شش سوال کلیدی در سال جدید

جاستین ولفرز استاد اقتصاد و سیاست در دانشگاه میشیگان ای کاش می‌دانستم وضعیت اقتصاد در سال ۲۰۱۵ چگونه خواهد بود، در آن صورت ثروتمند می‌شدم. اما نمی‌دانم و گرچه معمولا این واقعیت را نمی‌گوییم، هیچ اقتصاددانی از آینده خبر ندارد. گوی شیشه‌ای اقتصاد را ابهام‌های فراوانی می‌پوشاند تا صحبت قاطعانه از روند رویدادها در جهان واقعی ممکن نباشد. اما ما منابع عدم قطعیت را می‌شناسیم و حالا زمان به اشتراک گذاشتن آنها است. پاسخ ۶ سوال زیر، اقتصاد را در سال ۲۰۱۵ شکل خواهد داد.

بازار کار آمریکا چقدر قوی است؟

نرخ بیکاری ایالات متحده به ۸/۵ درصد رسیده و اگر روند فعلی ادامه داشته باشد تا میانه سال ۲۰۱۵ نیم درصد دیگر کاهش خواهد یافت، نرخی که برخی اقتصاددانان آن را قوی ارزیابی می‌کنند. با این همه باید توجه داشت که بخشی از کاهش نرخ بیکاری به دلیل کاهش مشارکت در نیروی کار است. پس احیا هنوز راه درازی در پیش دارد.

برخی کارشناسان بدبین می‌گویند که سطح بالای بیکاری درازمدت تا ۴۰ سال آینده برای اروپا مشکل‌ساز خواهد بود. اما شواهد اقتصاد ایالات متحده نشان می‌دهد که آمریکا می‌تواند مشکل بیکاری درازمدت را زودتر حل کند. اما در هر حال ما نمی‌دانیم که نرخ بیکاری تا چه حدی می‌تواند بدون افزایش تورم کاهش یابد. منتظر بحث‌های داغی در این زمینه باشید، اما به خاطر بسپارید که نرخ بیکاری در دوره کلینتون به زیر ۴ درصد رسید درحالی که تورم در آن دوره افزایش نیافت.

تورم ۲ درصدی نرخ هدف یا سقف فدرال رزرو؟

فدرال رزرو رسما می‌گوید که می‌تواند افزایش تورم به بالای ۲ درصد را بپذیرد، اما اقدامات بانک مرکزی چیز دیگری می‌گوید. برنامه‌ریزی برای عادی کردن سیاست پولی ادامه دارد، در حالی که تصورات خود مقامات این نهاد نشان می‌دهد که تورم در سال‌های آینده از ۲ درصد تجاوز نخواهد کرد. افزایش نرخ‌های بهره رشد اقتصادی را کند خواهد کرد و این سوال بعدی را به وجود می‌آورد.

اقتصاد با چه سرعتی باید رشد کند؟

بسیاری از مفسران اقتصادی فرض می‌کنند که اقتصاد سالم باید با نرخ سالانه حداقل ۳ درصد رشد کند. با این حال رشد اقتصادی ایالات متحده از سال ۲۰۰۰ به طور متوسط ۹/۱ درصد و در جریان سیاست‌های انبساطی سال‌های اخیر ۳/۲ درصد بوده است. این رشد کمتر بیشتر ناشی از عوامل دموگرافیک بوده است: کاهش رشد جمعیت، پایان دوره گذار ورود زنان به بازار کار و بازنشستگی والدین خانواده‌های پرجمعیت.

بازار کار در حال حاضر رشد کمتری از دهه ۱۹۹۰ دارد، پس ۲ درصد رشد اقتصادی الان برابر با رشد ۳ درصدی قبل است! اقتصاد زمانی باید ماهی ۱۵۰ هزار شغل ایجاد می‌کرد، اما حالا ۵۰ هزار شغل هم جواب می‌دهد.

آمریکا بدون کمک می‌تواند به رشد ادامه دهد؟

ایالات متحده در سال ۲۰۱۴ قوی‌ترین رشد در میان اقتصادهای عمده را داشته است. تصویر اقتصاد دیگر کشورها روشن نیست. ژاپن دیگر به «آبه نومیک»، سیاست‌های اقتصادی نخست وزیر شینزو آبه خوش‌بین نیست چراکه اقتصاد این کشور در رکود قرار گرفته است. اروپا هم برلبه رکود است. رشد چین نیز کاهش پیدا کرده و از بالای ۱۰ درصد به زیر ۸ درصد رسیده است. اقتصاد روسیه هم که در آستانه بحرانی تمام عیار است. ضعف دیگران به معنای افزایش قدرت دلار است که برابر با گران شدن صادرات در آمریکا است. پس احیای آمریکا می‌تواند با مشکل روبه‌رو شود.

پیامد سقوط قیمت نفت چیست؟

افت قیمت نفت عموما مانند کاهش مالیات پول بیشتری در جیب مصرف‌کننده باقی خواهد گذاشت. این می‌تواند به رشد اقتصاد منجر شود، اما از زمان رونق گرفتن نفت شیل، آمریکا فقط مصرف‌کننده بزرگ نفت نیست، بلکه تولیدکننده بزرگی نیز است. بنابراین کاهش قیمت نفت باعث کاهش درآمد شرکت‌های نفتی آمریکا هم خواهد شد. تولیدکنندگان آمریکایی هزینه‌های زیادی دارند و از این رو سرمایه‌گذاری آنها با کاهش قیمت نفت مقرون به صرفه نخواهد بود. این واقعیت ما را به ابهامات دیگری می‌رساند.

مجهولات دیگر چه هستند؟

شوک‌های اقتصادی خیلی اوقات به طور ناگهانی از راه می‌رسند. در سال‌های گذشته اندک کسانی نوسان شدید قیمت نفت را پیش‌بینی کردند و اوضاع درباره بحران مالی و بسیاری دیگر از رویدادهای مشکل‌ساز هم همین گونه است. مثلا چند سال پیش، ضعف مالی یونان آنقدر پوشش داده شد که بحران منطقه یورو از راه رسید.

در سال ۲۰۱۱، سونامی‌ای که خسارت هنگفتی به ژاپن زد باعث تنش‌های شدید در اقتصاد جهان شد و در حالی که کنگره آمریکا اغلب گرفتار تقابل دوحزبی است، مخاطره بر سر مسائل مالی وابسته به بدهی فدرال در سال‌های گذشته در واقع شکلی از خودزنی بوده که روزگاری غیرقابل تصور بود.

ای کاش می‌توانستم رهنمودهای واضح‌تری برای سال ۲۰۱۵ فراهم کنم، اما محاسبه صادقانه قطعا بر محدودیت‌های دانش ما تمرکز خواهد کرد. ما مطمئن نیستیم اقتصاد در سال پیش رو چقدر به بهبود خود ادامه خواهد داد یا اصلا بهبود خواهد داشت یا خیر. پس به جای پیش‌بینی، توصیه‌ای می‌کنم: برای بدترین‌ها آماده باشید، برای بهترین‌ها امید داشته باشید و منتظر غافلگیر شدن باشید.