روسیه تزاری و امتیازهایی که از ایران گرفت-1

نیکولای دوم آخرین تزار روس

یکی از بدشانسی‌های تاریخی ایران، همسایه‌شدن با کشوری است که در سده‌های گذشته نه همانند ایالات متحده آمریکا و انگلستان و فرانسه به اقتصاد آزاد مشهور و متعهد بوده است و نه حاکمانی آرام و مداراجو را به خود دیده است. روسیه تزاری، اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی و دوباره روسیه در دو سده گذشته هماره نسبت به ایران نگاه ویژه‌ای داشته و خواسته‌اند منافع خود را در این سرزمین حداکثر کنند، بدون اینکه ما به ازای آن را پرداخت کنند. این روزها که موضوع روسیه و رفتار آن درباره ایران به یک بحث داغ تبدیل شده است، نگاهی به کارنامه این سرزمین به ویژه در دوران روسیه تزاری می‌تواند جذاب باشد.پژوهشگران پرشماری درباره امتیازگیری روسیه تزاری از ایران پژوهش کرده و نتایج پژوهش خود را نوشته‌اند. خسرو معتضد از جمله نویسندگانی است که این موضوع را در کتاب «حاج امین‌الضرب، تاریخ تجارت و سرمایه‌گذاری در ایران» بررسی کرده است. مزیت نوشته معتضد این است که به جزئیات پرداخته و اشخاص و افرادی را که در این مناسبات حاضر بوده‌اند نیز معرفی کرده است.

امتیازات روس در ایران

از سال ۱۸۸۱ تا ۱۹۱۷ میلادی، دولت روسیه و بخش‌های دولتی و خصوصی آن موفق شدند امتیازات مختلفی به شرح زیر دریافت کنند:

۱ - بهره‌برداری از خط تلگرافی چیکشلار - استرآباد و نظارت روسیه بر ادارات تلگراف بین جلفا و چیکشلار به تاریخ ۳۱ فوریه ۱۸۸۱ میلادی، برابر با اواخر جمادی -الاخر ۱۳۰۵ ه.ق. و اواسط اسفندماه ۱۲۶۶ ه.ش.

۲ - حق‌الزحمه تلگراف بخش جلفا - چیکشلار، به تاریخ ۹ ژوئیه ۱۸۸۶ میلادی، برابر با ۲۸ شوال ۱۳۰۵ ه.ق. و مطابق با ۱۹ تیرماه ۱۲۶۷ ه.ش.

۳ - اعطای امتیاز شیلات شمال به استپان.م.لیانوزوف، به تاریخ ۱۲ فوریه ۱۸۸۸ میلادی، برابر با ۲۹ جمادی‌الاول ۱۳۰۵ ه.ق. و مطابق با ۲۳ بهمن ۱۲۶۷ ه.ش.

۴ - واگذاری امتیاز بانک و بنگاه رهنی به پولیاکوف و رفائیلویچ، به تاریخ ۱۸۹۰ میلادی، برابر با ۱۲۶۹ ه.ش.

۵ - حق‌الزحمه تلگراف بخش سرخس با نظارت روسیه، به تاریخ ۲۲ آوریل ۱۸۹۱ میلادی، برابر با ۱۲ رمضان ۱۳۰۸ ه.ش. و مطابق با ۲ اردیبهشت ۱۲۷۰ ه.ش.

۶ - تمدید قرارداد ۱۸۸۶ با دولت روسیه، به تاریخ ۱۴ مه ۱۸۹۱،‌ برابر با ۵ شوال ۱۳۰۸ هـ.ق و مطابق با ۲۴ اردیبهشت ۱۲۷۰ هـ.ش.

۷ - اصلاح قرارداد ۱۸۹۱ میلادی، به تاریخ ۱۷ اکتبر ۱۸۹۱، برابر با ۱۳ ربیع‌الثانی ۱۳۰۹ هـ.ق. و مطابق با ۲۵ مهر ماه ۱۲۷۰ هـ.ش.

۸ - تجدید واگذاری امتیاز شیلات دریای مازندران با استپان. م. لیانوزوف، به تاریخ ۲۵ سپتامبر ۱۸۹۳/ برابر با ۱۴ ربیع‌الثانی ۱۳۱۱ هـ.ق. مطابق با ۳ مهر ماه ۱۲۷۲ هـ.ش.

۹ - انحصار حمل‌و‌نقل و بیمه به پولیا کف به تاریخ اول دسامبر ۱۸۹۱، برابر با ۲۸ ربیع‌الثانی ۱۳۰۹ هـ.ق. و مطابق با ۹ آذر ماه ۱۲۷۰ هـ.ش.

۱۰ - امتیاز بنگاه بیمه و حمل‌و‌نقل ایران و امتیاز راه انزلی -قزوین، به تاریخ ۷ ژوئیه ۱۸۹۳، برابر با ۲۲ ذیحجه ۱۳۱۰ هـ.ق. مطابق با ۱۷ تیر ماه ۱۲۷۲ هـ.ش.

۱۱ - حق‌الزحمه تلگراف در بخش آستارا به دولت روسیه و نظارت روسیه، به تاریخ ۱۶ اکتبر ۱۸۹۳ میلادی، برابر با ۵ ربیع‌الثانی ۱۳۱۱ هـ.ق. و مطابق با ۲۴ مهر ماه ۱۲۷۲ هـ.ش.

۱۲ - امتیاز لایروبی راه‌کشی روی انزلی، به بنگاه راه انزلی، به تاریخ ۵ نوامبر ۱۸۹۵ میلادی، برابر با ۱۷ جمادی‌الاول ۱۳۱۳ هـ.ق. و مطابق با ۱۳ آبان ۱۲۷۴ هـ.ش. (این امتیاز به نام تنقیه مرداب غازیان معروف شده است)

۱۳ - امتیاز راه قزوین - تهران به بنگاه راه انزلی، به تاریخ ۱۹ دسامبر ۱۸۹۵، برابر با ۲ رجب ۱۳۱۳ هـ.ق. و مطابق با ۲۷ آذر ۱۲۷۴ هـ.ش.

۱۴ - امتیاز راه قزوین - همدان به بنگاه راه انزلی، به تاریخ ۱۹ دسامبر ۱۸۹۵، برابر با ۲ رجب ۱۳۱۳ ه -ق. و مطابق با ۲۷ آذر ۱۲۷۴ ه -ش.

۱۵ - تجدید واگذاری امتیاز شیلات دریای مازندران به استپان م.لیانوزوف به تاریخ ۱۰ اکتبر ۱۸۹۶، برابر با ۲ جمادی‌الاول ۱۳۱۴ هـ.ق. و مطابق با ۱۷ مهر ماه ۱۲۷۵ هـ.ش.

۱۶ - تجدید واگذاری امتیازات شیلات دریای مازندران به گئورگی لیانوزوف (پسر)، به تاریخ ۱۰ اکتبر ۱۸۹۶، برابر با ۲ جمادی‌الاول ۱۳۱۴ هـ.ق. و مطابق با ۱۷ مهر ماه ۱۲۷۵ هـ.ش.

۱۷ - واگذاری امتیاز معادن قراجه‌داغ به گریانف وایناکف، به تاریخ ۲۸ سپتامبر ۱۸۹۸، برابر با ۱۱ جمادی‌الاول ۱۳۱۶ هـ.ق. و مطابق با ۶ مهر ماه ۱۲۷۷ هـ.ش.

۱۸ - دریافت وام از دولت روسیه به مبلغ ۲۲.۵۰۰.۰۰۰ روبل به تاریخ ۱۹۰۰ میلادی، برابر با ۱۳۱۸ هـ.ق. با بهره ۰۵/۰ به مدت ۷۵ سال و قسط سالانه از بابت اصل و فرع ۲۸۸/۱۵۶/۱ منات ضمانت بانک گمرکات ایران به استثنای گمرکات فارس و بنادر خلیج‌فارس.

۱۹ - دریافت وام از دولت روسیه به مبلغ ۱۰.۰۰۰.۰۰۰ روبل، به تاریخ ۱۹۰۲ میلادی، برابر با ۱۳۲۰ هـ.ق. با بهره ۰۵/۰ به مدت ۷۵ سال.

۲۰ - اعطای امتیاز احداث راه جلفا - تبریز -قزوین و استخراج معادن ذغال و نفت با طرفین جاده، به تاریخ ۲ آوریل ۱۹۰۲ میلادی، برابر با ۲۲ ذیحجه ۱۳۱۹ هـ.ق. و مطابق با ۱۲ فروردین ۱۲۸۱ هـ.ش.

۲۱ - بهره‌برداری و کاراندازی خط تلگراف مشهد -نصرت‌آباد (سیستان) و قرارداد با اداره گمرکات درخصوص واردات بدون حق گمرکی، به تاریخ ۱۹۰۲ میلادی، برابر با ۱۳۲۰ هـ.ق.

۲۲ - تایید قرارداد سابق شیلات با گئورگی لیانوزوف، به تاریخ ۱۸ مه ۱۹۰۵ میلادی، برابر با ۱۳ ربیع‌الاول ۱۳۲۳ هـ.ق. و مطابق با ۲۸ اردیبهشت ۱۲۸۴ هـ.ش.

۲۳ - تایید قرارداد بالا، به تاریخ ۳۰ مارس ۱۹۰۶ میلادی، برابر با ۴ صفر ۱۳۲۴ هـ.ق. و مطابق با ۹ فروردین ۱۲۸۵ هـ.ش.

۲۴ - دریافت وام عمومی از بانک استقراضی روس به مبلغ ۱۲.۰۰۰.۰۰۰ روبل به تاریخ ۱۴ ژانویه ۱۹۱۱، برابر با ۱۲ محرم ۱۳۲۹ هـ.ق. و مطابق با ۲۳ دی ماه ۱۲۸۹ هـ.ش.

۲۵ - واگذاری امتیاز حمل‌و‌نقل نفت از انزلی به رشت به برادران نوبل، به تاریخ ۲۵ سپتامبر ۱۹۱۱، برابر با ۱ شوال ۱۳۲۹ هـ.ق. مطابق با ۲ مهر ۱۲۹۰ هـ.ش.

۲۶ - دریافت مساعده از بانک استقراضی روس به مبلغ ۹۴۵۷۵۰ روبل، به تاریخ ۲۰ مارس ۱۹۱۲، برابر با ۳۰ ربیع‌الاول ۱۳۳۰ هـ.ق. و مطابق با ۳۰ اسفند ۱۲۹۰ هـ.ش.

۲۷ - واگذاری امتیاز راه‌آهن جلفا - تبریز - صوفیان - دریاچه ارومیه و امتیاز انحصار معادن ذغال‌ و نفت در دو طرف راه‌آهن و حق‌الامتیاز تمام معادن در همان منطقه و به موازات بخش تبریز - قزوین به بانک استقراضی ایران (روس)، به تاریخ ۶ فوریه ۱۹۱۳ میلادی، برابر با ۲۹ صفر ۱۳۳۱ هـ.ق. و مطابق با ۱۷ بهمن ۱۲۹۱ هـ.ش.

لیانازوف‌ها و شیلات ایران

شیلات ایران، یکی از زمینه‌های پرمنفعت تولید و بازرگانی ایران و باب بازارهای مصرف مواد غذایی روسیه بود. روس‌ها از سال ۱۸۲۸ میلادی، (۱۲۴۳ هـ.ق.)، پس از موفقیت در تحمیل معاهده کذایی ترکمانچای، چشم به شیلات ایران دوخته بودند.ماهی‌های دریای مازندران از نظر ماکول بودن، تنوع و فراوانی در دو قرن گذشته و حال، پیوسته نظرهای آزمندانه کمپانی‌های خریدار و فروشنده مواد غذایی را به خود معطوف داشته‌اند.

ماهی، از دیرباز نقش مهمی در اقتصاد محلی، زندگی و تلاش معاش، مبادلات بازرگانی و اشتغال مردمان ساحل‌نشین دریای مازندران داشته و به دلایل مختلف طبیعی و اقلیمی، وفور ماهی در نواحی جنوبی دریای مازندران بیشتر از بخش‌های شمالی آن بوده است.به دوران حکومت‌های ایرانی که از خلافت عباسی بغداد اطاعات می‌کردند، از جمله به دوران سلسله طاهریان، رقم قابل توجهی از خراج ایالات گیلان و مازندران را مالیات صید ماهی و مرغان دریا تشکیل می‌داده است.

در دوران سلسله صفویه، اجاره دادن مصب رودخانه‌ها، از سوی دولت به ماهیگیران، به صورت یک منبع درآمد شخصی شاه معمول بود و بنا به نوشته آدام اولئاریوس مبالغ قابل‌توجهی از بابت اجاره مصب رودخانه‌ها به خزانه شاه واصل می‌شده است.

پیترودلاواله که در زمان شاه عباسی به ایران آمده است، در سفرنامه خود از صید ماهی‌های دریای مازندران یاد کرده و شرح مفصلی درباره ماهیان این دریا نوشته‌ است.

در پشت سدهایی از شاخ و برگ درختان که به وسیله ماهیگیران، در نقطه‌ای که رودخانه به دریا می‌ریخت، ایجاد می‌شد برکه کوچکی به وجود می‌آمد که منبع نعمت و آکنده از ماهیان گوناگون بود. این سد را در زبان محلی مازندران «شیل» و در لهجه محلی گیلان «کلهام» می‌گفتند و واژه شیلات که جمع شیل است بر مجموع فعالیت‌های ماهیگیران اطلاق می‌شد.

بین سال‌های ۱۷۵۰ تا ۱۸۲۸ میلادی، مقاطعه‌کاران و اجاره‌داران روسی در سواحل ایرانی دریای مازندران به صید ماهی اشتغال داشتند که این فعالیت با بروز جنگ قطع شده دوباره پس از سال ۱۸۱۳ (قرارداد گلستان)، آغاز شد.انعقاد عهدنامه تجاری مورخ ۵ شعبان ۱۲۴۳ هـ.ق. (۲۲ فوریه ۱۸۲۸ میلادی) حقوق و اختیارات بی‌حد و حصری را نصیب بازرگانانی کرد که بعضی از آنها روسی و بعضی ارمنی و بعضی قفقازی و عده‌ای هم از جمله ایرانیان تبعه روس بودند.از نخستین بازرگانان ماهی، حاج میرباقر حاجی طرخانی و فرزندان او از اتباع روس و از عمده‌ترین اجاره‌داران صید ماهی بودند. کسانی چون میرابوطالب، اشتانینکوف، میرصادق، استپان سوجایف و قراسیموف از دیگر تجار روس بودند که منابع ماهی ایران را بی‌رحمانه، به نفع انحصارات روس، یغما می‌کردند. گفتنی است که این بازرگانان حتی از حاج میرزا آقاسی، صدراعظم محمدشاه قاجار که برای مقابله با وضع آشفته و صید ماهی در دریای مازندران، شیلات را از شاه اجاره کرده بود، حساب نمی‌بردند.روس‌ها با تکیه به اصول کاپیتولاسیون که از تجار روس حمایت می‌کرد، مهارت در صید ماهی، داشتن کشتی‌ها مجهز شراعی و از سال ۱۸۴۰ به بعد با به آب انداختن کشتی‌های بخاری که ایرانی‌ها به آنها کشتی آتشی می‌گفتند (واپور) و اعمال فشار به دولت ایران، مقاصد خود را در بحر خزر پیش می‌بردند.

مردم ایران، به جز مردم نواحی شمال، از طعم و اهمیت غذایی ماهی بی‌خبر بودند و ماهی در اقلام غذایی مصرف آنها جای مهمی نداشت. ماهی‌هایی که به نواحی مرکزی و جنوبی و شرق و غرب کشور می‌رسید فقط ماهی شور و دودی بود که مردم کمتر رغبت به خوردن آن نشان می‌دادند. ناامنی کشور، دشواری و صعب‌العبوری راه‌ها، نبودن وسایل ارتباط و حمل‌ونقل سریع، مردم را از ماهی تازه محروم می‌کرد. از طرفی منافع تجاری روس نیز اجازه نمی‌داد که ماهی شمال ایران و ماهی دریای مازندران از سفره مردم قفقاز و روسیه به سفره مردم خراسان و کرمان و بلوچستان و فارس و تهران و آذربایجان راه یابد. در حالی که روزگاری در سفره مجلل و رنگارنگ شاه‌عباس، در قصر فرح‌آباد ساری یا کاخ صفی‌آباد، قطعات برشته ماهی‌های آزاد و سفید ایران اشتهای میهمانان ایرانی و خارجی دربار مثلا پیترو دلاواله ایتالیایی (که چند هفته‌ای در آن قصر میهمان شاه‌عباس بود) را تحریک می‌کرد، اما روی هم رفته حمل ماهی به نواحی غیر از سواحل بحر خزر کار بسیار مشکل و بی‌فایده‌ای بود و محموله، فاسد و غیرقابل استفاده، به مقصد می‌رسید. روس‌ها، از سال‌های ۱۷۵۰، به اهمیت ذخایر غذایی دریای مازندران آگاه شدند. در این دریا ماهی‌هایی چون آزاد، سیم، سوف، کپور، سفید، کفال، مارماهی، سس،‌اسپله، شاه ماهی، اورنج، قزل‌آلا، تلاجی یا کلمه، کولی، ماهی‌های خاویاری مانند خاویاری بزرگ تاس پوزه یا اوزونبرون و شیب، بلوگا، ارنگه، ۱۲ گونه سگ ماهی (Lupeidac) و مخصوصا پنج نوع سگ‌ماهی (شکمه‌دار، سگ ماهی ولگائی، سگ‌ماهی پشت سیاه حاجی طرخانی، سگ‌ماهی دلگینی و سگ ماهی گرگانی) و گاو ماهی یافت می‌شد که مجموعه بی‌نظیری از مواد غذایی عالی را به وجود می‌آورد.

در سال ۱۸۵۰ میلادی، ۱۲۶۶ هـ..ق امیرکبیر صدراعظم مصلح ایران درصدد کوتاه کردن دست روس‌ها از شیلات ایران برآمد. او قصد داشت شیلات را به میرزاابراهیم‌خان دریابیگی، تبعه ایران، اجاره دهد. روس‌ها درصدد مخالفت برآمدند و در عین حال در خانواده میرزا ابراهیم‌خان کسانی را یافتند که تابعیت روسیه را پذیرفته بودند، اما امیرکبیر، به‌رغم اعمال فشار روس‌ها، شیلات را به دریابیگی اجاره داد. روس‌ها به تشبث و بهانه‌جویی پرداختند و پس از او دو نفر دیگر از اتباع ایران، میرزا اسماعیل و محمد ولی‌بیک شیلات را به اجاره گرفتند. میرزا آقاخان نوری صدراعظم که بسته به انگلیسی‌ها بود نیز صرفا به خاطر جلب رضایت آنان مانع از اجاره دادن شیلات به اتباع روس می‌شد.برتری تکنیکی روسیه عاملی بود که دولت ایران را وا می‌داشت تا از روسیه و اتباع آن برای صید ماهی و نگهداری و فروش آن کمک بخواهد. «عمله صید، متخصص ماهی‌گیری، وسیله صید، کشتی و وسایل حمل‌ونقل» باید از روسیه صادر می‌شد.

بنا به نوشته ا. تیموری: «هرگاه اجاره‌دار عمده شیلات تبعه ایران بود، نمی‌توانست بدون مساعدت و جلب نظر روس‌ها از عمل خود نتیجه‌ای بگیرد و بدین جهت همیشه اجاره‌داران ایرانی و مباشرین شیلات متوسل به دولت ایران می‌شدند تا ازاین طریق همراهی و کمک روس‌ها را نسبت به خود جلب نمایند.»

در بررسی انگیزه‌های رسوخ یافتن عنصر اجنبی (اروپاییان) به ساحت ثروت و تجارت و صنعت و منابع طبیعی و حیاتی کشور، پیوسته کارآمد بودن تکنیک فرنگی، برخورداری آن از تحول روز به روز، آگاهی‌های فنی و متناسب با حوایج مملکت و افزایش سطح این آگاهی‌ها از طریق کسب و تبادل تجارب و تحقیقات در بعد گسترده‌ای تقریبا به اندازه همه پیشرفت‌های جهان پیشرفته و به اندازه حرص استعمارگری و زرنگی و مردرندی و سوءاستفاده از نیاز متقاضی در عنصر فرنگی جلب نظر می‌کند.تنها زور و زر و نیرنگ فرنگی نبود که ایرانیان را به استمداد برای رفع حوایج جامعه‌مان از نظر صنعت و اقتصاد و مدیریت و تجارت و جنگ وا می‌داشت. عیب کار اینجا بود که فرنگی سیاس، زرنگ، کارکشته، متخصص، کارگشا، با پشتکار و پرشکیب می‌نمایاند و در عین آنکه مادی بود و برای پول جان نثار می‌کرد، تظاهر می‌کرد که بی‌طمع است و سود خود را در آینده از منافعی که در راه آباد کردن ایران به دست خواهد آمد! (و این آباد کردن را ما خوش خیالانه به عهده او واگذارده بودیم) دریافت خواهد کرد.اختراع کشتی آتشی (بخاری) و مسافرت دائمی اتباع روس به سواحل جنوبی دریای مازندران و اطلاعات وسیع آنان در زمینه ماهیگیری، دولت ایران را به فکر انداخت تا خود نیز مانند روس‌ها فکری برای شیلات دریای مازندران بکند و از این طریق به خزانه خالی شاه شاهان وجوهی سرازیر کند. روس‌ها آماده هرگونه استقبال برای همکاری در امور شیلات ایران بودند، آنان دریای مازندران را به چشم یک دریاچه داخلی آسیایی خود می‌نگریستند و امیدوار بودند اتباع روس انحصار صید ماهی ایران را به دست آورند.