اثر سیاست‏‏‌های مهاجرتی آلمان بر آفریقا

چرا آلمان به فکر تامین نیروی کار ماهر از خارج از کشور است و این سیاست چگونه اجرا خواهد شد؟

در آلمان، سیاست جذب نیروی کار ماهر در سال‌های اخیر از طریق «فرهنگ خوشامدگویی» (Willkommenskultur) رشد کرده است؛ روندی که ورود و شاید از همه مهم‌تر، ادغام بسیاری از مهاجران را در جامعه آلمان تسهیل کرده است. به‌‌‌عنوان‌‌‌مثال، آلمان در طول بحران سوریه در سال ۲۰۱۵ از نزدیک به یک‌میلیون پناهجو استقبال کرد؛ اقدامی که موجب شد جایزه کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان به صدراعظم آلمان آنگلا مرکل اعطا شود.

ایجاد مراکزی که ذکر شد کمک خواهد کرد تا روند مهاجرت نیروی کار ماهر تسهیل شود. بااین‌‌‌حال، استقبال آلمانی‌‌‌ها از این مهاجران صرفا ناشی از انگیزه‌های ساده و خیرخواهانه بشردوستانه نبوده است. در آلمان، مانند بسیاری از کشورهای دیگر اروپایی، مهاجرت پاسخی برای مشکلات جمعیتی و اقتصادی بوده است و مهاجرت می‌‌‌تواند به ایجاد تعادل در خصوص پیری جمعیت جامعه، مسائل اقتصادی و نظام بازنشستگی کمک و کمبود نیروی کار ماهر را که در حال حاضر کشور با آن دست‌‌‌وپنجه نرم می‌کند جبران کند. امروز نیاز آلمان به نیروی کار ماهر چنان بالاست که این کشور سیاست‌‌‌های جدیدی را در این زمینه اتخاذ کرده است. از جمله این سیاست‌‌‌ها و اقدامات پیشنهادی، تسهیل و ساده‌‌‌سازی شرایط ورود و به‌‌‌کارگیری نیروی کار ماهر خارجی بوده است.

براین‌‌‌اساس کارفرمایان خود می‌‌‌توانند برای تشخیص مهارت‌‌‌های موردنیاز اقدام کنند تا از این طریق روند درخواست ویزا برای مهاجران متخصص و ماهر تسهیل و تسریع شود. فرد درخواست‌‌‌کننده سپس باید یک قرارداد کاری یا پیشنهاد مشخص شغلی را برای دریافت ویزا ارائه کند. برخلاف گذشته، آژانس فدرال کار آلمان دیگر بررسی نخواهد کرد که آیا نامزد از آلمان یا اتحادیه اروپا برای موقعیت خاص صلاحیت دارد.

کدام کشورهای آفریقایی تحت‌‌‌تاثیر قرار خواهند گرفت و چه افرادی مدنظر هستند؟

آلمان علاوه بر کشور غنا، دفاتر و مراکزی در کشورهایی مانند مراکش، تونس، مصر و نیجریه تاسیس خواهد کرد. افراد موردنظر کارگران ماهر با آموزش حرفه‌‌‌ای، کارگران ماهر با آموزش آکادمیک، محققان، دانشمندان و مدیران هستند.

پیامدهای چنین سیاست‌‌‌هایی چیست؟

اخیرا، وزیر توسعه آلمان، «سونیا شولزه» درباره راه‌‌‌حل‌‌‌های برد-برد صحبت کرد. با این حال این موضوع باید با دقت بیشتری بررسی شود. این سیاست، فرار مغزها و به عبارت دیگر خروج افراد ماهر از کشورهای آفریقایی را تشویق می‌کند. مهاجرت جمعی نیروی کار واجد شرایط و ماهر به از میان رفتن مهارت‌‌‌ها، ایده‌‌‌ها و نوآوری، کاهش سرمایه‌گذاری در آموزش، از دست رفتن درآمد‎های مالیاتی و کاهش دسترسی به خدمات حیاتی در بخش‌‌‌های بهداشت و آموزش منجر می‌شود. به‌عنوان مثال، غنا به‌شدت به نیروی کار ماهر نیاز دارد، اما جزو کشورهای آفریقایی است که برای جذب نیروی کار ماهر هدف آلمان بوده است. سیاست استخدام نیروی ماهر مهاجر از کشورهای کمتر توسعه‌‌‌یافته توسط کشورهای پیشرفته، شرایطی را ایجاد می‌کند که در واقع کشورهای مبدأ نقش انکوباتورهایی را داشته باشند که کارشناسان قبل از عزیمت به مقاصد دیگر در آنجا متولد می‌‌‌شوند، تحصیل می‌کنند و آموزش می‌‌‌بینند و سپس کشورشان را به سمت مقاصد دیگر ترک می‌کنند.

به عقیده بسیاری از کارشناسان این شکل از مهاجرت نیروی کار ماهر باید مورد بازنگری قرار گیرد و بیش از همه از هر دو طرف نظارت دقیق‌‌‌تری روی آن اعمال شود. در اینجا یک پرسش اخلاقی هم مطرح است و نمی‌‌‌توان اخلاقیات را نادیده گرفت؛ چرا که این مدل جذب مهاجر، کشورهای آفریقایی را از پرسنل و نیروی کار موردنیاز برای توسعه این کشورها تهی و خالی می‌کند. توافق‌نامه‌‌‌ها باید بین دولت‌‌‌ها امضا شود نه تعهدات بین کارگران ماهر و کارفرمایان. علاوه بر این، چارچوب دقیقی که به نفع کارگران، کارفرمایان و ایالت‌‌‌ها باشد، باعث می‌شود کارگران خارجی که دستمزد کمتری نسبت به همکاران ملی خود دریافت می‌کنند، کمتر متضرر شوند.

برای جلوگیری از خروج نیروی کار ماهر از کشور مبدأ چه می‌‌‌توان کرد؟

کشورهای آفریقایی باید برای پدیده مهاجرت نیروی کار ماهر برنامه داشته باشند. آنها باید فعالیت و تحرک کارشناسان ماهر را تشویق کنند؛ یعنی نیروی کار مهاجر بتواند در کشورهای خارجی کار کند، سپس به کشور مبدأ بازگردد. این مدل هم می‌‌‌تواند نیازهای بازار کار کشور مقصد را پاسخ دهد، به توسعه کشورهای مبدأ از طریق فراگیری آموزه‌‌‌های جدید توسط مهاجران منجر شود و با بازگشت مجدد آنها، به کشور مبدأ هم سود برساند. در واقع می‌‌‌توان گفت این یک برد سه‌‌‌جانبه است.