گذار از تعاونی‌های سنتی به مدرن پلی به سوی توسعه‌ بازار سرمایه

گروه بورس- مجید اسکندری: صندوق سرمایه‌گذاری مشترک (Mutual fund)، یک نوع شرکت سرمایه‌گذاری است که با جمع‌آوری وجوه از سرمایه‌گذاران، این سرمایه‌ها را در مجموعه‌ای متشکل از سهام، اوراق قرضه یا مشارکت و دیگر ابزارهای مالی سرمایه‌گذاری می‌کند. اشخاص حقیقی و سرمایه‌گذاران نهادی با خرید واحدهای صندوق‌های یاد شده در آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند و از سوی دیگر وجوه حاصل از فروش واحدهای صندوق سرمایه‌گذاری مشترک به منظور سرمایه‌گذاری در سهام و اوراق بهادار دیگر اختصاص می‌یابد. به این ترتیب سرمایه‌گذار علاوه بر بهره‌مندی از بازده پرتفوی صندوق به سود قابل‌توجهی دست می‌یابد. دکتر امیر پوریانسب، کارشناس ارشد بازار سرمایه صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک را یکی از حلقه‌های مفقوده بازار سرمایه ایران می‌داند که در صورت ازدیاد و توسعه می‌توانند در جهت توسعه‌ بازار سرمایه و اساسا کل اقتصاد بسیار موثر واقع شوند.

- در این زمینه گفت‌وگویی با وی انجام داده‌ایم که از نظرتان می‌گذرد:

صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک چگونه شکل گرفتند؟

شکل‌گیری صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک را می‌توان در حقیقت «گذار از تعاونی‌های سنتی به مدرن» نامید. اجازه دهید در ابتدا برای تمرکز بحث این پیش‌فرض را قائل شویم که تعاونی سنتی را به تعاونی‌های کشت و کار که ذاتا سوسیالیستی هستند و نه تعاونی‌های مسکن، مصرف، دوستانه و مانند اینها که خودشان را با اقتصاد سرمایه‌داری وفق داده‌اند محدود کنیم و تعاونی مدرن را به صندوق‌های سرمایه‌‌گذاری مشترک که تعاونی‌های وجوه هستند و نه دیگر گونه‌های تعاونی مدرن مثل شرکت سهامی تعاونی محدود کنیم.

آنچه در قوانین و مقررات ما صندوق‌ سرمایه‌گذاری مشترک نامیده می‌شود، در حقیقت معادلی برای mutual fund است که می‌توان آن را صندوق وجوه تعاونی یا بنیاد وجوه تعاونی نیز ترجمه کرد. در اینجا تعاونی به معنی سوسیالیستی یا سنتی آن به کار نمی‌رود، بلکه در معنی سرمایه‌گذاری و منطبق با مدل اقتصاد بازار یا سرمایه‌داری به کار می‌رود. چون اساس تعاون را سرمایه و نه کار تشکیل می‌دهد. البته من با اصطلاح صندوق سرمایه‌گذاری مشترک مخالفتی ندارم، اما چون بحثمان به «گذار از تعاونی سنتی به مدرن» مربوط می‌شود اجازه دهید از این به بعد از عنوان «صندوق‌های وجوه تعاونی» استفاده کنم. این صندوق‌ها اگر چه در ایران نوپا هستند، اما در بعضی کشورها عمرشان به بیش از یک قرن می‌رسد. اینها گونه‌ای از شرکت‌های تعاونی هستند که به دلیل کارکرد ضعیف تعاونی‌های سنتی در اوایل قرن بیستم شکل گرفتند.

تفاوت تعاونی‌های سنتی با مدرن چیست؟

ایجاد تعاونی‌های سنتی، محصول نگرش یا ایدئولوژی سوسیالیستی به سرمایه‌گذاری و شرکت‌داری و در برابر نگرش سرمایه‌داری سنتی با مالکیت فردی و خانوادگی است. تعاونی‌های سنتی به لحاظ تاریخی در زمان گذار از نظام فئودالی به نظام سرمایه‌داری یا تاسیس نظام‌های سوسیالیستی یا نیمه‌سوسیالیستی با اقبال جامعه و دولت‌ها رو به رو می‌شدند.

اگر به گذشته برگردیم، می‌بینیم که اولین بار این تعاونی‌ها در پی انقلاب‌های کشاورزی و صنعتی در قرون هجدهم و نوزدهم در قالب تعاونی‌های کشت و کار شکل گرفتند. اما کارکرد این تعاونی‌ها با نظام‌های مبتنی بر بازار عملا در تعارض بود و نمی‌توانست نیازهای سرمایه‌گذاران را برطرف کند.

*مشکلات تعاونی‌های سنتی چه بود؟

این تعاونی‌ها قابل توسعه نبودند، از تخصص افراد ماهر بهره‌ای نداشتند، آرا در این تعاونی‌ها محدود به افراد بود نه سرمایه و از سوی دیگر به دلیل این که در بازارهای رسمی پذیرفته نشده بودند از نقدشوندگی برخوردار نبودند و برای تامین وجوه دچار مشکل می‌شدند. عمده‌ترین مشکلات تعاونی‌های سنتی که در ذات اقتصاد سوسیالیستی قرار دارد و هنوز هم پابرجاست عبارت‌اند از: ۱) عدم رعایت دموکراسی بر اساس میزان سرمایه و حق رای، ۲) دشواری یا عدم نقدشوندگی، ۳) دشواری جابه جایی مالکیت، ۴) عدم دسترسی به مدیریت بر اساس سهم مالکانه، ۵) دشواری تامین مالی به خاطر اندازه‌ کوچک و بسته بودن سرمایه، ۶) از دست دادن مزیت رقابتی و سهم بازار، ۷) محدود بودن به عامل کار و ناکارآمدی عامل‌های سرمایه و مدیریت.

* برای رفع این مشکلات چه اقدامی انجام شد؟

این مشکلات و نقایص یکی از زمینه‌های شکل‌گیری شرکت‌های سهامی عام را پدید آوردند. چون تعاونی‌ها، نیازهایی را که شرکت‌های سهامی عام از طریق بازار سرمایه برطرف می‌کردند، نمی‌توانستند برطرف کنند. شرکت‌های سهامی زمینه‌های شکل‌گیری بورس‌های سهام و بازارهای ساختار یافته‌ سرمایه را پدید آوردند. با ورود اقتصاد بازار به عصر شرکت‌های سهامی، بخت به کلی از تعاونی‌های سنتی برگشت.

اما در عین حال تعاونی‌های سنتی دگردیسی کردند و خود را با بازار سرمایه در اوایل قرن بیستم وفق دادند. در اقتصادهای مبتنی بر بازار، تعاونی‌های سنتی کاملا اقبال سرمایه‌گذاران را از دست دادند و به تعاونی‌های سرمایه‌سالار یا صندوق‌های وجوه تعاونی تبدیل شدند. در اقتصادهای نیمه سوسیالیستی مثل انگلستان و فرانسه نیز، بیشتر به تعاونی‌های سرمایه‌داری مثل صندوق‌های وجوه تعاونی و تعاونی‌های دورگه‌ سوسیالیستی و سرمایه‌داری تبدیل شدند.

پدیده‌ تعاونی‌های سنتی در کشورهای سوسیالیستی حکایتی دیگر دارد و با تاخیر صحنه‌ اقتصاد را ترک کرد. در این جوامع کل اقتصاد به یک بنگاه یا ابرشرکت تعاونی تبدیل شد. اما به دلیل ناکارآمدی اقتصاد تعاونی‌گرایی سنتی در کشورهای سوسیالیستی این ابرتعاونی‌ها سرانجام در دهه‌ ۱۹۸۰ ورشکسته شدند. حالا این کشورها پس از گذار به مدل اقتصاد بازار به تعاونی‌های مدرن و سرمایه‌داری یا همان صندوق‌‌های وجوه تعاونی روی آورده‌اند.

*وضعیت تعاونی‌ها در کشور ما چگونه است؟

در بعضی از کشورها مثل هند و ایران به دلیل این که در دهه‌های اخیر از نظام اقتصاد فئودالی به سوی نظام نیمه سرمایه‌داری و بازار، یا رژیم سیاسی اقتصادی نیمه‌سوسیالیستی و ایدئولوژیک گذار کردند تعاونی‌های سنتی به دلیل نبود یا ضعف شرکت‌های سهامی عام و دلایل قانونی و اعتقادی رشد کردند. اما به مرور ناکارآمدی آنها آشکار شد و دولت‌ها به ناچار به هزینه‌ بخش‌های اقتصادی دیگر و کل اقتصاد به حمایت از تعاونی‌های سنتی ورشکسته و ناکارآمد برآمدند. این در حالی بود که مدت‌ها از پیدایش تعاونی‌های مدرن در دنیا می‌گذشت. اما چون در این کشورها بخش دولتی فربه و عظیمی وجود داشت، شرکت‌های سهامی و بازار سرمایه‌ ساختاریافته وجود نداشت یا اگر داشت کم شمار و نوپا بود و ابزارهای سرمایه‌گذاری تنوع لازم را نداشتند. بنابراین دولت‌ها برای ایجاد اشتغال و تجهیز رشد و توسعه‌ اقتصادی بخش تعاونی( و به عبارتی تعاونی‌های سنتی) را حمایت کردند. در کشور ما زمانی که اقتصادهای سوسیالیستی و نیمه سوسیالیستی داشتند آخرین بقایای تعاونی‌های سنتی را دفن می‌کردند حتی وزارت‌خانه‌ا‌ی با عنوان تعاون برای حمایت و توسعه‌ بخش تعاون سنتی بر اساس اسناد قانونی شکل گرفت.

*صندوق وجوه تعاونی چگونه است و چه ساختاری دارد؟

صندوق وجوه تعاونی یک تعاونی مدرن است که پس‌اندازهای مردم را جمع‌آوری می‌کند و آنها را بر اساس اساسنامه و نیازهای ریسک و بازده‌ سرمایه‌گذارانش در وجوه یا دارایی‌های متفاوت مثل سهام شرکت‌های سهامی، قرضه‌های کوتاه‌مدت مانند گواهی‌نامه‌های سپرده بانکی و قرضه‌های خزانه‌داری دولت، وحتی وجوه یا دارایی‌های فیزیکی مثل مسکن سرمایه‌گذاری می‌کند. این صندوق‌ها به مالکان خود واحدهای سرمایه‌گذاری قابل دادوستد و نقدشونده می‌دهند. بیشتر این صندوق‌ها باز هستند و سرمایه‌ ثابت ندارند و بسته به اندازه‌ اقتصاد و اثربخشی مدیریت می‌توانند هر اندازه که می‌خواهند بزرگ شوند. امروزه این صندوق‌ها بسیار متنوع هستند و در سطوح متفاوت ریسک و بازده و آرایه‌ای متنوع از دارایی‌ها وجود دارند.

این نوع تعاونی‌ها برچسب اقتصاد بازار و سرمایه‌داری را دارند و بیشتر نقایص تعاونی‌های سنتی را ندارند. این‌ها حاصل آمیختگی ویژگی‌های شرکت‌های سهامی و تعاونی‌های سنتی هستند.

تعاونی‌های وجوه ذاتا یک نوع شرکت تعاونی سرمایه‌گذاری هستند که توسط مدیران حرفه‌ای وجوه و سرمایه‌گذاری اداره می‌شوند و بیشتر در اوراق بهادار مثل سهام و انواع قرضه‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. به عبارت دیگر این تعاونی‌ها یا همان صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک مهم‌ترین بخش در طرف خرید یا سرمایه‌گذاری بازارهای سرمایه و پول هستند.

*فعالیت این صندوق‌ها در کشورما چگونه است؟

ما تا حدودی شاهد گذار از تعاونی‌های سنتی به این نوع تعاونی یا صندوق‌های تعاونی مشترک‌ هستیم. زیرا به‌رغم این که از عمر این تعاونی‌ها در کشور ما در حدود دو سال می‌گذرد اما در این مدت کوتاه به سرعت رشد کرده‌اند. در حالی که مدت‌هاست اقبالی برای تعاونی‌های سنتی وجود ندارد و بیشتر آنها با یارانه و حمایت دولت و با هزینه‌ سایر بخش‌های اقتصادی دوام آورده‌اند.

هم اینک سهم تعاونی‌های وجوه از بازار سرمایه با احتساب سهام عدالت که فعلا نوعی تعاونی وجوه است در حدود ۲۵درصد است. در عرصه‌ جهانی نیز میزان دارایی‌های تعاونی‌‌های وجوه، رقمی نجومی است. در حدود ۲۶تریلیون‌دلار حجم دارایی‌های این صندوق‌ها است و در بیشتر اقتصادهای پیشرفته بیش از ۴۰‌درصد وجوه بازار اوراق بهادار را در تملک دارند.

*آیا تعاونی سهام عدالت می‌تواند جایگزین تعاونی وجوه باشد؟

سهام عدالت یکی از بهترین راه‌های خصوصی‌سازی است که تاکنون در تمام دنیا تجربه شده است. چون با این کار گذشته از مباحث عدالت اجتماعی و توسعه‌ سهامداری و فرهنگ سهامداری بزرگ‌ترین تعاونی وجوه یا صندوق سرمایه‌گذاری مشترک پدید آمده است. اما به جای آن که در همین قالب تعاونی بماند و فقط به لحاظ تنوع وجوه تعدیل شود ظاهرا در انتظار سرنوشتی شوم و نسنجیده است.

*منظور شما از سرنوشت شوم و نسنجیده چیست؟

در حال حاضر شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی تشکیل شده‌اند. این شرکت‌ها نوعی صندوق وجوه تعاونی نیمه دولتی هستند که می‌توانند به صندوق‌های وجوه تعاونی بزرگی تبدیل شوند. اما در قوانین مربوط به این شرکت‌ها و سهام عدالت مقرر شده است که مدیریت سهام عدالت به این شرکت‌ها واگذار شود و سپس وارد بورس شوند. این کار اگر درست صورت نگیرد پیامدهای اجتماعی و اقتصادی وخیمی خواهد داشت. به نظر می‌رسد که کار کارشناسی کافی در این خصوص انجام نشده است. با این کار احتمالا هم پروژه‌ سهام عدالت آسیب می‌بیند و هم شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی شکست می‌خورند. شاید مدل درست این باشد که سهام عدالت در قالب تعاونی وجوه باقی بماند و فقط دارایی‌های آنها متنوع‌تر شود و سپس مدیریت آنها بدون انحلال در قالب صندوق باز به شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی واگذار شود. بهترین راهی که می‌توان آنها را وارد بورس کرد تبدیل آنها به صندوق‌های قابل دادوستد است که هنوز در ایران شرایط و زمان گذار به آنها فراهم نشده است. برای این کار ابتدا لازم است بخش صندوق‌های وجوه تعاونی یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک به رشد و بلوغ کافی برسد و مردم آنها را به عنوان یکی از کارآمدترین ابزارهای سرمایه‌گذاری بپذیرند. آن زمان شاید اینها بتوانند اولین تجربه از این نوع در بورس اوراق بهادار باشند. به این ترتیب شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی نیز به شرکت‌های مدیریت صندوق‌های وجوه تعاونی یا همان صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک تبدیل می‌شوند و هر کدام می‌توانند آرایه‌ای از صندوق‌ها را مدیریت کنند.

*به نظر شما با تبدیل تعاونی‌‌های سنتی به مدرن، آیا وجود وزارتخانه‌ای به نام تعاون ضرورت دارد؟

نیروهایی که به وزارت تعاون مراجعه می‌کنند یا برای سرمایه‌گذاری یا برای کار است، اما هر دوی اینها مسیر را اشتباه آمده‌اند. در صورتی که سرمایه‌های راکد باید به سمت تعاونی‌های مدرن یا تاسیس شرکت‌های سهامی و کسب و کارهای کوچک برود و نیروی جویای کار به سمت وزارت کار هدایت شود. بنابراین اگر بپذیریم تعاونی‌های سنتی در ایران نیز بدون حمایت دولت و بدون هزینه کردن از مالیات‌ها و جیب مردم شکست خورده‌اند، کاری را که این وزارتخانه انجام می‌دهد موازی با وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دیگر است. به نظر می‌رسد خودشان هم به این نتیجه رسیده‌اند و با تبلیغ شرکت‌های سهامی تعاونی می‌کوشند جایگزین‌هایی برای تعاونی‌های سنتی بیابند.

وظایف و ماموریت‌های موازی، وجود هزینه‌های زیاد وزارتخانه‌ای به نام تعاون، تغییر نظام اقتصادی ایران از نیمه سوسیالیستی به نظام بازار، اجرای خصوصی‌سازی گسترده بر اساس اصل‌۴۴ قانون اساسی، نهادینه شدن بورس اوراق بهادار در بازار سرمایه و مهم‌تر از همه شکست تعاونی‌های سنتی همه‌ دلایلی برای لزوم ادغام این وزارتخانه در وزارت کار هستند.

*در صورت نبودن وزارت تعاون، چه نهادی ناظر بر تعاونی‌های مدرن خواهد بود؟

ما برای تشکیل تعاونی‌های مدرن، نیاز به سازمان و تشکیلات مستقلی نداریم، زیرا سازمان بورس و اوراق بهادار می‌تواند به خوبی این مجموعه‌ها را هدایت کند. در حال حاضر مهم‌ترین محدودیت این صندوق‌ها نبود تنوع در اوراق بهادار چه در بازار پول چه در بازار سرمایه است. یکی دیگر از محدودیت‌ها نوپایی این صندوق‌ها و ناشناس بودن برای بیشتر سرمایه‌گذاران است.در خاتمه تاکید می‌کنم منظورم این نیست که تعاونی‌های سنتی باید از بین بروند یا اصلا مجوز فعالیت نگیرند. بلکه منظورم این است که ناکارآمدی آنها نباید از مالیات‌ها هزینه شود وپنهان بماند. ممکن است تعاونی‌های سنتی موفق هم وجود داشته باشند یا حتی در آینده تاسیس شوند اما ضعف‌های پرشمار آنها نمی‌گذارد به صورت یک بخش بزرگ در اقتصادهای مبتنی بر بازار تبدیل شوند. هم چنین تعاونی‌های مسکن و مصرف که نوعی تعاونی سرمایه‌داری هستند نیز کماکان شکل می‌گیرند. کار ثبت قانونی و نظارت بر تعاونی‌های سنتی و دیگر تعاونی‌ها را یک سازمان شبیه اداره ثبت شرکت‌ها یا حتی همین اداره ثبت شرک‌ها هم می‌تواند انجام دهد. هم چنین آنها می‌توانند اتحادیه و انجمن صنفی هم تشکیل دهند.