برهمین اساس به‌نظر می‌رسد گشایش‌های جدیدی در انتظار صنایع کشور و رونق بازارسهام ایجادشده باشد. اگر نگاهی به روند این بازار در دو ماه ابتدایی ۱۴۰۱ بیندازیم متوجه خواهیم شد که بورس تهران همزمان با آغاز انتظارات تورمی در کشورخیز جدی به سمت ارتفاعات بالاتر برداشت، با این حال در ادامه راه نتوانست سایر بازارهای دارایی را در این مسیر همراهی کند، اما هم‌اکنون و با تغییرفضای حاکم بر سیاست داخلی و خارجی کشور، روند معاملات بورس تهران نشان می‌دهد بورس وارد مسیری شده‌است که در پی آن سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران دلایل کافی برای واردکردن پول خود به این بازار دارند. با توجه به اینکه بازارمذکور به‌شدت تحت‌تاثیرمتغیرهای اثرگذار داخلی و خارجی در حال تغییرمسیر است، تداوم روند صعودی اخیربا شبهات بسیاری همراه شده‌است.

برای درک این موضوع کافی است به این نکته دقت کنیم که در زمانی‌که برجام در کمای مذاکراتی قرارگرفت، راه صعود شاخص‌های ارزی و قیمت طلا تا حدود زیادی هموار شد. این در حالی است که تالار شیشه‌ای با فضایی رخوت‌انگیز و رکودی دست‌وپنجه نرم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد اما در هفته‌های بعد از آن و به‌دنبال کانال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پیمایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بازارهای رقیب به مرور از قرمزپوشی تابلوهای معاملاتی کاسته شد. ناگفته پیداست که تغییر و تحولات بورسی در صورت توقف ژست عوامل اثرگذار با تغییر فاز مواجه شود، اما یکی از موضوعات موردبحث درمیان اهالی بازار سرمایه آن است که راز تعلل بورس در تغییر فازمثبت به چه عواملی بازمی‌گردد؟ جریان افت و خیزدادوستدهای بورسی نشان می‌دهد که این بازار در مقایسه با رقبای خود از تاخیر چشمگیری در وفق دادن خود با جریانات تورمی برخوردار است.

این مهم (تاخیر) در اکثراوقات سبب فرسایشی‌شدن روند معاملات و خروج حقیقی‌ها از بازارشده‌است، در صورتی‌که اگر بورس همزمان با بازارهای دیگر درهم‌مسیر‌شدن با متغیرهای اثرگذار گام برمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داشت، طبیعتا در رالی عادلانه به رقابت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرداخت. با توجه به اینکه بازارمزبور نسبت به بازارهای دیگر دارایی زیر ذره‌بین سیاستگذار است، از واکنش‌های آنی و پرش‌های آنی پرهیز می‌کند؛ در چنین مسیری طبیعتا تغییرات مثبت احتمالی با کندی همراه خواهد بود. بررسی‌ها نیز نشان می‌دهد دخالت و ردپای سیاستگذار در اعمال اقدامات دستوری دربورس با قوت بیشتری نسبت به بازارهای رقیب در حال اجرا است، به‌همین‌دلیل وزن بسیاری از متغیرهای اثرگذار مثبت بر بازار به دلیل ضربه‌گیر اقدامات کنترلی از دست می‌رود. از طرفی بازیگران اصلی بازار سرمایه نیز در مواجهه با رخدادهای اثرگذار با حواشی بیشتری نسبت به بازیگران بازارهای رقیب درگیرند و معذوریت‌هایی در تغییر نقش خود دارند. در واقع اثرات پر رنگ اهرم کنترل‌گرانه سیاستگذار بر واکنش روانی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران منجر به کند‌شدن واکنش بورس در تقابل با اتفاقات بیرونی خواهد شد.