ابوریحان، جلوتر از مالتوس

مترجم: جعفر خیرخواهان

همانند اسمیت، برای غزالی و طوسی، مبادله و تقسیم کار مرتبط هستند. جالب است که طوسی شبیه اسمیت استدلال می‌کند که مبادله و تقسیم کار، پیامدهای ضروری قوای عقلی و بیانی هستند و هر دو حکایت از این دارند که حیوانات، از قبیل سگ، یک استخوان را با استخوان دیگر معاوضه نمی‌کنند. تحلیل اقتصادی ذاتی اسمیت از تقسیم کار با مثال مشهور بهره‌وری کارخانه سنجاق ظاهر می‌شود. این مثال خیلی شبیه بحث غزالی در احیاء‌العلوم الدین است که: «حتی سوزن کوچک زمانی مفید می‌شود که حدود بیست و پنج بار از میان دستان سازندگان سوزن عبور کند و در هر بار فرآیند متفاوتی روی آن اجرا می‌شود.»

۵-۳ - تهاتر و پول

ابن خلدون و مسلمانان گوناگون قبل از وی در قرون وسطی، مشکلات اقتصاد تهاتری و پایاپای و اهمیت و وظایف پول را در یک اقتصاد پیچیده‌تر درک می‌کردند. برای مثال غزالی

(۱۱۱۱-۱۰۵۸) در احیاء‌العلوم سه شکل مرتبط با اقتصاد تهاتری را شناسایی کرد- عدم همزمانی دو طرفه خواسته‌ها، تقسیم ناپذیری کالاها به دلیل فقدان مضرب مشترک و تخصص محدود. غزالی توانست سیر تکامل یک نظام مبادله پولی و وظایف پول را با اصطلاحاتی مدرن ردیابی کند؛ به خصوص، این‌که نوشت پول ابزار و وسیله مبادله است. غزالی همچنین استفاده از طلا و نقره به عنوان پول را بحث کرد و اثرات زیانبار پول تقلبی و کاستن از ارزش پول را گوشزد کرد. غزالی حتی توانست نسخه اولیه از قانون گرشام را بسط دهد.

۵ - -۴ تقاضا، عرضه و مکانیزم بازار

اندیشمندان مسلمان قرون وسطی، درک و فهم نیروهای عرضه و تقاضا و نقش آنها در تعیین قیمت را به اثبات رساندند. از نظر بسیاری از این متفکران، فقط بازارهای آزاد و مبادله داوطلبانه وجود دارد. کیکاوس با نصیحت کردن به پسرش چنین می‌گوید: «پس باید زمانی که بازار کساد است خرید کنی و وقتی گرم و پررونق است بفروشی.» مطابق با نوشته ابن تیمیه «اگر میل به کالاها افزایش یابد در حالی‌که در دسترس بودن کالا کاهش یابد قیمت بالا می‌رود. از طرف دیگر اگر در دسترس بودن کالا افزایش و میل به آن کاهش یابد قیمت پایین می‌رود.» ابن‌تیمیه و سایر نویسندگان، جابجا شدن (منحنی‌های) عرضه و تقاضا را نیز درک می‌کردند.غزالی نیز این نیروها و اثراتشان را درک می‌کرد. او در احیاءالعلوم می‌نویسد: «اگر کشاورز نتواند برای محصول خود خریداری پیدا کند پس با قیمت بسیار پایینی کالا را می‌فروشد.» غزالی در احیاءالعلوم ظاهرا آنچه را ما اکنون کشش قیمتی تقاضا می‌نامیم درک می‌کرد وقتی که اظهار داشت کاهش در حاشیه سود با کاهش قیمت، باعث افزایش فروش و بنابراین سود می‌شود. ابن مسکویه حتی قیمت تعادلی را بحث می‌کند، قیمتی که غزالی، قیمت «حاکم و شایع» می‌نامد.متفکران مسلمان قرون وسطی سایر موضوعات شامل تولید و کارآیی، وظیفه اقتصادی دولت و تنظیم مقررات، متنوع ساختن دارایی به عنوان تامینی در برابر زیان و بسیاری چیزهای دیگر را بحث کردند. آنها همچنین بسیاری مفاهیم اقتصادی مدرن شامل تئوری جمعیت مالتوس را پیش‌بینی کردند. چندین نویسنده- ابن مسکویه، نصیر طوسی، اسعد دوانی و ابوریحان بیرونی- استدلالاتی شبیه آنچه توماس مالتوس قرن‌ها بعد معرفی کرد ارائه کردند، و حتی از محاسبات ریاضی برای اثبات استدلالات خود استفاده کردند. حقیتا اشپنگلر در مقاله خود درباره بیرونی متفکر ایرانی، توجه ما را به این متفکر قرن یازدهم جلب کرد که می‌توان پیشتازتر از داروین و مالتوس تلقی کرد. بیرونی در کتاب خود درباره هند مشکل اضافه جمعیت را هشدار داد و استدلال کرد که رشد هر چیزی بوسیله محیط قابل دسترس به آن محدود می‌شود و تشخیص داد چون ظرفیت برای رشد تعداد انواع موجودات نامحدود است، رشد واقعی آن با محدود ساختن و (ظاهرا) عوامل بیرونی تقریبا انحصاری مهار می‌شود. بیرونی، همان‌طور که چارلز داروین پس از خواندن نظریه مالتوس نظر داد، گفت که فشار تعداد فزاینده انواع، به گزینش طبیعی خواهد انجامید.هر چند اقتصاد سیاسی شاخه مستقلی از علوم بوده که منشا آن به آدام‌اسمیت برمی‌گرد، و نخستین کاربرد آن (در ۱۶۱۵) را می‌توان به نویسنده فرانسوی آنتوین مونتچرنین نسبت داد، برخی مسلمانان قرون وسطی حداقل به طور ضمنی از نیاز به چنین رشته علمی آگاه بودند. در واقع خواجه نصیر طوسی از نیاز به علمی که او حکمت مدنی (علم زندگی شهری) می‌نامد بحث می‌کند که تعریف آن شباهت نزدیکی به تعریف مارشال از علم اقتصاد دارد. در سومین گفتار کتاب اخلاق ناصری، طوسی این علم را چنین تعریف می‌کند «بررسی قوانین جهان شمول حاکم بر منافع (رفاه) عمومی به نحوی که از طریق همکاری، جامعه را به سمت حد مطلوب (کمال) هدایت می‌کند.»

۶ - انتقال دانش و نفوذ بر فلسفه علمی (متکلمین)

انقلابی که آکوییناس و فلسفه علمی بوجود آوردند تحت نفوذ عالمان مسلمان قرون وسطی بود؛ آن همچنین واکنشی به فردگرایی یونانی- اسلامی بود که ابتدا توسط کسانی مثل ابن‌سینا، فارابی و ابن‌رشد به مسیحیت لاتینی قرون وسطی معرفی شد. اما چگونه این نفوذ به بار نشست؟نخست، همان‌طور که تاریخ‌نگاران متعدد و سایرین یادآور شده‌اند، عالمان اسلامی در قرون وسطی، «حاملان مشعل تابان فرهنگ و تمدن در سرتاسر جهان» بودند. دوم این‌که، به دلایل متعدد، اروپای غربی قرون وسطی نمی‌توانست از تاثیر این نفوذ فرار کرده و خود را مصون بدارد.