آیا رییس تدارکاتچی خواهد شد؟

[ روزبه سمیع ]

شعارهای لاریجانی درسال ۱۳۸۴ او را رئیس جمهور نکرد اکنون او رئیس مجلس است و آن شعارها در یادها در ایران بعد از انقلاب همواره تعامل دو قوه مجریه و مقننه در دامنه‌ای از تقابل تا سرسپردگی کامل بحث بر‌انگیز بوده است. این موضوع خصوصا از سال ۶۸ و بعد از بازنگری در قانون اساسی شکل پیچیده‌تری به خود گرفت؛ چراکه با تغییر قانون اساس منصب نخست‌وزیری حذف و ریاست دولت بر عهده رییس جمهور گذاشته شد و بدین ترتیب دولت که تا پیش از آن تقریبا برآمده از میان اکثریت پارلمان بود، از آن زمان تنها به واسطه رای اعتماد به مجلس وابستگی پیدا کرد. نوع رابطه دولت و مجلس پس از تغییر قانون اساسی در حالتی خاص پیچیدگی مضاعفی می‌یافت و آن زمانی بود که این دو قوه از حیث سیاسی همسو نبودند؛ با این وجود مجالس هم‌جناح با دولت نیز حکایتی شنیدنی داشته‌اند.

به عنوان نمونه مجالس چهارم و پنجم ترکیب مشابهی داشتند و در آنها اکثریت با محافظه‌کاران بود. این دو مجلس با دولت سازندگی همزمان بودند؛ با این وجود نحوه تعامل مجلس با دولت هاشمی رفسنجانی در دوره‌های چهارم و پنجم یکسان نبود. مجلس چهارم حامی مطلق دولت سازندگی بود، با این وجود با نزدیک شدن به انتخابات دور پنجم مجلس، سازهای مخالف کوک شد و مجلس پنجم پا را از این فراتر گذاشت و سه وزیر ناخواسته را به هاشمی تحمیل کرد. همزمانی مجلس اصولگرای هفتم و دولت نهم نیز حکایتی مفصل است. فتح مجلس هفتم توسط اصولگرایان را می‌توان زمینه‌ساز شکل‌گیری دولت اصولگرای نهم دانست، اما این مجلس از دولت نوپا استقبالی غیرمنتظره داشت و چهار وزیر پیشنهادی احمدی‌نژاد را نپذیرفت. رییس دولت نهم حتی مجبور شد برای وزارت نفت چندین نفر را روانه مجلس کند تا بتواند وزیری برای مجموعه نفت داشته باشد.

سخت‌گیری مجلس بر دولت که تلاش می‌شد به عنوان نشانه استقلال پارلمان توصیف شود، دیری نپایید و آنگونه که منتقدان می‌گویند و حتی نمایندگان مجلس هفتم به آن اذعان دارند، این مجلس مطیع‌ترین مجلس پس از انقلاب در مقابل دولت بوده است. با این وجود دولت نهم همواره از مجلس هفتم شکایت داشت و آن را به عنوان عامل همه مشکلات و مانعی برای خدمتگزاری به مردم معرفی می‌کرد. این انتقادات حتی پس از پایان کار دوره هفتم مجلس نیز ادامه داشت؛ ازجمله سخنگوی دولت با انتقاد از برخی اقدامات مجلس هفتم گفت: رویکرد امیدبخش دولت نهم در همان اولین گام‌ها با مخالفت مجلس هفتم روبه‌رو شد. وی خاطرنشان کرد: دولت نهم در زمینه نظارت بر کار کابینه در تعاملی حساس، وقت‌گیر و شکننده‌ با مجلس هفتم قرار داشت. سخنگوی دولت افزود: در حوزه قانونگذاری نیز همین مشکلات را داشتیم و دولت با رویکرد امیدبخش برای توجه به جوانان و کمک به محرومان شروع به کار کرد؛ ولی در اولین گام لایحه صندوق مهر رضا در مجلس تصویب نشد. وی به لوایح بودجه اشاره کرد و گفت: در حالی که بودجه را خود مجلس تغییر داده بود، می‌گفتند بودجه تورم‌زا است؛ اما به نظر ما مجلس تغییرات بودجه را باید با هماهنگی دولت انجام دهد و مبنای مشترکی بین دولت و مجلس تعریف شود. وی برخی موضع‌گیری‌های مجلس هفتم را متاثر از جریانات سیاسی دانست و گفت: مجلس هفتم با اینکه اکثریت آن را اصولگرایان تشکیل می‌دادند، نتوانست آن گونه که شایسته و بایسته است با دولت تعامل سازنده داشته باشد. سخنگوی دولت گفت: در این مجلس ذهنیت‌هایی شکل گرفت که همواره در پی مچ‌گیری از دولت بودند. الهام اجرایی نشدن چند مصوبه مجلس و انتشار آن در رسانه‌ها و تصویب نکردن بودجه پیشنهادی یک ‌میلیارد و ۲۰۰میلیون دلاری برای برداشت از صندوق ذخیره ارزی را از موارد بارز مچ‌گیری مجلس برشمرد. نارضایتی دولت از مجلس همسو یا به تعبیری مطیع را برخی ناشی از توقع بالای دولت نهم و قضاوت صفر و یکی و مطلق‌گرایانه آن می دانند، اما شاید استقبال مجلس اصولگرا از دولت احمدی‌نژاد و رد چهار وزیر مورد نظر او چندان برای او و دولتش گران و سخت آمده بود که همراهی‌های مجلس هفتم در دیگر مقاطع در نگاه دولت رنگ می‌باخت. نارضایتی دولت از مجلس چند بار از زبان رییس جمهور بیان شد و در پایان کار مجلس هفتم، این نارضایتی بر شخص حداد عادل متمرکز شد. احمدی‌نژاد در نامه‌ای تند به رییس مجلس به شدت از عملکرد او انتقاد کرد و حتی گلایه کرد که چگونه باید به رفتار او «رسیدگی» شود؟ دولت اما در ماجرای انتخاب کاندیدای ریاست مجلس هشتم در فراکسیون اصولگرایان رسیدگی کرد و به حمایت از لاریجانی پرداخت. در آن مقطع زمانی رسانه‌های نزدیک به دولت از جمله روزنامه ایران از ضرورت تغییر هیات رییسه نوشتند و نمایندگان وابسته به طیف رایحه خوش خدمت که با حمایت دولت به مجلس هفتم راه یافته بودند، لاریجانی را بر حداد ترجیح دادند. احمدی‌نژاد هم بلافاصله پس از انتخاب لاریجانی به عنوان رییس دایم مجلس به بهارستان رفت تا ضمن گفت‌وگویی چند ساعته ریاست را به او تبریک گوید. البته تنها حداد عادل نبود که به عملکردش رسیدگی شد. محمدرضا باهنر نیز مزد خدماتش را گرفت. نایب‌رییس مجلس هفتم که ریاست فراکسیون اصولگرایان را نیز بر عهده داشت، در مذاکرات پشت پرده و نیز مدیریت جلسات رسمی همواره سعی کرده بود مجلس را پشت سر دولت هدایت کند و انتقادات را مسکوت بگذارد؛ به عنوان نمونه وی در ماجرای استیضاح وزیر بازرگانی نقش اصلی را داشت تا حدی که به اعتقاد برخی، خارج کردن استیضاح از دستور کار مجلس توسط او اقدامی غیر قانونی بوده است. با وجود چنین خدماتی، وی در مجلس هشتم تنزل رتبه یافت و با رایی متزلزل نایب رییس دوم شد. به هر روی سکان هدایت مجلس اکنون به لاریجانی سپرده شده است. باید دید که آیا او می‌تواند انتظارات بعضا نامتعارف دولت را برآورده سازد یا نه؟ او در اولین اقدامات خود بدست آوردن «مکانیزمی برای حل اختلافات با حضور نمایندگانی از قوا» را در دستور کار خود قرار داده است. وی در عین حال بر تقویت بعد نظارتی مجلس تاکید و اعلام کرد که این امر نیازمند روش‌های نوین است.

لاریجانی زمانی که رقیب احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری بود، گفته بود که «رییس جمهور تدارکاتچی نخواهم بود». حال باید دید که آیا در مقام رییس مجلس نیز به مرام خود پایبند خواهد بود یا نه.