ارز‌های دیجیتال یک نمونه محبوب از فناوری‌های غیرمتمرکز هستند؛ زیرا نهاد یا سازمانی ارز‌های دیجیتال مانند بیت‌کوین را کنترل نمی‌کنند و این ارز‌های دیجیتال به کمک فناوری بلاک‌چین، برپایه مشارکت و مدیریت کاربران خود هدایت می‌شوند. فعالیت به شیوه غیرمتمرکز فواید بسیاری دارد و با گسترش آن، دیگر قدرت اینترنت و فناوری تنها در اختیار چند شرکت بزرگ جهانی نخواهد بود و کاربران کنترل بسیار بیشتری بر آزادی اطلاعات، حریم خصوصی و همچنین دارایی‌های خود خواهند داشت. به همین دلیل هم‌اکنون بسیاری در تلاش هستند تا اینترنت نسل آینده یعنی وب۰/ ۳ را براساس ایده و نحوه فعالیت غیرمتمرکز توسعه دهند تا کاربران اینترنت آینده وابسته به خدمات ارائه‌شده توسط شرکت‌هایی مانند گوگل نباشند تا بتوانند هرطور که نیاز دارند، از اینترنت و تکنولوژی‌های روز جهان استفاده کنند.

امروزه غیرمتمرکز به شعاری جذاب در بازار ارز‌های دیجیتال تبدیل شده است. اکثر پروژه‌های بلاک‌چینی با این شعار تلاش می‌کنند تا اهداف خود را بزرگ و آینده‌نگرانه نشان دهند و توجهات بسیاری از سرمایه‌گذاران بازار را به خود جلب کنند. سرمایه‌گذارانی که تصور می‌کنند در مسیر ساخت آینده غیرمتمرکز قدم برمی‌دارند. اما با بررسی دقیق‌تر ارز‌های دیجیتال و فناوری بلاک‌چین، متوجه می‌شویم هم‌اکنون رویای دنیای غیرمتمرکز تنها در حد یک شعار باقی مانده است و راه زیادی تا واقعی شدن آن وجود دارد.

دنیای غیرمتمرکز؛ از رویا تا واقعیت

شعار ساخت یک دنیای غیرمتمرکز و متعلق به کاربران جذاب است و امروزه حتی پروژه‌هایی که غیرمتمرکز نیستند تلاش می‌کنند تا خود را غیرمتمرکز معرفی کنند و از این راه، شانس بیشتری برای جذب سرمایه داشته باشند. مشارکت در ساخت آینده شعاری است که توجه بسیاری از سرمایه‌گذاران بازار را به خود جلب می‌کند و ایده ساخت دنیای غیرمتمرکز، یکی از تله‌های جدید بازارهای مالی را ایجاد کرده است. درحالی‌که دنیای غیرمتمرکز در آینده نه چندان نزدیک می‌تواند به یک واقعیت تبدیل شود؛ اما هم‌اکنون هیچ‌کدام از برنامه‌ها و پلتفرم‌های غیرمتمرکز بازار موفق نشده‌اند تا ایده‌های بزرگ غیرمتمرکز را عملی کنند.

بزرگ‌ترین مانع ایجاد و استفاده از فضای غیرمتمرکز، سختی استفاده است. تمام فعالیت‌ها در دنیای غیرمتمرکز امروزه شامل کارمزد می‌شود؛ کارمزد‌هایی که برخی زمان‌ها به ده‌ها دلار نیز می‌رسند. مبالغی که بسیاری از کاربران و سرمایه‌گذاران توان پرداخت آن را ندارند. ثبت‌نام، دسترسی و انجام ساده‌ترین فرآیند‌ها مانند انتقال یک ارز از یک کیف پول به کیف پول دیگر به شیوه غیرمتمرکز می‌تواند با دشواری‌ها و پیچیدگی‌های بسیاری همراه باشد. این پیچیدگی به‌ویژه این خدمات را از دسترس قشر سالخورده جامعه‌ها خارج می‌کند. علاوه بر آن، چارچوب شناخته‌شده برای دنیای غیرمتمرکز هم‌اکنون مشکلات قابل توجهی را دارد که تا به امروز برای آنها راه‌حل‌های مناسبی پیدا نشده است.

به‌عنوان مثال، بیت‌کوین به‌عنوان اولین و محبوب‌ترین ارز دیجیتال بازار، به‌دلیل ماهیت غیرمتمرکز خود هم‌اکنون با بحرانی بزرگ مواجه شده است. بیت‌کوین فعالیت خود را به‌عنوان یک ارز برای ذخیره و انتقال ارزش آغاز کرد؛ اما اخیرا گروهی از توسعه‌دهندگان موفق شده‌اند تا به این شبکه امکان ایجاد و انتقال توکن‌های غیرقابل معاوضه را نیز اضافه کنند. اضافه شدن این توکن‌ها، بار اضافی در شبکه ایجاد کرده است و تراکنش‌ها با سختی و کارمزد بسیار بیشتری نسبت به گذشته انجام می‌شوند. درحالی‌که جامعه ارز دیجیتال بحث و گفت‌وگو را درباره فواید و مشکلات وجود توکن‌های غیرقابل معاوضه در شبکه بیت‌کوین ادامه می‌دهد، واضح است که برخلاف برخی پیشنهاد‌ها، این توکن‌ها از شبکه این ارز دیجیتال قابل حذف نیستند.

زیرا این کار به معنی اعمال سانسور و کنترل در شبکه و برخلاف آرمان‌ها و اهداف غیرمتمرکز بیت کوین است. اما عدم انجام این سانسور نیز می‌تواند منجر به افزایش فشار‌ها بر شبکه و در نهایت از کار افتادن آن شود. این مثال، تنها یک مورد از مشکلاتی است که نبود یک مدیریت واحد برای پروژه‌های غیرمتمرکز ایجاد می‌کند. با تصور این مشکلات در ابعاد بزرگ‌تر مانند مدیریت یک شهر یا کشور، به خوبی مشخص می‌شود که چرا دنیای غیرمتمرکز فعلا قابل اجرا نیست.

مشکلات دنیای غیرمتمرکز

ایده در اختیار گرفتن کنترل از شرکت‌های بزرگ جهانی و دادن آن به کاربران در یک سیستم دموکراسی و بر پایه رای‌گیری جذاب است و می‌تواند فواید بسیاری داشته باشد. اما در این بین مشکلات بزرگی نیز وجود دارند. در جوامعی که تمام تصمیمات و روند‌های فعالیت بر عهده خود کاربران و استفاده‌کنندگان است، ریسک‌های مختلفی آینده و امنیت جامعه را تهدید می‌کند. دنیای غیرمتمرکز بر پایه قرارداد‌های هوشمند و فناوری دیجیتالی بلاک‌چین فعالیت می‌کند و تا به امروز بار‌ها ثابت شده است که همواره خطر حملات و ریسک هک، این فناوری و برنامه‌های فعال در حوزه غیرمتمرکز را تهدید می‌کنند. درحالی‌که این خطرات برای برنامه‌ها و سازمان‌های متمرکز نیز وجود دارند، اما تفاوت مهم میان متمرکز و غیرمتمرکز در این است که در صورت حمله به جوامع غیرمتمرکز، هیچ‌کس مسوولیت جبران خسارت‌ها و رفع مشکلات را بر عهده نمی‌گیرد؛ زیرا کسی به‌عنوان مدیر شناخته نشده است و فردی را از جامعه کاربران نمی‌توان مسوول دانست.

عدم مسوولیت‌پذیری در رای‌گیری‌ها نیز دیده می‌شود. درحالی‌که رای‌گیری‌ها عموما منجر به تصمیمات مفید و در راستای نیاز کاربران می‌شوند؛ اما در زمان تصمیم‌گیری اشتباه و شکست پروژه در نتیجه آن، هیچ‌کس مسوولیت رای خود را قبول نمی‌کند. همچنین رای‌گیری‌ها همواره نمی‌توانند به نفع آینده‌پروژه باشند. افرادی که در رای‌گیری‌ها شرکت می‌کنند معمولا سرمایه‌گذاران پروژه هستند و به همین دلیل اولویت آنها همواره حفظ سرمایه و کسب سود خواهد بود. بنابراین ذات خودخواه انسانی می‌تواند منجر به رای مثبت به تصمیماتی شود که تنها به نفع سرمایه‌گذاران امروزه است و در بلندمدت نمی‌تواند اثرات خوبی برای پروژه به همراه داشته باشد.

یکی دیگر از مشکلات مهم پیرامون حوزه غیرمتمرکز، سرعت انجام کار‌ها است. روند رای‌گیری می‌تواند به مدت زمان زیادی نیازمند باشد که در مواقع بحرانی و فوری، مشکلات بسیاری را ایجاد می‌کند. برخی زمان‌ها پس از پایان رای‌گیری نیز تصمیمات گرفته‌شده به سرعت اجرایی نمی‌شود و دوباره نیازمند مشارکت کاربران است. با وجود فواید فناوری‌های غیرمتمرکز، امروزه به خوبی مشخص است که نمی‌شود از تکنولوژی غیرمتمرکز به‌صورت گسترده و برای تمام فعالیت‌ها استفاده کرد. هم‌اکنون مشکلات بسیاری در برنامه‌های غیرمتمرکز وجود دارند که پیدا شدن راه‌حل برای آنها ممکن است به مدت زمان زیادی نیازمند باشد. یک دنیای دیجیتالی غیرمتمرکز می‌تواند روزی واقعی شود؛ اما هیچ‌کدام از پروژه‌های غیرمتمرکز امروزه پتانسیل و امکانات استفاده بسیار گسترده جهانی را ندارند و در بسیاری از موارد، از این شعار‌ها تنها برای بازاریابی و تبلیغات استفاده می‌کنند.