اصلاحات صندوقهای بازنشستگی بالاخره به ایستگاه نهایی رسید و قانونی در این زمینه تصویب شد که گرچه هنوز نهایی و ابلاغ نشده، اما با موجی از واکنشها روبهرو شده است. عمدهترین محور اعتراض به این قوانین که اصلاحاتی را برای صندوقهای بازنشستگی پیشنهاد میکند، مساله افزایش سن بازنشستگی است. بسیاری معتقدند سیاستگذار خطاهای ساختاری داشته و در نحوه مدیریت صندوق، مدل سرمایهگذاری و نحوه اجرای بازنشستگی اقدامات اشتباهی انجام داده که نتیجه آنها طی بیش از سهدهه تکرار، افت شدید بنیه صندوق تامیناجتماعی بوده است. بر همین مبنا نیز منتقدان تاکید میکنند حتی بهرغم افزایش سن بازنشستگی، امکان احیای توان صندوقها بهواسطه ماندگاری رویههای خطا در حکمرانی نظام تامیناجتماعی کشور وجود ندارد. در پرونده امروز «باشگاه اقتصاددانان» سعی شده است به این مساله از چند زاویه مختلف پرداخته شود.
در دنیای امروز، نظام تامیناجتماعی مقوم دموکراسی سیاسی و رقابتپذیری اقتصادی به شمار میرود. از قرن نوزدهم به این سو، یعنی از زمان سرعقل آمدن سرمایهداری (به تعبیر دکتر علی شریعتی) تامیناجتماعی عامل مهم تفاهم نوشته یا نانوشته کارفرمایان، صاحبان سرمایه و کارگران بنگاههای تولیدی در ماشین عظیم تولید مدرن هستند. این نظام، ستون اصلی سیاستهای امنیت انسانی و توسعه اجتماعی بعد از جنگ دوم تلقی میشود و تجارب نیمقرن اخیر، بهویژه اجرای سیاستهای آزادسازی و اصلاحات اقتصادی (موسوم به تعدیل ساختاری) بهروشنی نشان داد که هرگونه اصلاحات اقتصادی و سیاستگذاری توسعه، پیش از بازسازی و توسعه چتر فراگیر تامیناجتماعی غیرممکن و محکوم به شکست است.
دکتر رضا کاشف قربانپور/کارشناس اقتصاد و تامین اجتماعی
در سالهای اخیر، مدیریت صندوقهای بازنشستگی عمومی که وظیفه تضمین امنیت مالی بازنشستگان را بر عهده دارند، به طور فزایندهای پیچیده و چالشبرانگیز شده است. تغییرات جمعیتی، نوسانات اقتصادی و چشماندازهای مالی در حال تحول، ارزیابی مجدد مدلهای بازنشستگی سنتی را ضروری کرده است و دولتها در سراسر جهان به آغاز موجی از اصلاحات وادار شدهاند. این یادداشت به دنیای پیچیده اصلاحات صندوق بازنشستگی عمومی میپردازد و رویکردهای اتخاذشده در ژاپن، اتحادیه اروپا، شیلی و ایالاتمتحده را بررسی میکند و در انتها ضمن استخراج مضامین مشترک با نظام بازنشستگی ایران، به برخی توصیههای سیاستی کاربردی برای ایران میپردازد.
تامیناجتماعی در قالب مدرن آن، از بدو تاسیس در دهه هشتم قرن ۱۹ میلادی تاکنون، مسیر پرفرازونشیبی را پشت سر گذاشته است. پیری و کاهش درآمد حاصل از آن، از اولین مخاطراتی بود که در نظام تامیناجتماعی در قالب مستمریهای بازنشستگی مورد توجه و حمایت قرار گرفت و بهمرور دایره پوشش گسترش یافت و تمامی اقشار جامعه را در بر گرفت. در ایران نیز تامیناجتماعی در شکل جدید آن سابقهای طولانی و حدود یکسده دارد که بازنشستگی و مستمریهای مربوط به آن از بارزترین اشکال تامیناجتماعی در ایران است.