غده سرطانی باید برداشته شود

آنچه در مورد تبعات حذف ارز ۴۲۰۰تومانی مطرح می‌شود، تنها تبعات یک اشتباه فاحش و کشنده در اقتصاد کشور در قیمت‌گذاری نادرست نرخ مبادله دلار و ریال است؛ تعیین نرخ مبادله ثابت برای نرخ ارز، در حالی که تورم شدید توام با کسری بودجه پایدار و ناترازی بانک‌ها و تحریم‌ها در اقتصاد کشور برقرار بود و موجب شد تا فاصله شدیدی میان نرخ واقعی ارز و نرخ دولتی پدید آید. وسوسه حرکت‌های پوپولیستی در دولت قبل که در آستانه انتخابات بود، موجب شد تا اصلاح قیمت ارز حتی با راه‌اندازی اتاق مبادلات ارزی و نرخ نیمایی ارز رخ ندهد و در نهایت، ده‌ها میلیارد دلار ارز در قالب تخصیص‌های اشتباه و مشکوک به هدر برود. این مسیر قطعا در دولت جدید قابل ادامه نبود و بار دیگر دولت مجبور به اصلاح نرخ ارز دولتی شده است. بنابراین آنچه در حال رخ‌دادن است، جراحی نیست؛ چراکه در جراحی هدف باید برداشتن غده اصلی سرطانی باشد، در حالی که اینجا تنها برخی متاستازهای غده اصلی در حوزه کالاهای اساسی است که برداشته می‌شود؛ این کار هزینه‌های اجتماعی سنگینی به جامعه تحمیل می‌کند.همان‌گونه در سال ۹۸ و اصلاح قیمت بنزین این اقدامات رخ داد، بدون  آنکه مشکلات بنیادی، حل شود. این اقدامات تنها درد بیمار رنجوری به نام اقتصاد ایران را برای مدتی آرام می‌کند، در حالی که هم‌زمان غده‌های جدیدی در حال رشد و تبدیل‌شدن به مشکل آینده هستند. در حال حاضر، آنچه می‌تواند جراحی اقتصاد کشور نام بگیرد، باید در سه حوزه رخ دهد:

*اول؛ تغییر پاردایم کلی اقتصاد کشور از بازتوزیع درآمد موجود به افزایش پیوسته تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه؛

*دوم؛ حذف قیمت‌گذاری دستوری در همه حوزه‌های کالایی و نرخ ارز و نرخ بهره و جایگزینی مکانیزم‌های شفاف نظیر بورس؛

*سوم؛ جراحی لایحه بودجه و نظام بانکی برای جلوگیری از کسری بودجه و واگذاری کلیه شرکت‌های دولتی.

تنها رخ‌دادن تصمیماتی از جنس سه تصمیم بالا می‌تواند برای اقتصاد کشور جراحی محسوب شود؛ وگرنه آنچه رخ می‌دهد، تنها اقداماتی پوپولیستی است و بس.