بعد از انعقاد قرارداد ۱۶۰ میلیارد تومانی سازمان لیگ با شرکت تبلیغاتی ایران نوین برای تبلیغات محیطی لیگ‌های چهاردهم و پانزدهم بسیاری از اهالی فوتبال با این سوال روبه‌رو شدند که این درآمد به جیب چه کسی رفته و چگونه بین تشکیلات فوتبال و باشگاه‌ها تقسیم خواهد شد. کار به جایی رسید که برخی سازمان‌ها و نهادهای همکار با سازمان لیگ به هوای این درآمد به یکباره بر نرخ خدمات خود افزوده و خواهان دریافت ارقام چند صد میلیونی از محل درآمد تبلیغات محیطی شدند (مانند اجاره زمین ورزشگاه آزادی) که سازمان لیگ اعلام کرد تنها پنج درصد از درآمد به آنها تعلق گرفته و الباقی بین باشگاه‌ها، فدراسیون و هیات‌های استانی به این شکل تقسیم می‌شود: ۵ درصد سهم سازمان لیگ

۵ درصد سهم هیات فوتبال‌های استانی سرتاسر کشور

۱۰ درصد سهم فدراسیون فوتبال

۸۰ درصد سهم باشگاه‌های حاضر در لیگ برتر

با کنار رفتن درصد و سهم سازمان لیگ، فدراسیون فوتبال و هیات‌های استانی از درآمد تبلیغات محیطی ۸۰ درصد باقیمانده طبق فرمول خاصی بین باشگاه‌ها تقسیم می‌شود.

۱- رقم باقیمانده تقسیم بر دو شد و به دو قسمت درمی‌آید.

الف: قسمت اول به‌صورت مساوی بین ۱۶ تیم حاضر در لیگ برتر تقسیم می‌شود.

ب: قسمت دوم براساس رنکینگ تیم‌ها در جدول لیگ و پخش تلویزیونی تقسیم می‌شود.

در نظر بگیرید با کسر ۲۰ درصد از ۸۰ میلیارد درآمد سال اول ۷۴میلیارد تومان برای باشگاه‌ها می‌ماند که به این صورت یعنی ۱۶ میلیارد تومان به جیب هیات‌ها و فدراسیون می‌رود و ۷۴ میلیارد مابقی انگیزه‌ای خواهد بود برای باشگاه‌ها تا هرکدام رتبه‌ای بهتر را در جدول جست‌وجو کنند و امیدوار باشند پول بیشتری نسبت به جایگاهشان به جیب بزنند. بخشی از این پول یعنی ۳۷ میلیارد تومان که نصف آن خواهد بود به‌طور مساوی تقسیم خواهد شد با این فرمول هر تیم لیگ برتری مطمئن خواهد بود که حداقل ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان به حسابش واریز خواهد شد. ۳۷ میلیارد باقیمانده هم مطابق با آنچه سازمان لیگ مدعی است براساس رنکینگ در جدول و میزان پخش تلویزیونی تقسیم می‌شود. در مورد نحوه تقسیم این پول فرمول کاملا شفافی وجود ندارد، چرا که فقط این دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هستند که از موهبت پخش مسابقاتشان در شبکه‌های سراسری برخوردارند و سایر تیم‌ها بازی‌هایشان فقط زمانی‌که مقابل این دو تیم قرار می‌گیرند پخش سراسری می‌شود و در غیر این صورت باید به همان شبکه استانی اکتفا کنند. شاید تنها فرصت آنها برای درخشش در شبکه‌های سراسری مربوط به هفته‌های پایانی لیگ باشد و تیم‌هایی که توانسته‌اند خود را در جمع مدعیان لیگ قرار دهند. اتفاقی که در همین لیگ گذشته برای تیم‌های نفت تهران، فولاد و سپاهان که در چند هفته آخر کورس شدیدی را برای قهرمانی داشتند، رخ داد. در قوانین سازمان لیگ چندان شفاف نیست که استقلال و پرسپولیس به واسطه پخش مستقیم‌هایشان سهم بیشتری از پول تبلیغات محیطی می‌برند یا مثلا فولاد که توانست فصل گذشته قهرمان لیگ شود. تنها می‌توان پیش‌بینی کرد که از تیم اول تا شانزدهم جدول این عدد بین یک میلیارد تا چهار میلیارد تومان متغیر خواهد بود و باید این عدد را به آن ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان دیگر اضافه کرد. در خوشبینانه‌ترین حالت سهم هر تیم از این محل سه میلیارد تا ۶ میلیارد تومان خواهد بود. بی‌شک این رقم به مراتب چشمگیرتر از سال‌های گذشته خواهد بود، چرا که این قرارداد ۱۶۰ میلیاردی سال قبل ۱۸ میلیارد تومان بیشتر نبود و شاید یک ششم از ۶ میلیارد سال پیش‌دستشان را می‌گرفت، اما این تنها محل درآمد باشگاه‌ها نیست.

حق پخش کی داده کی گرفته؟!

یکی دیگر از مهم‌ترین محل درآمدهای باشگاه‌ها حق پخش تلویزیونی است. رقم قرارداد تلویزیون فدراسیون فوتبال سال گذشته ۱۸ میلیارد تومان بود اما برای رسیدن به رقم جدید مسوولان مالی تلویزیون و مدیران فوتبال مشغول یک جنگ فرسایشی و پرتنش هستند. در همه جای دنیا درآمد حق پخش ۷۰ درصد درآمد باشگاه‌های فوتبال است و گهگاه سر به اعداد و ارقام نجومی می‌گذارد. تلویزیون‌های خصوصی رقابت بسیار شدیدی برای گرفتن این امتیاز دارند و تا چندصد میلیون دلار در لیگ‌های معتبر دنیا هزینه می‌کنند. کالای فوتبال با هواداران بسیارش فرصت مناسبی برای آنها است تا بیننده را پای شبکه خود بنشانند، بنابراین حاضر نیستند به سادگی از این امتیاز بگذرند. همین ویژگی در کنار وجود شبکه‌های مختلف بازار رقابت را داغ کرده و به فوتبال اجازه می‌دهد بهترین گزینه و بالاترین پیشنهاد را بپذیرد، اما در ایران مناسبات کاملا متفاوت است. انحصار پخش در اختیار رسانه موسوم به رسانه ملی است که به دلیل بی‌رقیب بودن در قراردادهایی از این دست حکم خود را می‌راند و به این راحتی‌ها به خواست حریف تن نمی‌دهد. سمبه تلویزیون چنان پرزور است که حتی تهدید به راه ندادن دوربین‌های تلویزیونی به استادیوم‌ها بلافاصله و با یک تماس از بالا ناکارآمد می‌شود و فوتبال خیلی زود سر تسلیم فرود می‌آورد. نتیجه اینکه پیشنهاد ۱۶۰ میلیاردی فدراسیون برای حق پخش مسابقات لیگ جوابی یک کلام از سوی تلویزیون دارد؛ نه! آنها حاضر نیستند به چنین رقمی تن بدهند و نهایت عددی که در آخرین پیشنهاد خود روی میز مذاکره گذاشته‌اند ۲۴ میلیارد تومان است. فدراسیون برای پر کردن فاصله نجومی پیشنهاد خودشان و عدد مورد نظر صدا و سیما از در دیگری وارد شد. آنها از تلویزیون خواستند که بخشی از باکس‌های آگهی‌‌های خود قبل، بین یا بعد از مسابقات را در اختیار شرکت تبلیغاتی اسپانسر فدراسیون قرار دهد تا این شرکت با استفاده از این امتیاز آگهی‌های خود را پخش کرده و سهم فدراسیون را هم پرداخت کند، پیشنهادی که البته به‌خاطر قوانین سختگیرانه تلویزیون گفته می‌شود مقبول آنها نیفتاده و آن را هم رد کرده‌اند. قابل پیش‌بینی است که سرانجام این قصه چیست. توافق با عددی به مراتب پایین‌تر از آنچه فوتبال حق خود می‌داند، اما آیا لیگ ایران با کیفیت فعلی و سکوهایی خالی از تماشاگر ۱۶۰ میلیارد تومان می‌ارزد؟ و اگر چنین است چگونه فوتبال می‌تواند از ابزارهای خود برای گرفتن «حق پخش» واقعی خود استفاده کند و این پول را به جیب صاحب اصلی‌اش واریز کند؟

کجا بنشینید، چقدر پول بدهید؟

آخرین محل از درآمدهای فوتبال بلیت‌فروشی است. درآمدی که رابطه مستقیم با میزان محبوبیت هر تیم دارد. «هرکه که بامش بیش برفش بیشتر» هر تیمی که هوادار بیشتری دارد و این هوادار برای دیدن بازی تیمش حاضر به پرداخت پول بلیت است می‌تواند درآمد بیشتری هم داشته باشد.جالب اینکه شرایط و نحوه بلیت‌فروشی هم در ایران متفاوت با سایر نقاط جهان است. در حالی‌که در تمام دنیا بلیت‌فروشی در اختیار و با نظارت مستقیم باشگاه‌ها است و آنها می‌توانند از ابتدای فصل بلیت تمام مسابقاتشان تا آخر فصل را پیش‌فروش کنند. در ایران چنین امکانی وجود ندارد. آخرین ابتکار سازمان لیگ برای مبارزه با صف‌های طویل جلو درب ورزشگاه‌ها فروش اینترنتی بلیت‌ها بود. این روش فقط مختص استادیوم آزادی بود و باعث شد در هفته اول مسابقات لیگ تعداد زیادی از هواداران فوتبال که یا دسترسی به اینترنت نداشتند یا به دلیل ضعف در اطلاع‌رسانی در جریان این روش نبودند پشت در استادیوم بمانند. آنها برای ترغیب تماشاگران به گرفتن کارت عضویت هم تخفیفی برای دارندگان کارت‌ها در نظر گرفتند.

اگر متوسط رقم بلیت را ۱۱ هزار تومان تصور کنیم و با توجه به اینکه متوسط میزان تماشاگر پرسپولیس و استقلال در این استادیوم در فصل گذشته ۲۰ هزار نفر بوده است. به رقم ۲۲۰ میلیون برای هر بازی خواهیم رسید که در این مبلغ ۵۰ میلیون تومان هزینه اجاره استادیوم آزادی برای هر مسابقه است که از آن کسر می‌شود. این یعنی درآمد ۱۵۰ میلیونی در ازای هر مسابقه خانگی (بدون احتساب سهم سازمان لیگ) برای دو تیم پرطرفدار پایتخت که حساب آنها را باید از تیم‌های بدون تماشاگر که حتی حاضرند برای کشاندن هوادار به استادیوم هزینه هم کنند جدا کرد. قطعا تیم‌هایی نظیر نفت تهران، پیکان یا راه‌آهن نمی‌توانند روی درآمد از این بخش از درآمدهای فوتبال هم حساب کنند.

منابع درآمدی فوتبال