برنامه‌ریزی و مشارکت  برای انتقال دانش فنی  در صنعت  فولاد

علی همت مدیر عامل شرکت ایریتک دوران پس از تحریم چالشی است که با امید به حل پرونده هسته‌ای ایران، لازم است اذهان مدیران سیاست‌گذار صنعت کشور را به‌طور جدی به خود مشغول کند. کشورمان طی ۵ سال گذشته سخت‌ترین تحریم‌های اقتصادی را تجربه کرد که این تحریم‌ها با اینکه نتوانست به‌طور مستقیم تولید صنعت فولاد را دچار مشکلات غیر قابل حل کند؛ اما باعث ایجاد چالش جدی در سرعت توسعه طرح‌های تولید فولاد شده است. در این دوران برای حفظ شرایط رشد صنعت فولاد توان مدیریتی و فنی کشور بیش از حد نیاز درگیر شد؛ به‌گونه‌ای که امکان نظارت بهینه و جامع بر طرح‌های فولادی به فراموشی سپرده شده است. همان‌گونه که در همایش سالانه بررسی بازار صنعت فولاد روزنامه «دنیای‌اقتصاد» به خوبی به بحث گذاشته شد، تحریم‌ها سبب شده است ضعف‌های زیادی در زنجیره فولاد و زیرساخت‌ها در کشور به‌وجود آید که می‌تواند مانع بهره‌برداری مناسب از توانمندی کشور در زمینه تولید محصولات فولادی شود. حال که این امید وجود دارد تا از دوران تحریم گذر کنیم، لازم است با نگرشی راهبردی و با دیدی کلان وضعیت زنجیره صنعت فولاد کشور مورد توجه جدی قرار گیرد؛ به‌طوری‌که امکان تولید محصول با کیفیت و با ثبات در صنعت فولاد کشور ایجاد شود؛ بنابراین مدیران صنعت فولاد کشور باید نگرشی جدید در سازمان‌های خود ایجاد کنند؛ نگرشی که لازم است مبتنی بر یک برنامه بلندمدت باشد و کیفیت بر کمیت ترجیح داده شود.

با ورود سرمایه‌های شرکت‌های معتبر و صاحب تکنولوژی و کیفی به بازار ایران، در صورت وجود یک برنامه‌ریزی درست، زمینه نوسازی در صنایع فولاد کشور، تولید محصولات جدید فولادی و صادرات محصولات صنعت فولاد در کشور به‌وجود خواهدآمد. این فرصت برای کشور ما وجود دارد که انتقال تکنولوژی جدید به شرکت‌های ایرانی صورت پذیرد و ما بتوانیم جایگاه خود را در منطقه و جهان بازپس بگیریم. بدیهی است در گام اول، رویکرد دولت و طرح‌های راهبردی کلان کشور می‌تواند این فضا را ایجاد کند، در صورتی که دولت به بهانه خصوصی‌سازی از این فرصت در جهت توانمند‌سازی کشور و هدایت بخش خصوصی استفاده نکند این امکان وجود دارد که عدم تکمیل زنجیره فولادی و سرمایه‌گذاری‌های پراکنده کشور را در آینده با مخاطرات جدی روبه‌رو کند. از طرفی دیگر صنایع فولادی کشور به جای اینکه تبدیل به یک بازوی اقتصادی در کشور شوند، به واردکنندگان مواد خام و تولیدکنندگان محصولات بی‌کیفیت و غیرقابل فروش در بازارهای جهانی تبدیل شوند.

از سوی دیگر با توجه به اینکه در این بازار رقابت دوران پساتحریم، کشور ما از قدرت چانه‌زنی بالاتری در مذاکرات با طرفین خارجی برخوردار است در صورتی که از این فرصت برای انتقال تکنولوژی به بخش‌های مهندسی کشوراستفاده نشود، می‌توان انتظار داشت که وابستگی ما درآینده به بیگانگان بیشتر شده و نگهداری صنایع جدید

هزینه‌بر شود.

این مهم در زمینه انتقال دانش احداث کارخانه‌های احیای مستقیم به روش میدرکس در دهه گذشته به شرکت ایریتک انجام شد و تجربه بسیار موفقی در یکی از حلقه‌های زنجیره تولید فولاد شکل گرفته است؛ به‌طوری‌که شرکت ایریتک بدون نیاز به تکنولوژی‌های خارجی پس از اخذ لیسانس میدرکس تاکنون در زمینه احداث کارخانه‌های تولید آهن اسفنجی بالغ‌بر ۸ میلیون تن تولید آهن اسفنجی را در کارخانه‌های مختلف مدیریت، احداث و به بهره‌برداری رسانده است و سازندگان و پیمانکاران متعددی در زمینه ساخت و تجهیزات کارخانه‌های مذکور آموزش دیده و تجهیز شده‌اند.

با توجه به این تجربه موفق بنابراین یکی از بهترین استراتژی‌های دولت در دوران پسا تحریم الزام شرکت‌های معتبر خارجی به همکاری با شرکت‌های معتبر و با تجربه داخلی به صورت مشارکت و انتقال دانش فنی است که باید سرلوحه ورود به بازار فولاد ایران قرار گیرد.

در یک کلام همان‌گونه که برای دوران تحریم استراتژی مشخصی در کشور تهیه شده بود و ما دوران ورود به شرایط تحریم را برنامه‌ریزی کردیم، امروز لازم است تا مدیران کلان کشور برای دوران پساتحریم نیز برنامه‌ای مدون داشته باشند تا کشور با هرج و مرج اقتصادی روبه‌رو نشود. لازم است تجربه‌های گرانقدر دوران تحریم برای برنامه‌ریزی دوران پساتحریم استفاده شود و حداکثر توان داخلی فراموش نشود.

از سوی دیگر توسعه شرکت‌های دانش بنیان باید مورد حمایت مدیریت کلان کشور قرار گیرد حتی اگر در ابتدا به‌نظر یک اضافه هزینه به حساب آید، اما در آینده‌ای نزدیک ارزش سرمایه‌گذاری محسوس خواهد بود.