ولید هلالات و محمد بحرانی مشاوران سرمایه‌گذاری صنعت بیمه به‌طور کلی، پیچیدگی و گستردگی‌های بی‌شماری نسبت به سایر صنایع هم از حیث فعالیت و هم از حیث مباحث مالی دارد و بررسی همه جانبه آن باید شامل مباحثی همچون ضریب نفوذ بیمه در ایران و مقایسه آن با سایر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، شاخص توانگری مالی، نسبت خسارت، ضریب خسارت، نسبت حق بیمه تولیدی به سرمایه ثبت شده، نسبت حق بیمه تولیدی به حقوق صاحبان سهام و بسیاری دیگر از نسبت‌ها باشد که در این مطلب که براساس مطالعات گروه پاسارگاد تحلیل صورت گرفته است، بررسی نسبت توانگری مالی و نسبت خسارت 8 شرکت بیمه فعال در بازار سرمایه مورد توجه قرار گرفته و در واقع تلاش شده است تا با معیاری معقول، اطلاعات کاربردی در اختیار فعالان بازار سرمایه قرار گیرد. الف - توانگری مالی: توانایی مالی موسسه بیمه برای پوشش ریسک‌های پذیرفته شده آن موسسه از محل خالص دارایی‌های تجدید ارزیابی شده است. به این ترتیب که دارایی‌ها از ارزش دفتری بر‌اساس نظر کارشناس رسمی به ارزش روز تغییر می‌یابند و در طرف دیگر حق بیمه عاید‌شده و خسارت واقع شده بر‌اساس ضرایبی که در آیین‌نامه شماره 69 بیمه مرکزی تعیین شده به همراه ریسک نقدینگی، ریسک اعتبار و ریسک بازار سرمایه الزامی شرکت را تعیین می‌کنند که در نهایت نسبت خالص دارایی‌ها (سرمایه موجود) به سرمایه الزامی، توانگری مالی شرکت را نشان خواهد داد که در جدول همراه تنظیم شده است. در ستون آخر این جدول، سطح توانگری مالی بر‌اساس استاندارد بیمه مرکزی گزارش شده است، بر این اساس اگر نسبت خالص دارایی به سرمایه الزامی عددی بالاتر از یک باشد، در واقع دارایی‌ها، ریسک‌ها را پوشش می‌دهند اما وقتی این نسبت برابر یا بیش از ۷۰ درصد و کمتر از ۱۰۰ درصد باشد، سطح توانگری عدد 2 خواهد بود چنانچه نسبت توانگری مالی موسسه بیمه حسب نظر بیمه مرکزی در سطح ۲ باشد، موسسه موظف است برنامه ترمیم وضعیت مالی خود را برای ۳ سال مالی آتی ارائه کند تا سطح توانگری بهبود یابد و در واقع به عدد یک برسد. در صورتی که نسبت توانگری مالی موسسه بیمه برابر یا بیش از ۵۰ درصد و کمتر از ۷۰ درصد باشد، سطح توانگری موسسه بیمه 3 خواهد بود، بنابراین موسسه موظف است علاوه بر برنامه ترمیم وضعیت مالی، برنامه افزایش سرمایه خود را برای ۲ سال مالی آتی (به تفکیک سالانه) تهیه و برای رسیدگی به بیمه مرکزی ارائه دهد. سطوح توانگری مالی تا عدد 5 ادامه دارد که به‌طور مثال بیمه توسعه با توانگری مالی 5 (عدم توانایی مالی) باید با دیگر موسسات ادغام شود، بنابراین مشاهده می‌شود که نسبت توانگری مالی برای ذی‌نفعان تا چه حد با اهمیت است از این حیث که سرمایه‌گذاری در موسساتی که توانگری کمتری دارند، به معنای پذیرش ریسک بالاتر در سرمایه‌گذاری است.
بر‌اساس جدول توانگری مالی، در ستون ششم (روند مورد انتظار نسبت توانگری مالی در سال مالی آتی)، روند توانگری مالی در بیمه ملت در آینده صعودی خواهد بود، برای بیمه البرز و بیمه پاسارگاد این نسبت تقریبا بی‌تغییر می‌ماند اما سایر موسسات بیمه‌ای دچار کاهش سطح توانگری می‌شوند. علت این است که آنها در مقابل پذیرش تعهدات تازه طی سال مالی ۱۳۹۴، قادر نیستند بر دارایی‌های واقعی خود از طریق کسب سود خالص بیفزایند به این ترتیب در حالی که سرمایه الزامی در مخرج کسر به سبب پذیرش تعهدات تازه رشد می‌کند، صورت کسر در پی عدم سودآوری مطابق با درآمدها، رشد با اهمیتی نخواهد داشت. همچنین بیمه میهن با سطح توانگری ۳ (۵۶ درصد) به سمت رتبه ۴ حرکت می‌کند که باید راهکارهایی برای بهبود شرایط مالی خود در نظر بگیرد که در ادامه به آنها پرداخته می‌شود.
ب) نسبت خسارت: تناسب بین هزینه خسارت و حق بیمه عاید شده بدون لحاظ کردن ذخایر است. در واقع این نسبت نشان می‌دهد که موسسه بیمه در هر رشته فعالیت در مقابل هر 100 واحد حق بیمه‌ای که دریافت می‌کند، تا چه حد خسارت خواهد پرداخت، در نتیجه هرچه این نسبت به سمت عدد 1 (100درصد) حرکت می‌کند، حاشیه سود کاهش می‌یابد و اگر بالاتر از یک باشد به معنای تحمل زیان موسسه بیمه خواهد بود. بر‌اساس محاسبات صورت گرفته نسبت خسارت شرکت‌های مورد بررسی در این مطلب در قالب یک جدول ارائه شده است.
مشاهده می‌شود که بیمه پاسارگاد حائز ۳۴ درصد نسبت خسارت در سال مالی ۱۳۹۳ بوده و برای سال ۱۳۹۴ نیز چنین نسبتی پیش بینی شده است، نتیجتا باید گفت پرتفوی این موسسه در وضعیت مناسبی است در حالی که بیمه البرز بالاترین نسبت خسارت را دارد. با توجه به اینکه بیمه‌های اتومبیل و بیمه‌های درمانی زیانده هستند، باید گفت هرچه پرتفوی موسسه جهت‌گیری بیشتری نسبت به این نوع بیمه‌ها داشته باشد، نسبت خسارت بالاتری خواهد داشت؛ ضمن اینکه محاسبه تک تک شرکت‌ها بر‌اساس ضریب خسارت هم باید صورت گیرد، اما در یک فرمول کلی باید گفت سودآوری بیمه پاسارگاد بر‌اساس جدول همراه می‌تواند با ثبات و مداوم باشد.
ج) حقوق صاحبان سهام الزامی: مهم‌ترین بخش از فرمول تعیین توانگری مالی، RBC است که در واقع سرمایه الزامی را تعیین می‌کند، از طرف دیگر شرکت‌ها باید حقوق صاحبان سهام ترازنامه خودرا به سرمایه الزامی برسانند تا توانگری مالی آنها حائز رتبه یک باشد. بر این اساس اگر شرکتی تجدید ارزیابی نکرده، ابتدا دارایی‌های خود را به روز می‌کند و در صورتی که به‌رغم انجام تجدید ارزیابی، به رتبه یک نرسیده باشد، از محل آورده نقدی افزایش سرمایه می‌دهد یا با روش‌های دیگری سودآوری خود را بالا می‌برد تا حقوق صاحبان سهام تقویت شود. جدول مقایسه‌ای زیر می‌تواند اطلاعات خوبی برای ما داشته باشد: به‌طور مثال، بیمه البرز در ردیف اول، سرمایه اسمی 3600 میلیارد ریالی دارد، حقوق صاحبان سهام آن بر‌اساس ترازنامه 4385 میلیارد ریال است که در واقع دارایی‌ها در آن تجدید ارزیابی نشده است، چون ترازنامه به بهای تمام شده است. ستون بعدی ارزش ذاتی بر‌اساس تجدید ارزیابی دارایی‌ها است، در واقع دارایی‌ها بر‌اساس ارزش روز منهای بدهی‌ها تنظیم شده و حقوق صاحبان سهام آن بر‌اساس ارزش روز است که طبق آنچه شرکت بر‌اساس نظر کارشناس اعلام کرده از حقوق صاحبان سهام ترازنامه کمتر است، در واقع شرکت معتقد است دارایی‌ها در طول زمان کاهش ارزش هم داشته است. حال بر‌اساس فرمولی که در آیین‌نامه 69 بیمه مرکزی آمده، شرکتی با حجم تعهدات، درآمد‌ها و هزینه‌های این موسسه باید 4055 میلیارد ریال حقوق صاحبان سهام داشته باشد که از حقوق صاحبان سهام ترازنامه و تجدید ارزیابی شده کمتر است بنابراین شرکت نیازمند انجام اقدام خاصی نیست. ستون آخر نکته مهمی دارد، حقوق صاحبان سهام در ترازنامه بیمه البرز، ملت و پاسارگاد، بیش از حقوق صاحبان سهام الزامی است، بنابراین اینها نیازی به افزایش سرمایه ندارند اما بیمه دانا، پارسیان، سامان، آسیا و میهن باید از طریق تجدید ارزیابی یا آورده نقدی، سرمایه را افزایش دهند.


د) راهکار افزایش حقوق صاحبان سهام: همان‌طور که اشاره شد شرکت‌های بیمه‌ای باید حقوق صاحبان سهام خود را به سرمایه الزامی برسانند، در صورتی که ارزش روز دارایی‌های آنها از اعداد ترازنامه بالاتر باشد، این کار با تجدید ارزیابی صورت می‌گیرد، در غیر این صورت باید از محل آورده نقدی یا سود سالانه یا ترکیبی از همه آنها تامین شود.
مشاهده می‌شود که بیمه دانا، ملت، سامان و آسیا می‌توانند از محل تجدید ارزیابی دارایی به ترتیب 246، 107، 63 و 200 درصد افزایش سرمایه بدهند. در این بین بیمه میهن باید از محل آورده نقدی، افزایش سرمایه بدهد اما بیمه پاسارگاد، پارسیان و البرز نیازی به این کار نخواهند داشت.
ی) بازدهی حقوق صاحبان سهام: یکی از مهم‌ترین اهداف هر موسسه مالی، افزایش ثروت سهامداران است. سهامداران با کسب سود بیشتر با یک برنامه قابل تکرار در واقع ثروت خود را بالا می‌برند. هرچه نسبت سود خالص به حقوق صاحبان سهام عدد بزرگ‌تری باشد، در واقع سود انباشته با سرعت بیشتری رشد می‌کند، در نتیجه اگر یک شرکت بیمه‌ای به رغم فعالیت و قبول ریسک، سود خالصی نداشته باشد یا عدد آن کم اهمیت باشد، رتبه توانگری آن تضعیف می‌شود و به زیر یک واحد سقوط می‌کند. با این استدلال جدول همراه (صفحه10) می‌تواند تصویر خوبی به ما نشان دهد:
بر‌اساس این جدول بیمه پاسارگاد ROE 29 درصدی دارد و در واقع سالانه 29درصد به حقوق صاحبان سهام می‌افزاید، با توجه به اینکه نسبت مزبور بر‌اساس خالص دارایی‌ها ارائه شده نتیجه می‌گیریم که این موسسه بیمه با توجه به نسبت خسارت 34 درصد، هر ساله توانگرتر می‌شود در حالی که بیمه دانا و آسیا تضعیف می‌شوند، چرا که نمی‌توانند با سود سالانه، ارزش موسسه را بالا ببرند در حالی که مجبور هستند ریسک‌های جدیدی بپذیرند.
صنعت بیمه با توجه به گستردگی خاص خود، بحث نحوه محاسبه ذخائر، کیفیت آنها، تاثیر تحریم‌ها، بیمه اتکایی و... برای تحلیل و بررسی جای زیادی دارد و می‌توان در مورد آن مطالعات گسترده‌ای داشت به شکلی که بر یک اساس ممکن است یک شرکت بیمه‌ای نسبت به سایر هم‌گروه‌ها ارجح باشد و در مقامی دیگر، مطلوبیت نداشته باشد. این صنعت به دلیل پیچیدگی‌های محاسباتی حتی در ظاهر صورت‌های مالی از یک طرف و عدم همکاری تشکل‌های بیمه‌ای با تحلیلگران بنیادی بازار سرمایه، کمتر مورد بررسی واقع شده است. نتیجه مطلب فعلی این است که اگر هدف از سرمایه‌گذاری در صنعت بیمه از سوی یک سرمایه‌گذار، شرکت در افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی با درصدهای بالا نسبت به سرمایه اسمی باشد، بیمه دانا و آسیا شانس بالایی برای اخذ مجوز در کوتاه‌مدت خواهند داشت.
در صورتی که سرمایه گذار به دنبال پذیرش ریسک محدودتر و کسب سودآوری با ثبات است، باید سرمایه خود را به سمت شرکت‌هایی همچون بیمه پاسارگاد و ملت هدایت کند. همچنین باید گفت بیمه میهن بر‌اساس شاخص توانگری مالی در وضعیت مطلوبی نیست و در واقع ریسک بالایی برای سرمایه گذاران خواهد داشت، اما در نهایت تاکید می‌شود مطلبی که ارائه شد بر‌اساس توانگری مالی و نسبت خسارت است در حالی که می‌توان شرکت‌های بیمه‌ای را از بسیاری لحاظ دیگر مورد بررسی قرار داد که ممکن است در آن موارد بیمه میهن حائز مطلوبیت‌هایی برای سرمایه‌گذاری باشد، اما به‌طور کلی باید بدانیم که بر‌اساس آنچه آیین‌نامه شماره 69 بیمه مرکزی تعیین کرده است، شرکت‌های بیمه‌ای از این پس باید به دنبال افزایش سرمایه باشند و در صورتی که نتوانند خود را از طریق بازار سرمایه تامین مالی کنند، عملا قادر نخواهند بود پرتفوی بیمه‌ای خود را گسترش دهند، چون گسترش پرتفوی بیمه‌ای به معنای رشد سرمایه الزامی است که در این صورت تنها با کسب سودآوری و افزایش سرمایه می‌توان رتبه توانگری را در سطح یک واحد حفظ کرد.

توانگران مالی در بورس تهران

توانگران مالی در بورس تهران