چین به دنبال آرزوهای ابرقدرتی

با این حال، مشارکت بدون محدودیت آنها به امری بسیار یک‌جانبه تبدیل شده است. روزگاری مسکو و پکن رویکردهای خود را هماهنگ می‌کردند، اما اکنون به نظر می‌رسد که روسیه سیاست‌های خود را مطابق با منافع چین تنظیم می‌کند. جنگ اوکراین، روسیه را تضعیف کرده و نفوذ آن را حداقل در حال حاضر، نه‌تنها در خاورمیانه و قفقاز جنوبی، بلکه در آسیای مرکزی نیز کاهش داده است. این امر به چین اجازه داد تا به قدرت مسلط در آن منطقه تبدیل شود و روابط خود را با آنجا تقویت کند. سفر پوتین به پکن نشان می‌دهد که روسیه آشکارا شریک کوچکی برای شی است، اما این سفر در عین حال نشان می‌دهد که دو کشور در مورد پایان دادن به نظم بین‌المللی تحت سلطه غرب و محدود کردن نفوذ آمریکا و اروپا در مناطقی در اوراسیا که هر دو به عنوان مناطق ممتاز خود می‌‌‌دانند، دستور کار مشترکی دارند.

روسیه همچنان بر همسویی با چین تاکید می‌کند، به‌ویژه به این دلیل که گزینه‌های دیگری به جز کشورهایی مانند کره‌شمالی و ایران ندارد. در واقع، گزینه‌های روسیه محدود به چند کشور شده است. تحریم‌های غرب علیه روسیه در پاسخ به جنگ مسکو علیه اوکراین، تجارت در امتداد «پل زمینی اوراسیای جدید» (راه‌آهن زمینی بین چین و اروپا) را که زمانی کریدور حمل‌ونقل اصلی برای صادرات چین به بازارهای اروپایی بود، به‌شدت کاهش داده است. در عوض، مسیرهای حمل‌‌‌ونقلی که از روسیه عبور نمی‌‌‌کنند اهمیت پیدا کرده‌‌‌اند، از جمله «کریدور میانی» که چین را از طریق آسیای مرکزی، دریای خزر و قفقاز جنوبی به اتحادیه اروپا متصل می‌کند. این امر همچنین امیدهای روسیه را برای ادغام نزدیک‌تر بین BRI و ابتکار یکپارچگی اقتصادی مسکو پس از شوروی یعنی «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» (EAEU) کاهش داده است. در حالی که دعوت پوتین از شی برای سفر به پکن مهم است، اما قابل‌توجه است که این یک سفر دوجانبه نیست.

برخلاف سفر شی به مسکو در مارس ۲۰۲۳، سفر پوتین در بهترین حالت به رئیس‌جمهور روسیه فرصتی برای گفت‌وگو با شی در حاشیه اجلاس BRI می‌دهد؛ آن هم پروژه‌ای که ارتباط مستقیمی با شخص شی دارد. همچنین چین گزینه‌های دیگری در روابط خارجی خود دارد و آنها را دنبال می‌کند. هنوز احتمال دیدار جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا و شی در نشست اپک در سان‌فرانسیسکو طی ماه نوامبر وجود دارد و جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نیز احتمالا برای تدارک نشست اتحادیه اروپا و چین در اواخر سال‌جاری از چین دیدن کرد. شی به چه چیزی می‌خواهد برسد؟ البته هیچ یک از اینها به این معنی نیست که شی در حال کنار گذاشتن پوتین به عنوان متحد است. پرسش اصلی این است که شی جین پینگ حمایت خود از پوتین را با نیازش به ثبات در روابط با ایالات‌متحده و اروپا متعادل می‌کند. ترکش‌های رابطه با روسیه بر تن اقتصاد چین هم نشسته است (محدود کردن صادرات فناوری به چین، کم شدن سرمایه‌گذاری در اروپا از سوی چین و کاهش وابستگی به چین در زمینه زنجیره تامین)، اما چین هوشمندانه حرکت می‌کند.

با توجه به فرسایشی شدن آشکار درگیری در میان شرکای غربی اوکراین و مزایای احتمالی که پوتین از تشدید خشونت‌‌‌های کنونی در خاورمیانه به دست خواهد آورد، بعید است که رئیس‌جمهور چین دست رد به سینه پوتین بزند. شی سعی می‌کند پوتین را مدیریت کند. با این حال، شی ممکن است فرصتی را برای تسهیل حل و فصل بیشتر براساس شرایط روسیه ببیند تا شرایط اوکراین؛ یعنی راه‌حلی برای پیروزی پوتین تا ثبات را به منطقه بازگردانده و در نهایت زمینه را برای پیشرفت BRI فراهم کند و آرزوهای ابرقدرتی چین را برآورده سازد. اگر شی جین‌‌‌پینگ این کار را انجام دهد، نقش چین را در نظم امنیتی اروپا-آتلانتیک و اروپا-آسیا تقویت می‌کند.