گریفیس معتقد است که حساب‌آرایی، عملی حیله‌گرانه و نامطلوب است، یک فریب‌کاری که دارای ظاهری کاملا قانونی است. حساب‌آرایی به‌آن دسته از صورت‌های مالی اطلاق می‌شود که ارقام مندرج در آن با توجه به‌مزیت‌ها، ضعف‌ها و یا روزنه‌های قانونی و همچنین ضعف و نبود استانداردهای حسابداری، مورد دستکاری و تغییر قرار گرفته است. این کار از نظر ظاهری کاملا قانونی و منطبق با استانداردهای حسابداری به‌نظر می‌رسد. متاسفانه برخی از تلاش‌های استانداردهای حسابداری برای مقابله با حساب‌سازی در حسابداری حتی با وجود تغییرات عمده در استانداردها با شکست مواجه می‌شود زیرا حسابدارانی که دست به‌ چنین کارهایی می‌زنند روش‌هایی را برای دورزدن این استانداردها به‌کار می‌گیرند.

علت توانایی مدیریت در این دستکاری روش‌های مختلف در استانداردهای حسابداری است که امکان می‌دهد هر کدام از روش‌ها را با توجه به‌منافع خود به‌کار گیرد. هیات استانداردهای حسابداری مالی (FASB) ویژگی‌های کیفی مربوط بودن، قابلیت اتکا، قابلیت مقایسه و رویه یکنواخت را برای اطلاعات درنظر گرفته است.

اطلاعات باید امکان ارزیابی گذشته و پیش‌بینی آینده شرکت را به‌سرمایه‌گذاران بدهد و همچنین در برآورد ریسک سرمایه‌گذاری به ‌وی کمک کند. اطلاعات منتشره شده درباره یک شرکت زمانی برای سرمایه‌گذاران مفیدتر است که بتواند آن را با شرکت‌های مشابه در زمان‌های مختلف مقایسه کرد. استانداردهای حسابداری زمانی مطلوب است که قابلیت اجرا داشته باشند، در صورتی‌که استانداردها درباره مساله‌ای واحد روش‌های مختلف را مجاز بداند مسلما قابلیت مقایسه اطلاعات از بین می‌رود. حساب‌آرایی به‌طور معمول باعث تغییر در ارقام مندرج در صورت‌های مالی می‌شود؛ این کار از نظر ظاهری کاملا قانونی و منطبق با استانداردهای حسابداری به‌نظر می‌رسد، در صورتی‌که واقعیت امر چیز دیگری است. یکی از هدف‌های حساب‌آرایی، نمایش غیرواقعی سود است.

حساب‌آرایی فن تولید و نمایش حساب‌های مالی به‌صورت غیرمنصفانه است. گاهی اوقات حسابداران و بنگاه‌های تجاری باعث می‌شوند که حقایق به‌طور منصفانه نشان داده نشوند. آنان جهت دریافت پاداش یا ارائه کارنامه مثبت تصویری مطلوب از سودآوری شرکت را به ‌نمایش می‌گذارند یا در زمان دیگری با توجه به ‌موقعیت‌های خاصی ممکن است شرکت را زیان‌ده جلوه دهند. آنها می‌توانند با استفاده از این فنون یک ترازنامه سالم را بیمار و یک ترازنامه بیمار را سالم نشان دهند؛ حتی در برخی مواقع حسابرسان نیز در هنگام رسیدگی و انجام نمونه‌گیری در این‌خصوص با شکست مواجه می‌شوند و نمی‌توانند مشکلات را تشخیص دهند. حساب‌آرایی در اغلب مواقع می‌تواند باعث فریب‌دادن حسابرسان شده و آنان را به ‌اشتباه بیندازد. تحلیلگر و سرمایه‌گذار با اشراف بر فهم صورت‌های مالی، می‌تواند اثرات حساب‌آرایی را تا حد قابل‌قبولی خنثی کند.

تحلیلگر و سرمایه‌گذار حرفه‌ای دارای ذهن جست‌وجوگر است، جست‌وجوگری که پشتوانه آن دانش وسیع مرتبط و تجربه مفید، او در مسند قضاوت می‌نشیند و به‌ دور از ذهنیت‌گرایی و سوگیری‌های رفتاری جهت یک شرکت بزرگ با پیچیدگی‌های خاص، رای صادر می‌کند و این کار ساده نیست.

ساده‌انگاری ارزیابی و تحلیل شرکت سم مهلکی است که به‌ هیچ‌عنوان نباید آن را دستکم گرفت. یک تحلیلگر، پایه درک و تحلیل خود را باید روی زمینی محکم قرار دهد. قدم‌گذاشتن در حوزه سرمایه‌‌گذاری، مستلزم بستری محکم و مطمئن است که مهم‌ترین آن فهم و درک صورت‌های مالی است.

تحلیل صورت‌های مالی کاری دقیق و فنی و نیازمند ذهنی خلاق و جست‌وجوگر است، داشتن دانش حسابداری و مدیریت مالی توامان و سال‌ها تجربه و ممارست لازم و ضروری است. در علم هرمنوتیک مدرن، هر متنی دو نیمه دارد، نیمه گفته شده آشکار و نیمه ناگفته پنهان، تحلیلگر نه‌تنها باید فهم و درک درستی از نیمه گفته‌شده آشکار صورت‌های مالی داشته باشد بلکه با ذهنی جست‌وجوگر بخش عمده از نیمه ناگفته پنهان صورت‌های مالی را کشف کند. این‌چنین ویژگی در میان تحلیلگران و سرمایه‌گذاران به‌سختی پیدا می‌شود.

سرمایه‌گذاران و تحلیلگران باید فرآیند پیش‌بینی و قضاوت و همچنین فرآیند سرمایه‌گذاری و مدیریت سرمایه را به‌طور صحیح درک کنند. فهم سرمایه‌گذاری و دانش مالی، تحلیلگران و سرمایه‌گذاران را از دام ذهنیت‌گرایی و سوگیری‌های رفتاری ‌دور می‌دارد.

افزایش دانش مالی می‌تواند در فرآیند پیش‌بینی، تعصبات داوری را کاهش دهد. فهم و درک صورت‌های مالی یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحلیل بنیادین است و مسیر مطمئنی را جهت گام نهادن در مسیر تحلیل، ارزیابی و سرمایه‌گذاری ایجاد می‌کند. به ‌میزانی ‌که دانش تحلیلگران و سرمایه‌گذاران و سایر ذی‌نفعان بازار در حوزه دانش مالی افزایش یابد، می‌توان انتظار داشت بازار بسمت کارآتر شدن سوق پیدا می‌کند.