پرویز گلستانی کارشناس بازار سهام بورس اوراق بهادار تهران در یک سال اخیر با چالش‌های جدی و خروج تعداد قابل توجهی از سرمایه‌گذاران از بازار مواجه شده که می‌توان گفت عمده این مشکلات به سیاست‌های اقتصادی دولت قبل مربوط می‌شود که به مدیر جدید سازمان بورس منتقل شده است که رفع آن به زمان و تدبیر مدیران سازمان و شرکت بورس تهران نیاز دارد. لذا ضمن خوشامد‌گویی به جناب آقای فطانت‌فرد، چالش‌های فعلی بورس را می‌توان به‌شرح زیر طبقه‌بندی کرد: الف- مشکلات بیرونی (اقتصادی کشور)

ب- مشکلات درونی و مدیریتی

الف: در ارتباط با مشکلات بیرونی می‌توان موارد زیر را نام برد:

۱- پایین بودن رشد اقتصادی کشور

۲- پایین بودن میزان سرمایه‌گذاری در بخش صنعت خصوصا توسط بخش خصوصی

۳- کهنه بودن ماشین‌آلات و تجهیزات و به روز نبودن تکنولوژی اغلب صنایع کشور

۴- کمبود بانک‌های توسعه‌ای برای کمک به بخش خصوصی جهت تامین مالی بلند‌مدت با نرخ‌های پایین برای ایجاد و توسعه صنایع کشور

۵- کمبود سرمایه در گردش صنایع موجود و در نتیجه عدم استفاده از ظرفیت کارخانه‌ها

۶- عدم ثبات نرخ ارز

۷- بالا بودن قیمت تمام شده محصولات تولیدی داخلی به‌علت بالا بودن قیمت ارز و نرخ تسهیلات بانکی

۸- ادامه سیاست انقباضی دولت به منظور مهارتورم و ادامه رکود اقتصادی

۹- کاهش درآمد ارزی دولت حاصل از کاهش قیمت نفت

۱۰-پایین بودن سرمایه‌گذاری خارجی در ایران.

ب: به‌رغم موفقیت‌های به‌عمل آمده طی ۹ سال اخیر در بازار سرمایه در ایجاد نهادهای بازار سرمایه (در اجرای قانون بورس و اوراق بهادار مصوب ۱۳۸۴) و افزایش حجم معاملات و تعداد دفعات معاملات سهام در بورس، متاسفانه هنوز کاستی‌ها در این بازار وجود دارد و انتظار می‌رفت در دوره طولانی مدیریت قبلی سازمان بورس موارد مشروح زیر حل می‌شد که نشده است:

۱- پایین بودن پذیرش شرکت‌های جدید در بورس اوراق بهادار و عدم تلاش کافی در این زمینه

۲- پایین بودن نقدینگی سهام و کم‌عمق بودن بازار سرمایه کشور به‌رغم وجود امکانات قانونی و حمایت‌های دولتی؛ به‌طوری‌که نسبت مهم کلیدی از جمله نسبت حجم معاملات سالانه به ارزش کل بازار پایین است.

۳- باید قبول کنیم افزایش شاخص‌های بورس در چند سال گذشته نشان‌دهنده دماسنج اقتصاد کشور نبوده و نرخ اغلب سهام در تابلوی بورس با ارزش ذاتی سهام تناسب ندارد.

۴- با آنکه طی ۱۲ ماه اخیر بیش از ۲۱.۰۰۰ واحد (معادل ۲۳درصد) شاخص کل بورس کاهش یافته ولی هنوز نمی‌توان گفت که شاخص کل بورس با وضعیت مالی اغلب شرکت‌های بورسی تناسب دارد و هنوز P/E تعداد زیادی از سهام با انتظارات سرمایه‌گذاران بورس مطابقت ندارد و لذا عرضه‌ها افزایش یافته است.

۵- جدی نگرفتن الزامات هیات پذیرش مبنی بر عرضه سهام شناور توسط سهامداران عمده شرکت‌های بورس.

۶- به روز نبودن و حتی شفاف نبودن اطلاعات مالی و غیر مالی شرکت‌های بورسی.

۷- پایین بودن تامین مالی شرکت‌های بورسی از کانال بورس و انتقال تامین مالی به بانک‌ها

۸- دخالت (مستقیم یا غیرمستقیم) سازمان بورس در شاخص‌های روزانه سهام

۹- در ارتباط با بین‌المللی کردن بورس اوراق بهادار کوشش کافی به‌عمل نیامده و حتی در بازارهای منطقه هم وارد نشده؛ به رغم آن که بورس تهران بیش از ۲۰ سال عضو فدراسیون بورس‌های منطقه (FEAS) است.

۱۰- ابهامات موجود در بورس از جمله بسته شدن طولانی بعضی از نمادها شامل پالایشگاه‌ها یا مسائل مربوط به صنایع پتروشیمی و معادن که بیش از ۳۰درصد سهم بازار را در اختیار دارند.

۱۱-یکی از نهادهایی که در بازار سرمایه خصوصا بورس باید ایجاد شود وجود افراد خبره سهام (SPECIALIST) است. با توجه به وجود افراد تحصیل کرده و با تجربه در بازار سرمایه کشور می‌توان این نهاد را به‌طور مستقل یا در زیرمجموعه شرکت‌های کارگزاری ایجاد کرد. کار این افراد این است که با توجه به اطلاعات شرکت‌ها نرخ سهام را تعیین و پس از آن خود خرید قیمت اعلام شده را تقبل می‌نمایند و باید به اندازه کافی سهام را در اختیار داشته باشند تا بتواند به قیمت اعلام شده به فروش برسانند (مشابه بازار سکه و ارز).

نظر به کافی نبودن سرمایه شرکت‌های کارگزاری ضرورت دارد شرکت‌های سرمایه‌گذاری یا نهادهای عمومی حاضر در بازار و سهامداران عمده به‌عنوان پشتوانه مالی و عرضه سهام در کنار این افراد باشند.