کلودیا گلدین کیست؟

او دکترای خود را در این رشته تخصصی آغاز کرد، ولی با آمدن ‌گری بکر به دانشگاه شیکاگو به اقتصاد کار نیز علاقه‌‌‌مند شد و سپس با رابرت دبلیو فوگل به تاریخ اقتصاد گرایش پیدا کرد. گلدین در پایان‌‌‌نامه دکترایش به موضوع برده‌‌‌داری پیش از جنگ داخلی آمریکا و صنعت جنوب پرداخت. او پس از فارغ‌‌‌التحصیلی در دانشگاه‌‌‌های ویسکانسین-مدیسون، پرینستون و پنسیلوانیا تدریس کرد. گلدین در حال حاضر استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد است. او بیشتر با کارهایش در مورد تاریخ زنان و بازار کار زنان در اقتصاد آمریکا شناخته می‌شود. تاثیرگذارترین مقالات او در این حوزه به اشتغال زنان، تحصیل مختلط در آموزش عالی، تاثیر قرص‌‌‌های ضدبارداری بر تصمیمات شغلی و ازدواج زنان، نام خانوادگی زنان پس از ازدواج به‌عنوان یک شاخص اجتماعی، بررسی دلایل در اکثریت بودن زنان در دوره کارشناسی و چرخه زندگی جدید اشتغال زنان، اختصاص پیدا می‌کنند.

گلدین کار خود را با تحقیق در مورد تاریخ اقتصاد جنوب ایالات‌متحده آغاز کرد. اولین کتاب او، «برده‌داری شهری در جنوب آمریکا»، پایان‌نامه دکترای او در دانشگاه شیکاگو بود. او در سال ۱۹۷۸ به همراه فرانک لوئیس مقاله «هزینه‌‌‌های اقتصادی جنگ داخلی» را نوشت که بارها توسط محققان مختلف به آن ارجاع داده شده است. او بعدها با کنت سوکولوف در زمینه صنعتی شدن ایالات‌متحده و نقش کارگران زن، کار کودکان و خانواده‌های مهاجر و طبقه کارگر کار کرد. در آن زمان، او متوجه شد که کارگران زن تا حد زیادی در تاریخ اقتصادی نادیده گرفته شده‌‌‌اند و شروع به مطالعه چگونگی تکامل نیروی کار زن و نقش زنان در رشد اقتصادی کرد. مقالات اصلی او از آن تلاش تحقیقاتی عبارتند از: بررسی هزینه‌ها و تفکیک شغلی براساس جنسیت (۱۹۸۷)، چرخه مشارکت زنان متاهل در نیروی کار (۱۹۸۹) و نقش جنگ جهانی دوم در افزایش اشتغال زنان (۱۹۹۱). کتاب «درک شکاف جنسیتی: تاریخچه اقتصادی زنان آمریکایی» نوشته گلدین در سال ۱۹۹۰ روایت افزایش اشتغال زنان در ایالات‌متحده از قرن هجدهم تا اواخر قرن بیستم بود.

مشارکت‌‌‌های آکادمیک گلدین فراتر از حوزه زنان هم رفته و به بررسی دلایل تاریخی کاهش فساد عمومی در آمریکا بین سال‌های ۱۸۷۰ و ۱۹۲۰ نیز پرداخته است. گلدین به همراه ادوارد آل‌گلیزر از اقتصاددانان دانشگاه هاروارد کتاب «فساد و اصلاحات: درس‌‌‌هایی از تاریخ اقتصاد آمریکا» را در سال ۲۰۰۶ به چاپ رساند.

آکادمی نوبل روز دوشنبه ۱۷مهر اعلام کرد که جایزه نوبل اقتصاد امسال به کلودیا گلدین، تعلق گرفته است. این پنجاه و پنجمین جایزه نوبل اقتصاد است که به یک اقتصاددان تعلق می‌گیرد. آکادمی نوبل علت اعطای این جایزه به گلدین را «توسعه فهم ما از نتایج بازار کار زنان» توسط او اعلام کرده است. این نهاد اهدا‌کننده جوایز نوبل در بیانیه‌ای اعلام کرده است کلودیا گلدین، برنده جایزه نوبل علوم اقتصادی امسال، توانسته است گزارشی جامع از درآمد و مشارکت زنان در بازار کار در طول قرن‌ها ارائه کند. به عقیده گلدین، اشتغال زنان متاهل در دهه ۱۹۰۰ با رشد اقتصاد خدماتی افزایش یافته است. سطوح تحصیلاتی بالاتر برای زنان و ظهور روش‌های کنترل بارداری قابل اعتماد مانند استفاده از قرص‌‌‌های ضدبارداری تغییرات را تسریع کرد، اما شکاف جنسیتی دستمزد همچنان باقی مانده است. قرص‌‌‌های ضدبارداری امکان تاخیر در ازدواج را برای زنان فراهم کرد و این به نوبه خود بازار پرتراکم‌‌‌تری را برای آنها ایجاد کرد تا بعدا ازدواج کنند و هزینه‌‌‌های سرمایه‌گذاری برای زنان را کاهش داد.

رندی هالمارسون، یکی از اعضای کمیته اعطا‌کننده جایزه گفته است، اکتشافات کلودیا گلدین پیامدهای اجتماعی گسترده‌‌‌ای دارد؛ او به ما نشان داده است که ماهیت این مشکل یا منشأ این شکاف جنسیتی اساسی در طول تاریخ و با سیر توسعه تغییر می‌کند. هالمارسون درباره گلدین گفته است که کار او پایه‌‌‌ای برای سیاستگذاران در این زمینه در سراسر جهان فراهم کرده است.کمیته جوایز نوبل خاطرنشان کرده است که در سطح جهانی، حدود ۵۰‌درصد از زنان در بازار کار در مقایسه با ۸۰‌درصد از مردان حضور دارند، اما زنان، درآمد کمتری نسبت به مردان دارند و احتمال کمتری برای رسیدن به بالاترین نردبان رتبه‌‌‌بندی شغلی برای آنها وجود دارد.

یاکوب سونسون، رئیس کمیته جایزه، در مورد این اقتصاددان برنده نوبل گفت: درک نقش زنان در کار برای جامعه مهم است؛ به لطف تحقیقات پیشگامانه کلودیا گلدین، ما اکنون در مورد عوامل اساسی و موانعی که ممکن است در آینده نیاز به بررسی داشته باشند، بسیار بیشتر می‌دانیم. با این حال، گلدین به دنبال یافتن دلایل پشت این نابرابری‌‌‌ها بوده است و اغلب متوجه شد که این دلایل ناشی از تصمیماتی است که زنان در مورد آینده خود در بازار کار و در مورد شرایط شخصی خانواده خود می‌‌‌گیرند. او دریافته است که برخی از زنان فرصت‌‌‌های شغلی خود را دست‌‌‌کم می‌‌‌گیرند، در حالی که برخی دیگر تحت‌تاثیر مسوولیت‌‌‌های خود در خانه هستند.

به گفته گلدین، زنان اکنون تحصیل‌کرده‌تر از مردان هستند. آنها با نرخ بسیار بالاتری از مردان از کالج فارغ‌‌‌التحصیل می‌‌‌شوند. آنها در دبیرستان بهتر از مردان عمل می‌کنند. پس چرا این تفاوت‌‌‌ها در بازار کار وجود دارد؟ تنها برخی از این تفاوت‌‌‌ها در بازار کار دیده می‌‌‌شود، اما واقعا بازتابی از آن چیزی است که در خانه‌‌‌های افراد اتفاق می‌‌‌افتد.

علاوه بر این، شکاف مداوم دستمزدها باعث می‌شود زنان در اقتصادهای پیشرفته به‌طور متوسط حدود ۱۳‌درصد کمتر از مردان درآمد داشته باشند که همین امر زنان را از دنبال کردن شغل یا ادامه تحصیل به‌منظور واجد شرایط بودن برای ارتقای شغلی و دستیابی به مدارج علمی و حرفه‌‌‌ای پیشرفته‌‌‌تر منصرف می‌کند و همین امر می‌‌‌تواند فاصله بین مرد و زن در بازار کار و همین‌طور حوزه‌‌‌های علمی را تشدید کند.

به گفته گلدین، قبل از ورود دانشجویان به دانشگاه، عده‌‌‌ای از آنها معتقدند اقتصاد رشته‌‌‌ای است که بیشتر به امور مالی و مدیریتی گرایش دارد که زنان نسبت به مردان کمتر به آنها علاقه دارند؛ اگر بر این امر تاکید شود که اقتصاد درباره «نابرابری، سلامت، رفتار خانواده و جامعه» است، آنگاه تعادل بسیار بیشتری میان زنان و مردان برای حضور در این رشته وجود خواهد داشت.