گروه تاریخ اقتصاد- آنچه می‌خوانید خاطره‌ای از دکتر محمدرضا جلالی نائینی و برداشت او از شیوه مدیریت دکتر محمد مصدق است که نشان می‌دهد او حتی به پسرش اجازه سوءاستفاده از قدرت نخست وزیر مملکت را نداده است. «در مقام همکار روزنامه‌ «باختر امروز» که به سردبیری‌ زنده‌یاد دکتر حسین فاطمی منتشر می‌شد، صبح زودی در منزل‌ دکتر محمد مصدق که دفتر کار نخست‌وزیر وقت بود، برای‌ نشان دادن مقالات به دکتر مصدق نزد او بودم. دکتر غلام حسین خان‌ با تواضع و ادب بسیار وارد اتاق شد و نامه‌ای به دست پدر داد و خواهش کرد زیر آن دستور مقتضی صادر کنند. یک مرتبه، دکتر مصدق با عصبانیت تمام از کوره در رفت و با کلمات تند به پسرش‌ پرخاش کرد و نامه را جلوی او انداخت و از اتاق بیرونش کرد. او که از اتاق رفت، دکتر مصدق رو به من (جلالی نائینی) کرد و گفت: این‌ نامه و این درخواست، به خودی خود چیز مهم یا خلاف قانونی نبود و یک نامه‌ معمولی بود؛ اما اگر من آن را می‌گرفتم، از فردا این‌جا تبدیل می‌شد به دفتر مخصوص دکتر غلام حسین مصدق. تندی من‌ از این جهت بود که می‌خواستم جلوی این کار را بگیرم.»