شفافیت در قواعد بازی

در یک سال گذشته، تعداد شرکت‌هایی که در حوزه بورس و بازارسرمایه فعالیت می‌کنند، به طور چشمگیری افزایش یافته است. در خصوص صدور مجوز نهادهای مالی و تسهیل روند صدور آنها که در سال‌جاری اعمال شد، دو دیدگاه وجود دارد. برخی از اهالی بازار و اقتصاددانان بر این باورند که سازمان بورس، با تسهیل صدور مجوز نهاد‌‌‌های مالی و توسعه کمّی بازار، باعث ایجاد رقابت بین نهادهای مالی و ورود ایده‌‌‌ها و ابزارهای جدید خواهد شد که در نتیجه، توسعه ظرفیت‌‌‌های بازار سرمایه را به دنبال خواهد داشت. بنابراین سازمان بورس باید روند صدور مجوز این نهادها را تسهیل کند و بیشتر امور نظارتی را مورد توجه قرار دهد. از سوی دیگر، برخی معتقدند، بازار سرمایه ظرفیت تعداد زیاد شرکت‌ها و نهاد‌‌‌های مالی را ندارد و صدور بی‌‌‌رویه این مجوزها ،در آینده نزدیک شرکت‌ها را با چالش‌های جدی مواجه خواهد کرد.  همچنین باید در نظر داشت که افزایش صدور مجوزها، امر کنترل و نظارت بر نهادهای مالی را برای سازمان بورس بسیار دشوار می‌کند و در صورتی که این سازمان نتواند به‌درستی نظارت کند، مشکلات اساسی متوجه بازارسرمایه خواهد شد.

به عقیده بنده، با توجه به شرایط کنونی و اندازه بازار سرمایه، بهتر است سازمان بورس، به‌جای تسهیل صدور مجوز نهادهای مالی، تمرکز خود را بر کیفیت صدور این مجوزها قرار دهد تا با بالا بردن سطح کیفی این نهادها و ایجاد رقابت سازنده میان شرکت‌های فعال در حوزه بازار سرمایه، در نهایت بتوان، به توسعه خدمات، با کیفیت بالا دست پیدا کرد.

نهاد ناظر باید با ارتقای استانداردها و الزامات دریافت مجوز و نزدیک کردن این معیارها به معیارهای روز دنیا، به مقابله با انحصار و قانون‌شکنی در بازار سرمایه بپردازد و با افزایش تعداد نهاد‌‌‌های مالی، به‌تنهایی نمی‌تواند باعث توسعه کیفی بازار شود.

در خصوص ورود ابزارها و ایده‌‌‌های جدید به بازار نیز، تجربه استفاده از معاملات الگوریتمی و مشکلاتی که پس از قانونی شدن آن به وجود آمد، نشان داد که بهتر است توسعه بازار به‌آرامی صورت بگیرد تا سازمان بورس بتواند با فراهم کردن زیرساخت‌‌‌های لازم، به جای توسعه کمّی، به توسعه کیفی بازار بپردازد.

بازار سرمایه همواره نشان داده است که می‌تواند مسیر خود را پیدا کند و به ثبات برسد؛ البته در صورتی که سازمان بورس، به‌عنوان نهاد ناظر پذیرفته شود و از سوی سایر نهاد‌‌‌ها محدود نشود.

باید این نکته را در نظر داشت که نظارت بر عملکرد بازار سرمایه و تصویب قوانین مربوط به این بازار، امری تخصصی است که بر عهده سازمان بورس و اوراق بهادار قرار دارد و تحت فشار گذاشتن این سازمان از سوی سایر نهادها، تنها باعث محدود شدن این سازمان در امر تصمیم‌گیری و نظارت و انجام اقداماتی مقطعی می‌شود که عواقب جدی به دنبال خواهد داشت.