تقاضای توسعه ابزارهای مشتقه

در این میان، نهاد ناظر و سیاستگذار تلاش می‌کند ضمن حفظ اهمیت توسعه ابزارهای نوین، سیاست رضایت حداکثری را نیز مدنظر داشته باشد‌‌‌. به عنوان یکی از فعالان عرصه ابزارهای مشتقه، ضمن تشکر فراوان از تلاش‌های قابل تقدیر سازمان بورس، در این مقاله تلاش کرده‌ام برخی از مهم‌ترین کارهایی را که امسال در زمینه توسعه بازار ابزارهای مشتقه می‌توان مورد توجه قرار داد فهرست کنم.

نخست- پایدارتر شدن رویه وضع و تغییر قوانین: بزرگ‌ترین مشکل بازار ابزارهای نوین این است که با اولین چالش یا معضلی که همه‌گیر شود، بلافاصله و با شتاب‌زدگی دستورالعمل یا بخشنامه جدیدی صادر می‌شود. فعالان پدیده‌های نوظهور در ایران، چه در بازارهای مالی و چه در خارج از آن، به این تغییر رویه‌ها عادت دارند، اما توسعه هر ابزاری نیازمند ورود آن بخش محافظه‌کار‌تر و بزرگ‌تر است که خیلی میانه خوبی با تغییر و شتاب‌زدگی ندارد. پس برای جذب دسته مخالف میانه‌رو، نیازمند ثبات بیشتری در این عرصه هستیم.

دوم- وضع قوانین به‌روز و شفاف برای سبدها و صندوق‌های تخصصی فعال در مشتقه: بهترین اتفاق در سال ۱۴۰۲ برای بازار مشتقه، ورود صندوق‌ها به معاملات آپشن بود. ابتدا صندوق‌های درآمد ثابت و سپس مختلط و سهامی و در نهایت زمزمه‌های تشکیل صندوق‌های پوشش ریسک. بدون شک مهم‌ترین اقدام در این زمینه تغییر دستورالعمل‌هایی است که زمانی نگارش شده‌اند که ابزارهای مشتقه تنها عباراتی مبهم در کتاب‌های دانشگاهی بودند. مهم‌ترین آیتم‌هایی که می‌توان در این بخش مورد توجه قرار داد، تصویب امیدنامه مختص صندوق‌های پوشش ریسک، اعطای اجازه به صندوق‌های درآمد ثابت برای ورود به بازار مشتقه و تغییر دستورالعمل سبدگردانی با ابزار مشتقه از جمله تاکید بر پرریسک بودن استفاده از آپشن‌ها در سبد (که عبارتی کاملا اشتباه است) خواهد بود.

سوم- بازارگردانی: آزاردهنده‌ترین عاملی که در یک بازار و به‌خصوص بازار ابزار مشتقه مشاهده می‌شود، وجود نمادهایی با تابلوی خالی است. جالب‌تر اینکه بسیاری از این نمادها مربوط به صندوق‌های متعلق به سبدگردانان بزرگی هستند که بازارگردان نمادهای زیادی در بازار سهام هستند. اجبار به بازارگردانی مناسب، آموزش بازارگردانی تخصصی در زمینه مشتقه، استفاده از الگوریتم‌ها و همکاری بین فعالان بازار ابزارهای نوین می‌تواند نقش مهمی در رونق این نمادها داشته باشد. بدیهی است، تعداد نمادهای بیشتر به صورت مستقیم بر تعداد فعالان موثر است.

چهارم - توسعه ‌O‌MSها یا همان پلتفرم‌های سفارش آنلاین: این بخش کلاف سردرگم کسانی است که در چندسال گذشته تلاش‌هایی در زمینه توسعه بازار مشتقه انجام داده‌اند. هرگاه به نهادهای بالادستی گلایه کرده‌اند که چرا همکاری مناسبی در زمینه اجرای استراتژی‌ها یا در اختیار قراردادن سرویس‌های مختلف از سمت این عزیزان با کارگزاری‌ها و سبدگردان‌ها صورت نمی‌گیرد، پاسخ مشهوری دریافت کردند که «O‌MSها به شما خدمات می‌دهند، پس شما باید از آنها بخواهید نه ما!» از طرف دیگر بالارفتن سرسام‌آور هزینه‌های بخش نرم‌افزاری از جمله دستمزد برنامه‌نویسان، موجب می‌شود انبوهی از پروژه‌ها به تعداد محدودی توسعه‌دهنده سپرده شود و طبیعتا بازارهای نوظهور سهم کوچکی در اولویت‌های ابتدایی پلتفرم‌ها دارند. آنچه مسلم است توسعه بازار بدون ابزار و‌‌‌ توسعه ابزار بدون همکاری سه‌جانبه ناظر، سرویس‌دهنده و نهاد مالی غیر‌ممکن است!

پنجم- اعتمادسازی: تمام مواردی که ذکر شد لازم است، اما کافی نیست. شرط کافی برای توسعه، مثل همه دیگر بازارهای مالی جهان، توجه عموم و فعالان است. چنانچه حتی اگر طلا هم باشی، در برابر اقبال به بیت‌کوین نمی‌توانی رقابت پابه‌پایی داشته باشی. امسال می‌تواند سال آشنایی سنت و ‌‌‌مدرنیسم در بازار مالی ایران باشد؛ جایی که ستون‌های قدیمی این بنا بپذیرند الگوریتم‌ها، مشتقات، صندوق‌های اهرمی و بقیه ابزارهای نوین، قبل از اینکه ابزاری متعلق به فعالان خود باشند، عمق‌دهنده اصل بازار هستند و راه دیگری برای جلب اقبال پایدار و بلندمدت مردم به بورس به جز توسعه این ابزارها وجود ندارد.