سعیدهسادات فهری:
بحث از آینده اقتصاد ایران، لاجرم ما را به بحث از آینده روابط خارجی کشور و تعیینتکلیف تحریم میکشاند. بعد از تنشهایی که پیرامون جنگ غزه میان ایران و رژیم صهیونیستی رخ داد، به نظر میرسد که چرخشی در روابط ایران و غرب بر سر برجام رخ داده که بخشی از آن با سفر رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به ایران آشکار شد. برجام بهعنوان خروجی چارچوبی که ایران و ۱+۵ را بر سر اهدافی مشترک دور یک میز نشاند، یکی از مسیرهایی است که احتمالا با احیای مجدد،میتواند کاهشدهنده آسیبهای تحریم باشد. با اینحال برخی از کارشناسان روابط بینالملل معتقدند احتمالا در فضای مبهم کنونی نه برجام، بلکه یک توافق غیررسمی ولی هماهنگ، چشمانداز آینده روابط هستهای ایران و غرب را تنظیم خواهد کرد. «باشگاه اقتصاددانان» به همین بهانه سراغ پژوهشگران این حوزه رفته و پیرامون فرجام توافق هستهای از آنها سوال کرده که نتیجه کار پیشروی شماست.
با خاتمه کار دولت دونالد ترامپ و شروع به کار دولت جو بایدن در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱، زمینه برای بازگشت ایران و آمریکا به برجام فراهم شد. رابرت مالی در ۲۸ژانویه بهعنوان فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران تعیین و مذاکرات کمیسیون مشترک برجام در ۲ آوریل (۱۳فروردین ۱۴۰۰) برای احیای برجام شروع شد. از این تاریخ تا اوایل تیرماه، ششدور مذاکره در وین در سهکمیته انجام شد و طی آن تقریبا در مورد تمام نکات فنی و حقوقی برای احیای برجام توافقاتی حاصل شد. نکات حلنشده تماما سیاسی بودند و حل آنها نیازمند تصمیم سیاسی در بالاترین سطوح در تهران و واشنگتن بود.
با نزدیکشدن به زمان انتخابات ریاستجمهوری در ایالاتمتحده و رقابت بین جو بایدن و دونالد ترامپ، یکی از پرسشهای مهم به رویکرد دولت جدید این کشور در قبال برجام بازمیگردد. مذاکرات برجام در دوران اوباما به نتیجه رسید؛ سپس ترامپ اعلام خروج کرد و با وجود سیگنالهای او مبنی بر مذاکرات مجدد، احیای برجام در دوران بایدن شروع شد؛ اما بینتیجه ماند. اکنون، شرایط نسبت به دوران مذاکرات، اعلام خروج و مذاکرات بعدی، تغییر کرده است. با این حال، چشمانداز برجام پس از انتخابات جدید آمریکا بدون توجه به چرایی شکست مذاکرات احیای آن، روشن نیست.
امروزه محبوبیت مسابقات فرمولیک در بسیاری از نقاط جهان رو به افزایش است. هزینههای زیادی طی سالهای متمادی صرف ساماندهی و برگزاری این مسابقات شده است و اکنون زمان برداشت و سوددهی است. علاوه بر افزایش شمار مخاطبان تلویزیونی و رکوردشکنی حضور تماشاگران در رقابتهای گرندپریکس (جایزه بزرگ)، شرکتهای شرطبندی نیز شاهد افزایش تقاضا از سوی طرفداران این رقابتها بودهاند.
امروزه محبوبیت مسابقات فرمولیک در بسیاری از نقاط جهان رو به افزایش است. هزینههای زیادی طی سالهای متمادی صرف ساماندهی و برگزاری این مسابقات شده است و اکنون زمان برداشت و سوددهی است. علاوه بر افزایش شمار مخاطبان تلویزیونی و رکوردشکنی حضور تماشاگران در رقابتهای گرندپریکس (جایزه بزرگ)، شرکتهای شرطبندی نیز شاهد افزایش تقاضا از سوی طرفداران این رقابتها بودهاند. طی پنجسال اخیر بخش اعظم رشد و توسعه رقابتهای فرمولیک، در ایالاتمتحده رخ داده است؛ اما برخی کشورهای خاورمیانه هم توانستهاند جایگاه ویژهای برای میزبانی این رقابتها کسب کنند. به لطف راهبردهای مناسب بازاریابی، سرمایهگذاران از این رقابتها به سودهای خوبی دست یافتهاند؛ چرا که توانستهاند مسابقات فرمولیک را از رقابتهای صرفا تخصصی و مختص شیفتگان خودرو، به مسابقاتی سرگرمکننده برای عموم تبدیل کنند. پرونده امروز «باشگاه اقتصاددانان» به بررسی رقابتهای فرمولیک از جوانب مختلف پرداخته است.
برگزاری رقابتهای جایزه بزرگ روی صنعت گردشگری سنگاپور نقش مهمی داشته و سالانه بیش از نیممیلیون بازدیدکننده را به خود جذب میکند که به طور خاص برای تماشای این رقابتها به سنگاپور سفر میکنند.طبق گزارشها، در سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۱، این مسابقات بیش از ۱.۵میلیارد دلار درآمد از محل گردشگری نصیب این کشور کوچک کرده که آثار آن بر اقتصاد این کشور کوچک قابلتوجه و عمیق بوده است. گراندپری سنگاپور یکی از بزرگترین دستاوردهای بازاریابی برای این کشور است و شمار تماشاگران و بینندگان رقابتهای فرمولیک فقط در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ حدود ۱.۵۴میلیارد برآورد شد.
زمانی سرمایهگذاری در رقابتهای فرمولیک، صرفا بهعنوان یک سرگرمی برای خودآزارهای شیفته مسابقات ماشینسواری شناخته میشد؛ به این معنی که تیمها طی تلاشهای اغلب بیثمر برای کسب افتخار، سرمایههای هنگفت و فناوری را به هدر میدادند و برخی حتی تا مرز ورشکستگی پیش میرفتند تا در نهایت در ازای تنها چند سنت، به دیگری واگذار میشدند. اما امروز به لطف برخی تصمیمات ساده، از جمله تصمیمهای شرکت لیبرتی مدیا، غول رسانهای آمریکایی و مالک و دارنده حقوق تجاری فرمولیک، ۱۰تیم حاضر در رقابتهای فرمولیک، هریک مالکیت مستقل دارند و صرفا بهعنوان یک دارایی مادی و محصول بازاریابی به آنها نگریسته نمیشود. امروز برخی از این تیمها سودآور هستند و ارزش هریک از آنها به طور متوسط براساس برآورد مجله فوربس، به رقمی در حدود ۲میلیارد دلار افزایش یافته است.
عربستانسعودی در عرصه مسابقات اتومبیلرانی و بهویژه فرمولیک، سلسلهای از اقدامات و سرمایهگذاریهای جسورانه و هنگفت را انجام داده و توانسته است در میانه تلاشها برای بدلکردن منطقه خلیجفارس به قطب برگزاری این دست مسابقات، گوی سبقت را از رقبای منطقهای خود، یعنی کشورهایی همچون بحرین، قطر و امارات متحده عربی که همگی جزو کشورهای میزبان مسابقات فرمولیک هستند برباید. براساس آمارها، هیچ کشوری در جهان بهاندازه عربستانسعودی با حمایت شرکت نفتی آرامکو در این ورزش خودرویی سرمایهگذاری نمیکند. در راستای همین سیاست، صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان، سهام خود را در خودروساز استونمارتین به بیش از ۲۰درصد افزایش داد.
جادوی فرمولیک، در نقاط مختلف جهان روی میدهد؛ از خیابانهای تاریخی موناکو تا پیست آیندهنگرانه یاسمارینا در ابوظبی، هر مسابقه، فرهنگ محلی منحصربهفردی را به نمایش میگذارد. تنها در ماه اکتبر سال ۲۰۲۳، بیش از نیممیلیون تماشاگر در پیست رقابتهای اتومبیلرانی جایزه بزرگ آمریکا رکورد جدیدی را ثبت کردند. تیمهای شرکتکننده برای این رقابتها خودروهای پیشرفته طراحی میکنند و رانندگان سوپراستار را به خدمت میگیرند و در واقع هر تیم دو ماشین و دو راننده دارد.
فائزه پوزش:
در سالهای اخیر، بررسی جنبههای اقتصادی پدیدههای محیطزیستی جای خود را در علم اقتصاد پیدا کرده است. علت این امر به اهمیت روزافزون نیاز به محیطی سالمتر برای زیستن بازمیگردد. با این حال بررسی ارتباط پدیدههای اقتصادی با محیطزیست، حوزه کمتر شناختهشدهای به حساب میآید. بهعنوان مثال، رابطه تورم با انتشار کربن از جمله موضوعات جدیدی به شمار میرود که مورد توجه محققان قرار گرفته است. اینکه افزایش کربن چه تاثیری بر سطح شاخصهای اقتصادی میگذارد یا شاخصهای اقتصادی میتوانند با استفاده از چه مکانیزمهایی تولید مواد آلاینده را تحتتاثیر قرار دهند، موضوع پرونده امروز «باشگاه اقتصاددانان» است.
سیدمحمدقائم ذبیحی / دانشجوی دکترای اقتصاد منابع-انرژی دانشگاه فردوسی مشهد
اگر زمان را پس از انقلاب صنعتی اول تاکنون محاسبه کنیم، میتوان به این مهم دست یافت که بشر برای ارضای امیال و خواستههای تمامنشدنی خود در حال تخریب محیطزیست و بهرهمندی فراوان از منابع طبیعی است. در این راستا، دولتها بهمنظور دستیابی به سطوح رشد اقتصادی بیشتر و رقابت با یکدیگر در حال قربانی کردن موارد حیاتی از قبیل عدالت بین نسلی، محیطزیست پایدار، هوای پاک، آب آشامیدنی سالم و بسیاری از موارد دیگر هستند. این موارد مستقیما با جان و سلامت جمعیت ساکن در ممالک آنها سر و کار دارند. حال پاسخ به این سوالات مهم است که آیا راهی برای جبران خسارتهای جبرانناپذیر جانی و محیطزیستی ناشی از آلودگی هوا وجود دارد؟ تورم و آلودگی هوا چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ در ادامه به این موضوعات پرداخته خواهد شد.
محمدرضا آریافر / دانشجوی دکترای علوم اقتصادی منابع و انرژی دانشگاه فردوسی مشهد
تاثیر متقابل بین انتشار کربن و تورم یک پیوند پیچیده را تشکیل میدهد که تحتتاثیر زمینههای مختلف اقتصادی و سیاسی قرار دارد. درک این رابطه بسیار مهم است؛ زیرا تصمیمات سیاستی را که هدف آن متعادل کردن ثبات اقتصادی با پایداری زیستمحیطی است، مورد بحث قرار میدهد.
البرز نظامی/دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه تهران
ادبیات اقتصاد محیطزیست در سالهای اخیر بهطرز چشمگیری درحال گسترش بوده است. این گسترش نه یک پدیده تصادفی یا ایدئولوژیک، بلکه ماحصل ضرورت وضعیت موجود است. مسائل محیطزیستی در عصری که در آن به سر میبریم، آنچنان گسترش یافته و بهطور پیوسته در حال عمیقتر شدن هستند که دیگر نمیتوان آنها را جدی نگرفت. در یک جمله میتوان بیان کرد که مسائل محیطزیستی در حال تغییر شرایط مادی زیستجهان انسانها هستند و به این سبب با خود مسائل جدیدی را در جوامع انسانی مطرح میکنند. بدیهی است که انسانها در تلاش برای رفع این مسائل، درک جدیدی از جهان پیشروی خود پیدا خواهند کرد؛ درکی که ایدههای نوینی برای سامان بخشیدن به امور جوامع انسانی خواهد آفرید و ناگزیر مناسبات آن را دگرگون خواهد ساخت. از اینرو، توجه روزافزون آکادمیک و بهویژه اهالی آکادمیهای اقتصادی به مساله محیطزیست قابل درک است. هرچند این روزها حکایت آن دسته از اهالی آکادمی که بر مسائل محیطزیستی تمرکز کردهاند، مانند حکایت دو ستارهشناس مفلوک فیلم «بالا را نگاه نکن» است؛ لکن، باید این مسیر را ادامه داد.
اقتصاد مدرن اگرچه بر بسیاری از ایدههای اقتصاددانان کلاسیک خط بطلان کشید، اما در بسیاری از جنبهها نیز وامدار نگرشهای آنهاست. کارل مارکس که از ابتدا خلاف جریان متعارف علم اقتصاد گام برداشت، با نگاه اقتصادسیاسی و تفسیری انقلابی از عوامل مختلف تولید اعم از نیروی کار، ابزار و سرمایه سعی کرد از بطن اقتصاد چیزی برای تودههای اسیر فقر بیرون بکشد. نتیجه کار اما فاجعهبار بود. بهرغم ایدههای بسیار زیبا و خیالانگیز در باب جامعه بدون طبقه و برابر، زندگی میلیاردها انسان بازیچه نگاه فلسفی مارکس به اقتصاد و سیاست شد؛ مردمی که از فیلیپین و ویتنام و چین تا روسیه، آلمان شرقی، ونزوئلا و کوبا سالها اسیر رویکردهای سیاستی منشعب از تفکرات مارکس بودند. در پرونده امروز «باشگاه اقتصاددانان» به بهانه تولد کارل مارکس در ۵ مه (۱۶ اردیبهشت)، سعی شده است از چند زاویه به کارنامه فکری، دستاوردهای علمی و جهانی که این اندیشمند و اقتصاددان شهیر قرن نوزدهم در آن سیر میکرد، پرداخته شود.
مهران خسروزاده/ دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف
یکی از روایتهای رایج در زمینه تاریخ عقاید اقتصادی به این موضوع اختصاص دارد که آدام اسمیت، کارل مارکس و جان مینارد کینز، نمایندگان سه مکتب اقتصادی اثرگذار در دوران مدرن به شمار میروند. در این تصویر، چینش افراد به این صورت است که اسمیت نماینده سرمایهداری محسوب میشود، مارکس مرشد فکری سوسیالیسم است و کینز کسی است که با ایدههای بدیع خود سرآغاز شکلگیری اقتصاد کلان شد و دو نحله فکری قبلی را ذیل اندیشه اقتصادی خود آشتی داد.