همه این کشورها در کلیت مسیر، یعنی توسعه صنعتی، با هم همگرا هستند، اما تفاوت‌‌هایی در جزئیات وجود دارد که هر کشور با توجه به منابع، شرایط و مقتضیات خود، در جزئیات، مسیر ویژه‌‌ای را برای خود برگزیده و اتفاقا تفاوت در انتخاب جزئیات، به تفاوت در شاخص‌‌های اقتصادی آنها انجامیده است. کشورهایی که با هوشمندی بیشتری جزئیات را انتخاب کرده‌‌اند، در شاخص‌‌های اقتصادی نیز متفاوت‌‌تر شده‌‌اند و عملکرد بهتری نیز از خود نشان داده‌‌اند.  اگر جایگاه ایران در چرخه توسعه جهانی براساس مراحل توسعه مورد توجه قرار گیرد، نقطه شروع توسعه صنعتی مشخص خواهد شد. با توجه به تجربه کشورهای شرق آسیا، دانش و اقتصاد دانش‌‌بنیان در جامعه پساصنعتی بروز می‌‌یابد. این درحالی است که مستندات متعددی نشان می‌دهد ما در مراحل ابتدایی جامعه صنعتی هستیم و ناتوانی در اولویت‌‌بندی موجب شده است تا در برنامه‌‌های توسعه، منابع به صنایعی تخصیص داده شود که تاثیرگذاری چندانی بر تحول ساختار صنعتی کشور و ارتقای فناوری و قابلیت‌‌های صنعتی نداشته‌‌اند. انتخاب و اولویت‌‌بندی صنایع بیشتر متاثر از رویکرد تامین تقاضای داخلی، صرفه‌‌جویی ارزی و خودکفایی بوده است. در پرونده امروز «باشگاه اقتصاددانان» به بهانه رونمایی از لایحه برنامه هفتم توسعه، از تحلیلگران و صاحب‌‌نظران پرسیده‌‌ایم که آیا جزئیات برنامه هفتم توسعه، فضا را برای رشد بخش صنعت ایران فراهم می‌کند؟