اخیر رشد نقدینگی است و در این مورد شکی وجود ندارد؛ اما رابطه بین پول و تورم به سادگی رابطه آنها در کشورهای توسعه‌یافته نیست.

به زبان ساده‌تر در کشورهای توسعه‌یافته افزایش نقدینگی باعث تورم می‌شود؛ یعنی علت، افزایش نقدینگی و معلول، تورم است، اما در کشور ما ممکن است سطح عمومی قیمت‌ها به علت سیاست‌های تورم‌زا یا نااطمینانی‌های موجود بالا برود و بعد از آن پول به صورت منفعل از آن دنباله‌روی کند و افزایش یابد، پس در چنین حالتی تورم علت است و پول معلول.

البته به علت همزمانی بی‌ثباتی پولی و نقدینگی با سایر علل تورم، اگر کشوری بتواند نقدینگی را کنترل کند، در واقع سایر علل تورم را نیز کنترل کرده است.

یکی از علل انفعال پول در ایران نوسانات مستمر ارزی است؛ زیرا وقتی قیمت متغیر کلیدی ارز بالا می‌رود، نیاز به پول برای پوشش مبادلات خارجی بیشتر می‌شود و در این صورت پول به صورت منفعل خلق می‌شود.

پرش‌های قیمت مسکن، طلا و سکه حتی سهام موجب می‌شود بانک‌ها به تکاپو بیفتند و بیش از ذخایر خود وام دهند و بانک‌مرکزی به عنوان آخرین چاره به آنها وام بدهد که این هم نوعی انفعال پولی است.

از دیگر سو در جریان بودن هزاران طرح عمرانی باعث افزایش تقاضای کل در اقتصاد با توجه به محدودیت منابع شده و این امر باعث بالا رفتن قیمت‌ها شده است.

از دیگر عوامل مهم ایجاد تورم، وجود عوامل قیمت‌گذاری دلخواه، واسطه‌های چند لایه و ورود بعضی کالاها مثل مسکن، خودرو و سکه به قلمرو معاملات سوداگرانه است.

ایجاد شوک‌درمانی‌های مکرر، نوسانات نرخ ارز و وابستگی تولید به واردات کالاهای سرمایه‌ای، مواد اولیه و واسطه‌ای از جمله مهم‌ترین عوامل تورم در سمت عرضه اقتصاد است.

کسری بودجه مستمر، عدم وجود امنیت حقوق مالکیت، بی‌توجهی به استانداردهای کیفی و بی‌اعتمادی مردم به دولت نیز از جمله عوامل ساختاری تورم است.

با این تفاسیر علاوه بر راهکارهای کنترل نقدینگی و هدایت پول به سمت بخش‌های مولد، مهم‌ترین راهکارهای کنترل تورم عبارتند از:

- انضباط بودجه دولت و حاکمیت

- پرهیز از سیاست‌های بی‌ثبات‌کننده اقتصاد

- اصلاح نظام توزیع و نظارت بر آن

- شفافیت اطلاعات

- کاهش هزینه مبادله بنگاه‌های تولیدی

- افزایش کیفیت محصولات تولیدی

- توجه به تحقیق و توسعه و نوآوری در بنگاه‌های تولیدی.