پوتین برنده بازار انرژی

برخی تحلیلگران معتقدند، شش‌ماه دوم جنگ تفاوت‌ زیادی با شش‌ماه نخست خواهد داشت و شاید تفاوت‌ها بسیار غیرمنتظره باشند. جنگ اوکراین بر تمامی کشورهای جهان به شکل‌های مختلف اثر گذاشته است. برای مثال، روسیه و اوکراین، صادرکنندگان بزرگ غلات به جهان، به‌ویژه اقتصادهای در حال توسعه بوده‌اند و طی ماه‌‌‌های اخیر، اختلال‌‌‌ها در صادرات این محصولات سبب بحران غذایی برای ده‌ها میلیون نفر شده است. همچنین رشد قیمت‌ها در بازار جهانی به کشورها فشار وارد کرده است. اثرات تورم‌زای افزایش قیمت محصولات کشاورزی و انرژی بسیار شدید بوده و بانک‌های مرکزی وادار شده‌‌‌اند با سرعت بیشتر نرخ‌های بهره را بالا ببرند تا تورم مهار شود. این اقدام ریسک رکود را بیشتر کرده است. از سوی دیگر، موضع‌گیری‌های منفی غرب علیه روسیه، مسکو را به سمت چین سوق داده است و شاهد تغییرات عمیقی در مناسبات سیاسی و تجاری دو کشور هستیم. شش‌ماه از شروع جنگ اوکراین می‌گذرد و اکنون مناسب است، به شش‌جنبه از این جنگ اشاره کنیم.

نخستین مورد، میزان بالای مرگ‌ومیر افراد غیرنظامی است. اگرچه اکنون نسبت به ماه‌‌‌های اولیه جنگ، تعداد افراد غیرنظامی که هر روز کشته می‌شوند بسیار کمتر شده؛ اما همین حالا نیز هر ماه صدها نفر از مردم اوکراین بر اثر حملات ارتش روسیه جان خود را از دست می‌دهند و چند برابر آن تعداد، زخمی می‌شوند. دومین موضوع، تعداد زیاد پناهجویان اوکراینی است. قبل از شروع جنگ، تخمین زده می‌شد که بین یک‌ تا پنج‌میلیون نفر بر اثر جنگ از کشور خود آواره خواهند شد؛ اما رقم واقعی بسیار بیشتر است. در حال حاضر ۷/۶میلیون نفر از مردم اوکراین در کشورهای اروپایی سکونت دارند. در ماه‌های اخیر تعداد زیادی از آنها به کشورشان بازگشته‌اند.

سومین موضوع این است که حمایت‌های جهانی از اوکراین در حال کاهش است. اقدامات هولناک ارتش روسیه در اوکراین سبب اتحاد جهان دموکراتیک علیه این اقدامات و حمایت مردم از اوکراین شد. در بریتانیا هنوز هم پرچم‌های اوکراین در حمایت از این کشور به اهتزاز درآمده است. دولت‌‌‌ها میلیاردها دلار کمک نظامی، مالی و انسان‌دوستانه به اوکراین ارائه کرده‌اند و تحریم‌های فراگیری علیه روسیه و پوتین اعمال شده است؛ اما این اقدامات به جنگ پایان نداده و واقعیت این است که هرچه جنگ بیشتر طول بکشد، حمایت‌های عمومی از اوکراین کمتر می‌شود؛ به‌ویژه از آن جهت که مردم کشورهای غربی با مشکلاتی نظیر هزینه بسیار بالای زندگی مواجه شده‌اند. در یک نظرسنجی که ماه مه در ۱۰کشور اروپایی انجام شد، ۴۲‌درصد شرکت‌کنندگان در نظرسنجی معتقد بودند که دولتشان بیش از آنکه به مشکلات داخلی کشور توجه کند، به جنگ اوکراین توجه کرده است. نرخ تورم در اقتصادهای اروپایی در ماه‌های اخیر به‌شدت افزایش یافته و فشار هزینه زندگی بسیار شدید بوده است. البته عوامل گوناگونی در افزایش سریع نرخ تورم موثر بوده و نرخ تورم در کل جهان بالا رفته است؛ اما در هر حال کاهش مستمر قدرت خرید مردم اروپا، دولت‌ها را تحت فشار قرار می‌دهد.

چهارمین موضوع این است که پوتین در حال برنده‌شدن در جنگ انرژی است. پوتین از انرژی به عنوان سلاح علیه اروپا استفاده کرده و در نتیجه، زمینه برای رشد قیمت‌ها و شدت پیدا کردن فشارهای تورمی فراهم شده است. افق بازار انرژی نگران‌کننده است و از جنبه‌های مختلف، پوتین در حال برنده‌شدن در جنگ انرژی است. رشد قیمت انرژی سبب شده است تا درآمد روسیه از محل فروش انرژی بالا برود. افزایش قیمت نفت، یعنی اینکه روسیه می‌‌‌تواند درآمد صادرات گاز را نادیده بگیرد و صادرات این حامل انرژی به اروپا را متوقف کند. به این شکل، فشار بیشتری به برلین، پاریس و لندن وارد خواهد شد. اکثر اقتصادهای اروپایی، به‌ویژه آلمان و ایتالیا که به گاز صادراتی روسیه وابستگی بیشتری دارند، از رشد قیمت‌ها و کمبود عرضه لطمه دیده‌اند و همزمان با رشد نرخ تورم در آنها، ریسک رکود اقتصادی بالا رفته است.

آلمان برای پر کردن ذخایر گاز خود تا فصل زمستان، اقداماتی انجام داده است، در حالی که دیگر اقتصادهای وابسته به گاز روسیه با زمستانی سخت و قطع مکرر برق مواجه هستند. واقعیت این است که کافی بودن میزان عرضه گاز طبیعی، یکی از عوامل موثر بر وضعیت انرژی در اروپاست. غیر از این عامل، قیمت هم اهمیت زیادی دارد. طی شش‌ماه آینده، تعدادی از کشورهای اروپایی برنامه‌هایی را برای قطع برق اجرا خواهند کرد؛ زیرا نه‌تنها عرضه به‌شدت کاهش یافته، بلکه قیمت‌ها بالا رفته و تامین برق دشوار شده است.

پنجمین موضوع این است که سوئیس همچنان یک‌کشور بی‌‌‌طرف است و این خوب است. موضع‌گیری جهان دموکراتیک در مقابل روسیه یک مساله را مطرح کرده و آن بی‌طرفی سوئیس است. طی سده‌‌‌های متمادی، بی‌طرفی جزو هویت ملی سوئیس بوده است؛ اما آیا این کشور می‌تواند در مقابل اقدامات روسیه علیه اوکراین بی‌طرف بماند و همچنان ادعا کند که از ارزش‌‌‌های دموکراتیک و انسانی حمایت می‌کند؟ یکی از تحلیلگران می‌گوید، بله، چنین امکانی وجود دارد؛ زیرا در نهایت باید برای رسیدن به صلح مذاکره کرد و برای چنین مذاکره‌‌‌ای وجود کشور واقعا بی‌طرف ضروری است. دریاچه ژنو در حال حاضر بهترین گزینه موجود است.

ششمین موضوع این است که شش‌ماه آینده با شش‌ماه قبل به کلی تفاوت خواهد داشت. این پرسش مطرح است که سرنوشت جنگ چه خواهد شد. یکی از تحلیلگران معتقد است، جنگ در حال ورود به سومین فاز است که اهمیت زیاد و تعیین‌کننده‌ای دارد. فاز نخست، شروع حمله روسیه به اوکراین بود که برخلاف پیش‌بینی مسکو، روسیه نتوانست به شکل برق‌آسا در جنگ پیروز شود. فاز دوم، تلاش مسکو برای تصرف کل منطقه دونباس در راستای مرز بود. فاز سوم، شامل حملات متقابل اوکراین علیه نیروهای روسیه در جنوب است. اگر اوکراین بتواند سرزمین‌های وسیع را از تصرف روسیه خارج کند، آنگاه زمان به نفع کی‌اف خواهد بود. روسیه تصور می‌کند جنگ و تحریم‌های اقتصادی لطمه‌ای به این کشور وارد نخواهد کرد؛ اما واقعیت این است که در آینده اقتصاد روسیه به‌شدت تحت‌تاثیر تحریم‌‌‌ها قرار خواهد گرفت.

تردیدی وجود ندارد که در آینده، میزان سرمایه‌گذاری خارجی، درآمد واقعی کشور و استانداردهای زندگی در روسیه به‌شدت کاهش خواهد یافت. شش‌ماه گذشته تحت‌تاثیر جنگ اوکراین اتفاقات بزرگی در جهان افتاده است و بسیاری از این اتفاقات غیرقابل بازگشت هستند. در شش‌ماه آینده نیز تحولات بزرگی در حوزه‌های مختلف رخ خواهد داد و مشخص نیست که جهان برای این تحولات آمادگی دارد یا نه. بحران انرژی به‌ویژه در اروپا، بالا باقی ماندن نرخ‌های تورم در اقتصادهای بزرگ، احتمال بروز رکود در اقتصاد جهان، تشدید تنش‌ها بین روسیه و غرب و... برخی از روندهایی هستند که انتظار می‌رود در شش‌ماه آینده شاهد آنها باشیم.