علیرضا باغانی رییس سازمان بورس و اوراق بهادار، دومین تغییر مهم مدیریتی در نهاد ناظر بازار سرمایه را رقم زد. علی صالح‌آبادی که یک ماهی است در سمت ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار ابقا شده، برای آنکه بتواند شکل جدیدی از نهاد ناظر بازار سرمایه را به نمایش بگذارد و البته به انتظارات دولت حسن روحانی به درستی جامه عمل بپوشاند، دیروز در حکمی معاون نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس را هم تغییر داد تا به این ترتیب دومین معاونت پرچالش نهاد ناظر بازار سرمایه تغییر کند. در خبرها آمده که علی سعیدی، معاون اجرایی سازمان بورس بر صندلی قاسم محسنی در معاون نظارت بر نهادهای مالی سازمان تکیه زده و البته محسنی با ادامه حضور در هیات مدیره بورس به کمیته برنامه‌ریزی، سیاست‌گذاری و مدیریت ریسک سازمان رفته است.

البته این کمیته، واحد جدیدی است که قرار است با استفاده از تجربه معاون قبلی نظارت بر نهادهای مالی، عرض‌اندامی در بازار سرمایه داشته باشد.

اما قبل از آنکه به تحلیل این تغییر و تحولات جدید بپردازیم، لازم است نکاتی را که قبلا یادآوری کرده‌ایم باز هم به شکلی پررنگ‌تر متذکر شویم. اول اینکه همه باید بر اصل «زنده باد منتقد من» در هر مسوولیتی که هستند، تمکین کنند. اینکه یک مدیر در سمتی که داشته هیچ عیب و ایرادی نداشته و نباید از آن انتقاد کرد، پذیرفتنی نیست. چراکه دو معاونت اخیر تغییر یافته در هفته‌های اخیر، متاسفانه در طول دوران مدیریت خود نتوانستند به انتظارات اهالی بازار سرمایه جامه عمل بپوشانند و در خاتمه کار رضایت همه ارکان و بازیگران بازار سرمایه را جلب کنند، این موضوع اگر لازم باشد می‌تواند در قالب یک نظرسنجی گسترده در معرض قضاوت بازیگران بازار سرمایه قرار گیرد.

دوم اینکه هر دو چهره تغییر کرده در بورس جزو چهره‌های خدوم و زحمتکش بازار سرمایه بوده و هستند و قبلا هم گفتیم ضعف‌های مدیریتی و برخی از مشکلات موجود در مجموعه تحت مدیریت آنها نباید نافی خدمات بزرگ این عزیزان به بازار سرمایه باشد. اما نکته لازم و ضروری این است که مقصود ما از این گونه نوشتار‌ها این نیست که مشکلات این افراد به حدی بوده که در مسوولیت‌های جدیدتر نتوان از آنها استفاده کرد. به طور قطع استفاده از این دو بزرگوار در سمت‌های اجرایی یا حتی نظارتی پیش‌بینی شده می‌تواند منشا خیر و برکت هر چه بیشتر برای بازار سرمایه باشد.

اما ادامه حضور آنها و حتی برخی دیگر از مدیران نظارتی حاضر در راس و بدنه سازمان به صلاح بازار نبوده و نیست و بارها گفته‌ایم، افرادی که مسوولیت‌های حساس و نظارتی دارند حتما باید در دوره‌های حداکثر سه ساله تغییر کنند وگرنه خیلی از عزیزانی که هم‌اکنون در بورس سمت‌های مدیریتی دارند اگرچه شاید تداوم حضورشان در جایگاه‌های فعلی می‌تواند انحصار، قدرت‌‌نمایی یا مشکلات عدیده دیگری ایجاد کند و بر برخی از اقدامات فراقانونی رخ داده در دوره قبل دامن بزند، اما شاید حتی سپردن مسوولیت‌های سنگین‌تر اجرایی به آنان بتواند از پتانسیل‌های این چهره‌های خدوم برای توسعه هرچه بیشتر و موفق‌تر و و اجرای مقوله مهم نظارت در بورس استفاده کند.

بر همین اساس معتقدیم که این تغییرات مدیریتی و تداوم آنها لازم و ضروری است و باید از خانه‌تکانی‌های اخیر در بورس حمایت کرد، اما مشروط بر آنکه مدیران جدید بتوانند فضای با‌نشاط‌تری برای توسعه بازار سرمایه فراهم کنند و ضمن اجرای درست و دقیق قانون‌، همانند قبل بعضا تفسیرهای خود و سلایق شخصی را برای اداره بازار سرمایه پیاده نکنند.

از این رو ایجاد این شائبه توسط برخی منتقدان که در تغییرات اخیر فقط مدیران قبلی بورس جابه‌جا شده‌اند نیز در شرایط کنونی تحلیل‌روایی نیست، اساسا اینکه رییس سازمان تصمیم به ادامه استفاده از مدیران قبلی در سمت‌های دیگر گرفته نه تنها قابل نقد نیست، بلکه قابل تقدیر است. به هر حال دست یک مدیر نظارتی باید برای آرایش سیستم نظارتی باز باشد و قرار نیست اگر مدیری ضعفی در مدیریت خود داشته کاملا طرد و کنار گذاشته شود و اساسا چنین روحیه‌ای با خط مشی دولت جدید سازگار نیست، چراکه اگر این طور بود، اکنون علی‌ صالح‌آبادی هم نمی‌توانست در لیست مدیران اقتصادی دولت حسن روحانی باشد.

باری، در جمع‌بندی نوشتار خود سعی می‌کنیم بار دیگر به چند نکته کلیدی تاکید کنیم تا منشأ اثری باشد در تحلیل‌ها، برداشت‌ها یا تصمیم‌گیری‌های احتمالی آینده.

۱- همه از انتقاد استقبال کنیم و با خود شعار «زنده باد منتقد من» را تکرار کنیم و از اینکه از سمت‌های خود کنار گذاشته‌ شده‌ایم و هم‌اکنون نوک پیکان انتقادها به سمت ما نشانه گرفته شده است، هرگز نهراسیم، چراکه بازار پس از ۸ سال کارنامه جامع و کاملی از عملکرد ما دارد.

۲- تغییر مدیران به منزله عدم لیاقت آنان نیست و چه بسا خیلی از مدیران تغییر کرده یا در آستانه تغییر، کفایت حضور در پست‌های مدیریتی مهم‌تر و حساس‌‌تر را دارند. اما حضور بلندمدت آنها در اداره بخش مهم نظارتی بورس به صلاح نبوده و اساسا مشکل‌ساز شده است و این تغییرات بدون شک منشأ تحولات مثبت آینده خواهد بود و اساسا این تغییرات می‌تواند به تغییر فضای موجود و پایان برخی اقدامات فراقانونی و مداخله‌جویانه در نهاد نظارتی بورس پایان دهد و در واقع شأن نهاد ناظر بازار سرمایه را در حد یک نهاد ارشادی حفظ کند نه در پوزیشن‌هایی که فراتر از این چارچوب است.

۳- از رییس سازمان بورس و اوراق بهادار که با ایجاد کمیته سیاست‌گذاری و مدیریت ریسک موجب تداوم حضور یکی از چهره‌های باتجربه سازمان در نهاد ناظر بازار سرمایه شده قدردانی می‌کنیم و البته پیشنهاد می‌کنیم با ایجاد اتاق فکری سازماندهی شده در سازمان، مدیران تغییر کرده یا مدیرانی که احتمالا جابه‌جایی آنها در راه است را در این اتاق فکر به کار گیرد تا بازار سرمایه بتواند از تداوم خدمات آنها بهره‌مند شود. ۴- به دوستان منتقد توصیه می‌کنیم که از این تحولات رخ داده حمایت کنند و از هر تحرکی که در بورس اتفاق می‌افتد صرفا انتقاد نکنند؛ به هر حال در فضای کنونی به وجود آمده باید به سازمان بورس و اوراق بهادار فرصت تغییر مسیر و رویکرد داد و منتظر هفته‌ها و ماه‌های آینده ماند که این تغییرات چگونه می‌تواند شکل‌ جدیدی را از بالاترین نهاد نظارتی بورس به نمایش بگذارد و یک رضایت نسبی از عملکرد این سازمان به وجود آید.