پستی و بلندی‌های روابط ایران و فرانسه

با تشکیل حکومت صفویان، روابط ایران با اروپا گسترش یافت و هیات‌های سیاسی، اقتصادی و مذهبی بسیاری از سوی پادشاهان اروپایی به دربار صفوی فرستاده‌شد. در این‌ رقابت، کشور فرانسه نیز، نماینده‌ای به دربار شاه صفی فرستاد وخواستار برقراری روابط با ایران شد. از آن پس نمایندگان مختلفی از کشور فرانسه به دربار صفوی فرستاده شدند که نمایانگر تمایل آن کشور، در برقراری و گسترش روابط با ایران بود. این روابط، در سال‌های پایانی حکومت صفویان، با توجه به انعقاد دو قرارداد در سال‌های ۱۷۰۸و ۱۷۱۵م. از جایگاه و اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. فرانسه در آن ایام با ایجاد سفارت در اصفهان و تاسیس کنسولگری در شیراز، در گسترش روابط با ایران، از دیگر کشورهای رقیب پیشی‌گرفت. اما با سقوط اصفهان به دست افغان‌ها، روابط دو کشور قطع‌شد.

از آن پس، فرانسویان تا مدت شصت سال نسبت به ایران علاقه‌ای نشان ندادند تا اینکه در سال ۱۷۸۳م. سفیری از طرف لوئی شانزدهم، به دربار زندیان آمد؛ اما هرج و مرج و آشوب‌های بازماندگان کریم‌خان، مانع از بازسازی دوباره‌ روابط شد.

با تاسیس حکومت قاجار، روابط دو کشور در عصر فتحعلی‌شاه بازسازی شد و به‌سرعت گسترش‌یافت. دلیل مهم برقراری این روابط، از سویی نیاز شدید فتحعلی‌شاه به قدرتی خارجی برای مقابله با دست‌اندازی روسیه، و از سوی دیگر، قصد ناپلئون برای استفاده از موقعیت ژئوپلتیکی ایران و نزدیکی آن به هندوستان بود.

وی قصد داشت با تصرف هند ضربه سختی به رقیب خود انگلستان وارد سازد.

از این رو، قرارداد «فین‌کنشتاین» میان دو کشور به امضا رسید و هیاتی فرانسوی به ریاست ژنرال گاردان، برای آموزش سپاه ایران و تهیه مقدمات حمله به هندوستان، به ایران اعزام شد. اما خیانت ناپلئون به ایران در قرارداد «تیلسیت» و تنها گذاشتن ایران در مقابل روسیه، موجب قطع روابط شد و ژنرال گاردان و همراهان ناگزیر به ترک ایران شدند.

پس از سی سال قطعی روابط در فراز و نشیب بحران هرات در دوره محمد شاه، روابط دو کشور برقرار و نمایندگانی میان دو کشور مبادله‌شد. با حضور «آجودان‌باشی» سفیر ایران در فرانسه، سفیری به نام «کنت دوسرسه» در سال ۱۸۴۰م. و سپس سفیر دیگری به نام «کنت دوسارتیژ» در سال ۱۸۴۴م. عهده‌دار پیاده‌سازی خط مشی‌های سیاسی فرانسه در ایران شدند. در زمان صدارت امیرکبیر، «کنت‌دوسارتیژ» به دلیل مخالفت امیرکبیر با طرح فرانسه، مبنی بر گرفتن امتیاز آزادی تجارت و دادن شرط دولت کامله‌الوداد (کاپیتولاسیون) به اتباع فرانسه، پرچم سفارت را پایین کشید و روابط سیاسی دو کشور در تاریکی کامل فرو رفت. در زمان جلوس ناپلئون سوم، دوباره فرانسه نسبت به برقراری روابط علاقه‌مند شد. در آن میان هیاتی به ریاست «پروسپربوره» به ایران گسیل شد و یک عهدنامه تجاری با میرزاآقا‌خان نوری به نمایندگی ایران، امضا کرد. ناپلئون سوم، همواره درباره ایران اظهار دوستی و صمیمت می‌کرد. در زمان حکومت وی، ناصرالدین شاه، فرخ‌خان امین‌الملک را به فرانسه فرستاد تا ناپلئون سوم در عقد قرارداد صلح میان ایران و انگلیس، در موضوع هرات میانجی‌گری کند و همین طور هم شد. در اثر دخالت وی، عهدنامه پاریس میان ایران و انگلیس بسته شد.

ناصرالدین‌شاه هم در هر سه سفر خود به فرنگ، از فرانسه بازدید کرد.

دوکشور، در زمان قاجار دارای روابط فرهنگی هم بودند. معلمان فرانسوی، در دارالفنون به تدریس می‌پرداختند. دانشجویانی نیز به فرانسه اعزام شدند. همچنین، فرانسویان در ایران موفق به گرفتن امتیازهایی شدند که از آن میان، امتیاز انحصاری حفاری‌های باستان شناختی در سراسر ایران معروف به قرارداد مورگان در سال ۱۹۰۰م. بود که به اکتشاف‌های مهم و بزرگی مانند لوح حمورابی دست یافتند.

در دوره پهلوی نیز رضاه شاه برای ارتباط با فرانسه، اهمیت فراوانی قائل بود. اعزام دانشجو به فرانسه، استخدام استادان فرانسوی در مدارس عالی ایران، انعقاد قرارداد فرهنگی و اقتباس قوانین فرانسه در هنگام تاسیس وزارت دادگستری، از نمونه همکارهای میان دو کشور است. هرچند در مقطعی، به دلیل انتقاد روزنامه‌ای فرانسوی از سیاست زمین خواری رضاشاه، روابط دو کشور قطع شد، ولی با پوزش‌خواهی فرانسه، دوباره روابط برقرار شد. در دوره محمدرضا‌شاه نیز، روابط دوجانبه برقرار بود و سران دوکشور به کشورهای یکدیگر سفر می‌کردند. سفارت ایران در پاریس، ارتقا یافت و به صورت سفارت کبرا درآمد.

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران