منتظر جهش باشیم، اگر...

در مرحله نخست آن شاهد عدم‌توازن بین عرضه و تقاضا، در مرحله دوم وارد شدن واسطه‌ها و سپس در مرحله آخر درگیر شدن مردم عادی با بحران اقتصادی و نوسانات شدید هستیم. اما از بعد علمی و تخصصی مجموعه عواملی را می‌توان بر بازار ارز اثرگذار دانست که هریک با ضریب تاثیر متفاوتی در برهه‌های زمانی متفاوت اثرات مثبت و منفی بر نرخ ارز می‌گذارند که می‌توان آنها را بالغ بر ۲۰مورد دانست و به‌عنوان مهم‌ترین عوامل اثرگذار بر نرخ ارز می‌توان به موارد زیر اشاره کرد. اولین مورد و متغیر را که بهانه‌ای برای تمامی مشکلات کشور و نوسانات شدید ارزی کشور شده است، می‌توان برجام و حواشی پیرامون آن دانست که متاسفانه هنوز هم نقطه روشن و دورنمای واضحی از توافق یا عدم‌توافق مشخص نشده است.

از دیگر موارد می‌توان به کسری بودجه دولت اشاره کرد که این روزها در تمامی محافل به‌عنوان یکی دیگر از عوامل اصلی رشد نرخ ارز مطرح می‌شود؛ اما این مورد در صورتی است که با افزایش کسری بودجه دولت، مشروط به تامین مالی آن از طریق استقراض از بانک‌مرکزی پایه پولی افزایش یابد. همچنین می‌توان به دیگر عواملی از قبیل تفاوت نرخ رشد درآمد واقعی در داخل و خارج، تفاوت نرخ رشد تورم در داخل نسبت به خارج، تفاوت نرخ بهره واقعی داخلی و خارجی، نرخ رشد عرضه و چاپ پول در داخل نسبت به خارج، قیمت و میزان تولید و فروش نفت در کشور، نوسانات منفی و مثبت قیمت کالاهای صادراتی نسبت به نوسانات قیمت کالاهای وارداتی، دلاریزاسیون کردن اقتصاد داخلی در تمامی لایه‌ها، پیشرفت و ابداعات تکنولوژی خارجی و عقب‌ماندگی تکنولوژی داخلی، قیمت طلا در داخل نسبت به قیمت‌های جهانی آن، تغییر ترجیحات جامعه به سمت مصرف کالاهای خارجی، افزایش یا کاهش هزینه‌های دولت، فرار سرمایه به خارج از کشور، انتظارات عموم جامعه از دولت، سرعت گردش پول، قوانین و محدودیت‌های ارزی کشور، تعرفه‌ها و تخفیف‌های در نظر گرفته‌شده برای واردات و صادرات، نرخ رشد جمعیت به GDP، نرخ سرمایه‌گذاری داخلی به GDP، درجه باز بودن اقتصاد، کارآیی و کیفیت تولید، وضعیت تراز پرداخت و ذخایر ارزی و.... اشاره کرد که هریک با ضریب تاثیر خاصی بر نوسانات نرخ ارز در داخل کشور اثرگذارند. به عبارتی می‌توان گفت که به دلیل عدم‌رقابت در اقتصاد و نیز انتشار و چاپ پول براساس نیاز بودجه‌ای دولت (و نه براساس روند رشد متغیر‌های حقیقی اقتصادی) نظم و ارتباط منطقی بین رشد پول و نرخ ارز در کشور وجود ندارد و مجموعه عواملی که عنوان کردیم، متاسفانه هیچ‌یک در جهت کاهش نرخ ارز در کشور نیست.

همچنین به این سوال که قیمت واقعی دلار چقدر باید باشد، می‌توان این‌گونه پاسخ داد که اگر تحریم‌ها را نادیده بگیریم و فقط براساس تئوری‌های اقتصادی ارزش‌گذاری کنیم، می‌توانیم از تفاوت تورم دوکشور ایران و آمریکا و از تفاوت رشد نقدینگى و رشد اقتصادی و دیگر متغیرها به اعداد حدود ۳۸ تا ۴۵ برای نرخ ارز دست یابیم. طبیعتا اگر سیاست تثبیت مصنوعى نرخ ارز همچنان ادامه داشته باشد، در آینده نیز مجددا شاهد جهش‌های ارزى خواهیم بود.