ضرورت ارتقا به درجه بین‌المللی

بهزاد گلکار

مدیرعامل هلدینگ مالی و سرمایه‌گذاری سینا

بی‌شک صنعت خدمات مالی در جهان امروز به یکی از فعالیت‌‌های به‌هم تنیده و شبکه‌ای پیچیده تبدیل شده که با پیشرفت زمان پیچیدگی آن افزایش می‌یابد.

هرچند هنوز کشور‌های معدودی وجود دارند که از این شبکه تنیده شده در سطح بین‌المللی به‌دور بوده و سایر کشورها همچنان در مراحل اولیه در این صنعت هستند و کم و بیش کشور ما نیز در این زمره قرار می‌گیرد. صنعت خدمات مالی و به‌طور خاص بازار سرمایه در ایران صنعتی نیست که خیلی از عمر آن گذشته باشد و می‌توان گفت، کمتر از نیم قرن از فعالیت آن می‌گذرد. سرمایه‌گذاری به هر شکل، نیازمند ابزارهایی برای تامین منابع مالی به قصد رشد سودآوری و کسب بازده است.

امروزه با گذشت بیش از یک قرن به‌صورت حرفه‌ای یکی از اصلی‌ترین منابع مالی از طریق بازار سرمایه در قالب محصولات متفاوت مالی تامین می‌‌شود. این ابزارها به اشکال متفاوت و به‌صورت خاص در دسته بندی‌های متفاوت و استاندارد شده محل تامین منابع مالی برای امور سرمایه‌گذاری قرار می‌گیرند. به‌طور کلی در قالب مفهوم کلاسیک می‌توان سرمایه‌گذاری را به سرمایه‌گذاری در پروژه‌های توسعه، سرمایه‌گذاری در سهام شرکت‌ها به قصد اداره آن، سرمایه‌گذاری در ابزار مالی، به قصد هجینگ نمودن (Hedging) ریسک‌های آتی، سرمایه‌گذاری به قصد کسب منفعت از محل بازده نقدی یا بازده قیمتی تقسیم‌بندی کرد. از سوی دیگر در حال حاضر شرکت‌های سرمایه‌گذاری در ایران به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند:

۱- شرکت‌های مدیریت سرمایه‌گذاری.۲- هلدینگ‌های سرمایه‌گذاری

شرکت‌های مدیریت سرمایه‌گذاری در ایران با ماموریت اصلی معاملات بر سهام، قرارداد آتی و انواع اوراق بهادار دیگر و هلدینگ‌های سرمایه‌گذاری با ماموریت اصلی اداره شرکت‌ها در زیر مجموعه خود فعالیت می‌کنند. شرکت‌های مدیریت سرمایه‌گذاری، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک، صندوق‌های سرمایه‌گذاری کارکنان، گروه‌های سرمایه‌گذاری چه در بخش تولید و چه در بخش خدمات در زیر مجموعه این دو طبقه محسوب می‌شوند.

آنچه طی حدود سه دهه اخیر و به‌خصوص در گذار ۱۲ سال گذشته بر این صنعت در کشور گذشته، دور بودن از بازار بین‌المللی، عدم ارتباط با تجربه‌های جدید در بازارهای سرمایه بین المللی، نبود تجربه عملی در تعریف ابزارهای مالی جدید در تامین سرمایه برای پروژه‌های سرمایه‌گذاری و به‌طور کل عجین نبودن با بازار سرمایه جهانی است. گسترش صنعت ICT طی سه دهه گذشته تاثیر بسیار چشمگیری در بازارهای سرمایه جهان داشته است؛ به‌طوری‌که بدون سخت‌افزار‌ها و نرم‌افزارهای پیشرفته کنونی، بازار سرمایه با توجه به پیچیدگی و به‌هم تنیدگی آن کارآیی چندانی نخواهد داشت و هرچه زمان سپری می‌شود قدرت نفوذ ابزار ICT در بازار سرمایه با یک ضریب تصاعدی چند برابر می‌شود.

در این مقطع زمانی که انتظار داریم در دوره پسا تحریم شاهد رشد و شکوفایی اقتصاد کشور و به تبع آن بازار سرمایه کشورمان باشیم، اهمیت دادن دولتمردان به صنعت خدمات مالی و به‌خصوص بازار سرمایه باید از اولویت بالایی برخوردار باشد. زیرا بدون هیچ گریزی، تردیدی وجود ندارد که در شرایط پسا تحریم اگر می‌خواهیم شاهد جلب و جذب سرمایه‌گذاری‌های جدید و تازه نفس چه از داخل کشور و چه از منابع خارجی باشیم باید شرایط استاندارد بازار سرمایه بین‌المللی آن‌هم در حد و اندازه ابزارها و محصولات مالی استاندارد آن، در بازار سرمایه کشور به‌وجود آید. این مهم با مقبولیت قرار گرفتن نهاد تنظیم کننده بازار سرمایه یعنی سازمان بورس و اوراق بهادار کشور (سبا) و تعامل در به روز شدن شرکت‌های سرمایه‌گذاری عملی خواهد بود. قطعا از هم اکنون سبا با بررسی و تجدید نظر در قانون بازار سرمایه، ابزارها و نهادهای مالی از یک سو و شرکت‌های سرمایه‌گذاری با سازماندهی مجدد نهادی خود باید در مسیر ارتقا به کلاس بین المللی قرار گیرند. البته شکی نیست که چنین تغییری علاوه‌بر زمانبر بودن نیازمند هزینه‌های سرمایه‌ای در زیر بناهای ارکان بازار سرمایه است.

اگر بخواهیم به‌عنوان یک نهاد مالی در قالب یک هلدینگ مالی و سرمایه‌گذاری استراتژی‌های آتی خود را در یک تصویر کلی (Big picture) ترسیم کنیم قطعا به دنبال جهت‌گیری‌های کلان زیر خواهیم بود:

- انتخاب مناسب ابزارهای استاندارد ICT به‌طوری‌که در آینده نزدیک توانایی ارتباط در سطح بین‌المللی را داشته باشد- تغییر در سیستم ثبت و ضبط امور مالی و حسابداری بر اساس استانداردهای IFRS و به موازات آن ادامه سیستم حسابداری مطابق استانداردهای کشور؛ این جهت‌گیری برای تهیه صورت‌های مالی متناسب با استانداردهای بین المللی است که از اهمیت بالایی در ایجاد زبان مشترک مالی برخوردار است.

- انتخاب مشاوران بین المللی به عنوان یک همکار برای ارتقای سطح دانش فنی و تجربه عملی بین المللی در این صنعت. خوشبختانه سطح تکنولوژی در این صنعت در دوره‌های کوتاه‌مدت ارتقای می‌یابد و با توجه به سطح علمی کارشناسان و فعالان حرفه‌ای در بازار سرمایه ایران، انتقال دانش فنی (know How) در این صنعت و به‌خصوص در بازار سرمایه از سرعت بالایی برخوردار خواهد شد.

البته برای عملی شدن استراتژی‌های فوق و بسیاری از استراتژی‌های دیگر برای شرکت‌های سرمایه‌گذاری سرعت انعطاف و تطبیق «سبا» در سطح و کلاس بین‌المللی است، تا زیربناها و بسترهای مقرراتی و قانونی در به‌کار‌گیری ابزارها و روش‌های معاملات بین‌المللی را با جهان فراهم سازد. در صورتی‌که این مهم عملی شود شرایط ارتباط بین المللی را در صنعت خدمات مالی و به‌خصوص بازار سرمایه فراهم خواهد آورد. حرکت هر دو گروه به موازات یکدیگر و با سرعت و دقت بیشتر، اجرایی کردن استراتژی‌ها را مهیا خواهد ساخت.

نکته آخری که به نظر می‌رسد باید به آن توجه داشت اصل رقابت هم در داخل کشور در بازار سرمایه برای شرکت‌های سرمایه‌گذاری و هم در توجه به رقابت در بین شرکت‌های بین‌المللی است که می‌خواهیم برای تحقق جهت‌گیری‌های استراتژیک خود با آنها در ارتباط باشیم. با توجه به اصل رقابت‌پذیری نباید به‌گونه‌ای رفتار کنیم که محیط کسب‌وکار داخل را برای خودمان مخرب و در ارتباط با محیط بین‌المللی، آن را پرهزینه و بی‌کیفیت سازیم.