مشکل تاریخی خاورمیانه

از این‌رو پس از جنگ‌‌‌ها و تنش‌‌‌های گسترده براساس ایدئولوژی‌‌‌های حاکم بر کشورها و گروه‌‌‌های قومی مذهبی، به‌‌‌دنبال ایجاد صلح دائم با کشورها از طریق گسترش روابط دیپلماتیک و کاهش قدرت  گروه‌‌‌های تندرو منطقه‌‌‌ای و حتی حذف آنها برآمدند. این روند تا آنجا پیش رفت که حتی احتمال عادی‌‌‌سازی روابط عربستان و اسرائیل به یقین تبدیل شد؛ چرا که کشورهای خاورمیانه با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خود به‌تنهایی قادر به رشد و توسعه نخواهند بود و برای دست‌یافتن آنها به جایگاهی در سطح جهانی و رقابت با قدرت‌‌‌های برتر لازم است که کل منطقه رشد و توسعه یابد؛ آن هم منطقه‌‌‌ای که از اقوام و مذاهب مختلف تشکیل شده و در طول تاریخ هیچ‌گاه در صلح دائم و کامل به‌‌‌ سر نبرده است.

با این تفاسیر کشورهایی همچون عربستان با پروژه چشم‌‌‌انداز عربستان ۲۰۳۰ و امارات، مصر، قطر، عمان و اردن در جهت حل مشکلات منطقه‌‌‌ای همچون جنگ یمن، بحران سوریه، کاهش قدرت نیروهای تکفیری و سلفی و رفع تنش‌‌‌های موجود بین کشورها تلاش کردند و ازسرگیری روابط دیپلماتیک ایران و عربستان در راستای  ایجاد صلح منطقه‌‌‌ای شکل گرفت. سلسله اقدامات سیاسی و توسعه و رشد اقتصادی این کشورها به کسب جایگاهی در اقتصاد جهانی و ایجاد کریدورهای مختلف منجر شد که همه آنها از خاورمیانه عبور می‌کند. علاوه بر کریدورهای شمال-جنوب و کریدور کمربند و جاده چین، پروژه کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا که هند نقطه برجسته اجلاس گروه۲۰ در سال‌جاری بود، در صورت تحقق نیمی از اقتصاد جهانی و ۴۰درصد از جمعیت جهانی را دربرمی‌گیرد.

نکته قابل‌توجه در این پروژه این است که این کریدور اتصال‌دهنده اقیانوس هند به دریای مدیترانه خواهد بود و می‌‌‌تواند چشم‌‌‌انداز اقتصادی اوراسیا را به نفع هند تغییر دهد؛ اما احتمال به چالش کشیدن اقتصاد و روابط برخی از کشورها را به همراه خواهد داشت که می‌‌‌تواند به فعال شدن دوباره گروه‌‌‌های سلفی توسط برخی از کشورها در خاورمیانه منجر شود. با توجه به اینکه تمام کریدورهای شرق-غرب، شمال-جنوب و هند-مدیترانه باید از مسیر خاورمیانه عبور کند، هرگونه ناامنی و به خطر افتادن امنیت منطقه بر روابط اقتصادی بین کشورها و به‌‌‌ویژه مسیرهای تجاری تاثیرگذار خواهد بود.

کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا شاید اتحادیه اروپا و هفت‌کشور دیگر را متحد کند؛ اما تنش‌‌‌ها بین رقبای مدیترانه‌‌‌ای ترکیه و یونان و نبودن قدرت‌‌‌هایی همچون ترکیه، ایران و مصر در این کریدور چالشی بزرگ بر سر راه تحقق این پروژه خواهد بود؛ پروژه‌‌‌ای که حتی بنا بر گفته تحلیلگران بریتانیایی ابزاری برای عادی‌‌‌سازی روابط بین اسرائیل و عربستان به‌‌‌شمار می‌رود. علاوه بر کشورهای منطقه، این موضوع، چالشی جدی برای قدرت‌‌‌های بزرگ جهان یعنی چین و تا حدودی روسیه محسوب می‌شود. از این‌رو شروع حملات گروه‌‌‌های جهادی در سوریه و آغاز دوباره جنگ بین حماس و اسرائیل نمی‌‌‌تواند با موضع کریدورها، به‌‌‌خصوص کریدور IMEC چندان بی‌‌‌ارتباط باشد. با بررسی چالش‌‌‌های سیاسی پیش‌روی این پروژه اقتصادی می‌‌‌توان هم به علل ناامنی مجدد در خاورمیانه دست یافت و هم به این سوال پاسخ داد که آیا با توجه به شرایط خاورمیانه و وجود گروه‌‌‌های تندرو در سراسر منطقه، تحقق طرح خاورمیانه بزرگ امکان‌‌‌پذیر خواهد بود؟

IMEC، کریدوری است که قرار است هند را به اروپا در قرن بیست‌ویکم متصل کند. اما در عین حال می‌‌‌تواند باعث تنش‌های گسترده‌‌‌ای در منطقه و جهان شود. از سویی دو قدرت بزرگ مدیترانه‌‌‌ای یعنی یونان و ترکیه را با چالش همراه می‌کند. این کریدور شامل یک مسیر کشتیرانی است که بمبئی و موندرا (گجرات) را به امارات و یک‌شبکه ریلی امارات-عربستان و اردن به بندر حیفا متصل می‌کند تا به سواحل مدیترانه برسد. حیفا از طریق دریا به بندر پیرئوس در یونان متصل می‌شود تا در نهایت به اروپا متصل شود. در این طرح، ترکیه گنجانده نشده است و از همان ابتدا ترکیه گفت «بدون ترکیه هیچ کریدوری وجود نخواهد داشت»؛ زیرا این پایگاه سهم تولید و تجارت و مناسب‌‌‌ترین خط برای تردد از شرق به غرب است. ترکیه پیشنهاد مسیر جایگزین به نام پروژه «جاده توسعه عراق» را داده که خلیج‌فارس را از طریق راه‌آهن و بزرگراه از طریق بنادر ایران، امارات، قطر و عراق به اروپا متصل می‌کنند.

همچنین ایران و مصر از این کریدور جا مانده‌‌‌اند که همین عدم‌حضور ترکیه و ایران در کریدور اقتصادی IMEC علنا آن را از طرفی غیرعملی خواهد کرد؛ کریدوری که می‌‌‌تواند به معنای پایان کار کریدور بین‌المللی حمل‌ونقل شمال-جنوب به طول ۷۲۰۰کیلومتر بین هند، ایران، جمهوری آذربایجان، روسیه، آسیای میانه و اروپا باشد؛ کریدوری که به بندر چابهار تکیه داشت. این طرح حتی منبع درآمد خارجی مصر را نیز از مسیر خارج خواهد کرد. مصر از سال ۲۰۱۵ گسترش کانال سوئز را به‌‌‌عنوان یکی از محورهای برنامه اقتصادی خود قرار داد. در سال ۲۰۲۳ به منظور جبران کسری بودجه به دلیل تورم بالا و کمبود ارز خارجی، هزینه‌‌‌های حمل‌ونقل از طریق کانال سوئز را افزایش داد که این امر به جایگزینی مصر برای دیگر کشورها منجر شد که می‌‌‌تواند از طریق حذف کریدور کانال سوئز برای مصر ضرر مالی به همراه داشته باشد.

از بعد بین‌المللی نیز طرح IMEC، چین و روسیه را با چالش ارتباطی مواجه خواهد کرد؛ کریدوری که در تقابل با کمربند و جاده چین خواهد بود و آمریکا به‌‌‌منظور تثبیت موقعیت خود در خاورمیانه و کاهش نفوذ چین در این منطقه مطرح کرده است. همچنین این کریدور در رقابت با کانال سوئز و کریدور شمال-جنوب خواهد بود. یک کشور به‌تنهایی امکان توسعه اقتصادی و استراتژیک و ضربه به چین را ندارد؛ اما هند، آمریکا و تعدادی دیگر از کشورهای دارای توان فنی و مالی می‌‌‌توانند طرح‌‌‌های چین را با ارائه جایگزین به جهان در حال توسعه خدشه‌‌‌دار کنند. از این‌‌‌رو، طرح IMEC به موضوعی برای نگرانی چین تبدیل شده است؛ زیرا طرحی است برای مهار ایران و کنترل و کاهش نفوذ چین در خاورمیانه .

از طرف دیگر، خاورمیانه‌‌‌ای که هیچ‌گاه نتوانست در صلحی دائمی یا حداقل طولانی‌‌‌مدت به سر ببرد، می‌‌‌تواند تهدیدی جدی در کریدورهای ارتباطی، چه با چین، اروپا و آمریکا به‌‌‌شمار رود؛ زیرا منطقه خاورمیانه در همه زمان‌‌‌ها یا درگیر جنگ کشورها با یکدیگر است یا بیش از هرچیزی درگیر جنگ‌‌‌ها و حملات گاه و بیگاه گروه‌‌‌های تکفیری و سلفی قرار می‌گیرد که به نوعی ناامنی را در منطقه گسترش می‌دهد و بر روابط تجاری، اقتصادی و سیاسی جهان با کشورهای خاورمیانه تاثیرگذار خواهد بود.

موضوعات مربوط به سوریه، لبنان و یمن ظاهرا در منطقه موضوعی حل‌شده است و طرفین به توافقات در جهت صلح و حل مشکلات منطقه‌‌‌ای برآمده‌‌‌اند؛ اما در واقع چالش‌‌‌ها و مشکلات به‌خصوص از بعد ایدئولوژی باقی مانده‌‌‌اند و گروه‌‌‌های محافظه‌‌‌کار و افراطی در کشورها می‌‌‌توانند هر آن آتش جنگ را برافروزند که مهم‌ترین عامل در جهت تهدید صلح و ایجاد چالش دوباره برای جنگی دیگر در منطقه و تحریک گروه‌‌‌های سلفی و قدرت بخشیدن دوباره به آنهاست؛ مانند آنچه خاورمیانه و جهان با چالش و بحران داعش، طالبان، القاعده و... مواجه بوده است. تحرکاتی را که طی هفته‌‌‌های اخیر در سوریه توسط گروه‌‌‌های سلفی و از سوی دیگر در فلسطین اشغالی از سوی حماس صورت گرفت نمی‌‌‌توان به طرح کریدور جدید گروه۲۰ و تلاش در جهت عادی‌‌‌سازی روابط ریاض و تل‌‌‌آویو بی‌‌‌ربط دانست؛ زیرا این طرح منافع بسیاری از کشورهای منطقه و جهان را مورد تهدید قرار خواهد داد.

با توجه به اینکه این طرح به صورت زمینی و دریایی با عبور از مسیر چند کشور است امکان مورد تهدید قرار گرفتن از سوی گروه‌‌‌های  سلفی یا گروه‌‌‌های تندرو در برخی از کشورهایی که درتضاد با منفاعشان است یا با ایدئولوژی حاکم تفاوت استراتژیک دارد قرار گیرد و این موضوع تنها کریدوری را که هنوز شکل نگرفته است در معرض خطر و تهدید قرار نمی‌‌‌دهد، بلکه می‌‌‌تواند کریدورهای پیشین را به چالش بکشد؛ زیرا خاورمیانه مجددا درگیر جنگ‌های داخلی و بین کشوری و روشن شدن آتش ایدئولوژی حاکم بر کشورها شده است. همچنین ساخت راه‌آهن، جاده و بنادر در خاورمیانه و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس مستلزم تامین مالی بسیار زیاد در زمان طولانی است که در صورت اختصاص بخشی از هزینه برای جنگ‌های منطقه‌‌‌ای وقوع این طرح‌‌‌ها نه‌تنها به تعویق می‌‌‌افتد، حتی می‌‌‌تواند به تعطیلی کامل این طرح‌ها بینجامد؛ زیرا اجرای واقعی این طرح‌ها مستلزم نوسازی شدید زیرساخت‌های حمایتی است که با توجه به سناریوهای کلی ژئوپلیتیک منطقه‌‌‌ای با چالش‌های جدی همراه خواهد بود.

همچنین، عراق و سوریه همچنان منطقه مورد مناقشه و در عین حال محلی برای قدرت گرفتن گروه‌هایی همچون داعش هستند که در حال حاضر در راستای بازتوانی خود هستند. افغانستان منطقه‌‌‌ای تهدیدی توسط گروه‌‌‌های سلفی برای منافع آمریکا و غرب در افغانستان ایجاد کرده است. تنش‌های ایران و افغانستان هم به دلیل کمبود آب به افزایش تنش‌‌‌ها بین ایران و طالبان منجر شده است.