یکی از پرسش‌های مهمی که در خصوص عدم رونق بورس و به تعویق افتادن آن مطرح می‌شود، این است که چرا با وجود رشد قیمت‌ ارز در بازار آزاد، بازار سهام نتوانسته خود را با این مسیر همگام کند. مطالعه روند تاریخی رشد قیمت دلار به عنوان یک متغیر مهم اقتصادی طی چند سال گذشته نشان می‌دهد که دلار تحت تاثیر یک الگوی کمابیش ثابت افزایشی در فصل زمستان بوده است. امسال نیز رفتار ارز مطابق با همین الگو شکل گرفته است. از ابتدای دی‌ماه دلار رشد ۱۰.۷۲درصدی را ثبت کرده اما شاخص سهام مسیری متفاوت از متغیر مذکور را در پیش گرفته است. شاخص کل بورس از ابتدای زمستان با کسب بازدهی منفی ۵.۳۵درصدی نشان داد که دنباله‌رو ارز نبوده است. با این وجود از منظر بنیادی در سطوح جذابی قرار داشته و پتانسیل رشد در آن دیده می‌شد. رفتار متفاوت سهامداران در مقایسه با سرمایه‌گذاران بازارهای رقیب نشان می‌دهد سیاستگذاری‌های اقتصادی در راستای کنترل انتظارات تورمی، سرمایه‌گذاران را با تردیدهای فراوانی مواجه کرده است.

یعنی جایی که چشم‌انداز افزایشی برای ارز تصور شده، سیگنال‌های دستوری از سوی سیاستگذار مانع از احتمال محقق شدن سناریوی قطعی در مورد تداوم روند افزایشی نرخ ارز شده است. بنابراین سرمایه‌گذاران با مدنظر قرار ندادن تحولات ارزی، ترجیح دادند با احتیاط بیشتری وارد تالار شیشه‌ای شوند یا اینکه حضور طولانی‌مدتی در بازار نداشته باشند. این موضوع خود را در واگرایی شاخص‌های سهامی نیز نشان داده است. در واقع اقبال سرمایه‌گذاران به سمت نمادهای کوچک و متوسط بستر را برای معاملات سفته‌بازانه فراهم کرده است. از این‌رو در اکثر روزها شاخص هموزن برخلاف شاخص کل حرکت کرده است. به این ترتیب مشخص می‌شود که نقش سیاستگذار تا چه میزان در روند بازارها اثرگذار است. به طور معمول بازار سهام همسو با بازارهای دیگر هرچند با تاخیر حرکت می‌کند. اما امسال وضعیت متفاوت است و بازار سهام در این روزها که بازارهای رقیب سیگنال‌ افزایشی مخابره می‌کنند، با احتیاطی مضاعف نظاره‌گر بازارهای دیگر است.