مطالعه تجربه‌‌‌های سالیان گذشته نشان می‌دهد که بازارهای دارایی معمولا با ورود به نیمسال دوم، بیشتر به سمت جهش‌‌‌های قیمتی تمایل نشان داده‌‌‌اند. درمیان بازارهای مختلف بازار سهام نیز متاثر از روند انتظارات تورمی اگرچه با تاخیر اما در نهایت وارد ریل صعودی شده است. در سال گذشته و در حالی که همه بازارها در جهت انتظارات تورمی گام برداشته بودند، تالارشیشه‌‌‌ای در حرکتی انتقاد‌آمیز با تاخیر چندماهه وارد وادی تورمی شد اما به سرعت نیز متوقف شد. شاید بتوان این سیکل را خاصیت نیمه دوم سال دانست که ناخودآگاه بازارها آماده جهش قیمتی می‌‌‌شوند. توجه به این الگوی پرتکرار سبب شده تا فعالان اقتصادی مجددا بازارها را در آستانه پیک‌‌‌های قیمتی ببینند. اما آیا این الگو در بازار سهام نیز به همین شیوه نمایان خواهد شد؟

تجربه سال‌های گذشته حاکی از آن است که همزمان با آغاز فصل مجامع، شرکت‌هایی که توزیع سود مطلوبی را ثبت کرده‌‌‌اند با رشد قیمت روبه‌رو  بوده‌اند. البته این رشد به صورت سنتی بعد از پاییز صورت گرفته است. اما این شرایط را نمی‌توان برای امسال متصور شد. اکنون وضعیت بازارهای جهانی به بحران جنگ در خاورمیانه گره خورده است. بر همین اساس حتی متغیرهای داخلی نیز عملا نمی‌توانند بر وضعیت بازار سهام اثرگذار باشند. شواهد امر به روشنی نشان‌دهنده آن است که وضعیت بازارهای دارایی وابسته به تحولات بین‌المللی است. بررسی بازارهای جهانی نیز بر این نکته تاکید می‌کند که افزایش قیمت‌‌‌ جهانی فلز زرد در راستای تنش‌های خاورمیانه رقم خورده افزون برآن انتشار عملکرد منفی از سوی برخی خودروسازان و شناسایی زیان از این سمت سبب شده تا فعالان اقتصادی شاهد سیگنال‌های ضد و نقیض از وضعیت بازارها باشند.

به‌ویژه آنکه تحرکات قیمتی در شاخص ارز در راستای تنش‌‌‌های خاورمیانه صورت گرفته و پشتوانه مستحکمی ندارد. با پیشروی ریسک‌‌‌ها در خاورمیانه پیش‌بینی بازارها به یکی از چالش‌‌‌های جدی سرمایه‌گذاران مبدل شده است. این شرایط در حالی است که بازارهای دارایی در سال قبل در شرایط خصمانه فعلی به‌سر نمی‌بردند. آنچه مسلم است اینکه بازارهای دارایی به شدت تحت‌تاثیر شوک‌‌‌های نشات گرفته از جنگ جدید هستند. وضعیت کنونی باعث شده تا بازارها شرایط متفاوتی را نسبت به گذشته تجربه کنند. در حال حاضر بازار سهام تجارب جدیدی را به ثبت رسانده است. از رفتار معامله‌گران نیز این تفاوت‌ها کاملا مشهود است.

به این ترتیب می‌توان بیان کرد که نمادهای کوچک در صدر توجه سهامداران قرار گرفته‌‌‌اند. سهام کوچک و بازیگر‌محور نسبتا در معرض فروش کمتری هستند. از سوی دیگر آن دسته از سهامی که از پشتوانه بنیادی مستحکمی برخوردارند با تهدید عرضه مواجه هستند. ارزش معاملات در بازار مذکور نشان می‌دهد بازار با پول کمی در حال حرکت است و فاصله زیادی با شرایط بنیادی مطلوب دارد مگر آنکه حواشی مختلف به صورت مقطعی، سمت و سوی نمادها را تغییر دهد.