دخل و خرج دولت در ایران، یکی از مسائل پیچیده است. دولت‌های استبدادی رژیم‌های قاجار برای اینکه این دخل و خرج را ساماندهی کنند نیاز به تخصص را احساس و برای این کار اقدام به استخدام مستشاران خارجی می‌کردند. آرتور چستر میلسپو یکی از مدیران مالی که آمریکایی است که در سال‌هایی مدیرکل مالیه ایران شد. وی و همکارانش که در زمان قوام‌السلطنه به استخدام دولت ایران درآمدند چه کارهایی را انجام دادند. این گزارش که در موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی تهیه شده به بررسی همین موضوع پرداخته است.

اشاره

آرتور چستر میلسپو (Aurthur Chester Millspaugh) روز اول مارس ۱۸۸۳ م، در مزرعه‌ای واقع در ۵ مایلی شهر «آگوستا» (Augusta) در ایالت میشیگان متولد شد. دوره دبیرستان را در شهر «آگوستا» در سال ۱۹۰۲ به پایان رساند. در سال ۱۹۰۸ درجه لیسانس از کالج «آلیبون»، در سال ۱۹۱۰ درجه فوق لیسانس از دانشگاه ایلی نویز و بالاخره سال ۱۹۱۲ درجه دکترای خود را در رشته «اقتصاد» از دانشگاه معروف «جان هاپکینز» دریافت کرد. بعد در سال ۱۹۳۹ یک درجه دکترای افتخاری حقوق نیز از طرف دانشگاه ایلی‌نویز به او اعطا شد.

از سال ۱۹۱۲ به‌عنوان استاد علوم سیاسی در کالج «ویت من» واشنگتن و از سال ۱۹۱۷ در سمت دانشیار علوم سیاسی دانشگاه «جان هاپکینز» به کار پرداخت. در اواخر سال ۱۹۱۸ در وزارت خارجه آمریکا استخدام شد و به‌عنوان مشاور درجه چهارم در امور اقتصاد نفت مشغول به کار گردید و در همین سمت بود که برای بار اول در سال ۱۹۲۲ به استخدام دولت ایران درآمد.میلسپو اندکی پس از پایان دوره نخست خدمت خود در ایران در سال ۱۹۲۷ م، از طرف وزارت امور خارجه آمریکا به سمت مشاور کل امور مالی هائیتی منصوب شد. فعالیت وی در هائیتی سه سال ادامه یافت. وی پس از پایان سال ۱۹۲۹ م، به آمریکا و فعالیت‌های دانشگاهی بازگشت و در سال ۱۹۳۰ به تدریس در دانشگاه و همکاری با موسسه بروکینگز (Brookings Institute) واشنگتن پرداخت تا آنکه دوباره در فاصله سال‌های ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۵ به ایران آمد و ریاست کل دارایی ایران را به‌عهده گرفت و درباره ماموریت ثانوی خود در ایران، کتاب «آمریکایی‌ها در ایران» را نوشت و پس از بازگشت از ایران دوباره در همان شغل سابق در موسسه بروکینگز مشغول به کار شد.میلسپو در سال ۱۹۴۹ م، بازنشسته شد و در پنج سال آخر زندگی، ریاست شورای نویسندگان (سردبیری) روزنامه «کالامازوگازت» را به‌عهده داشت.

دکتر میلسپو عصر روز ۲۴ سپتامبر ۱۹۵۵ به علت سکته قلبی درگذشت و در شهر زادگاهش «آگوستا» در ایالت میشیگان به خاک سپرده شد.دوره کوتاه مستشاری مورگان شوستر، مدیرکل مالیه ایران در سال ۱۹۱۱، این تصور را ایجاد کرده بود که استخدام یک مشاور مالی آمریکایی، کلید نجات مالی و سیاسی ایران است. شوستر در طول ماموریت کوتاهش در ایران توانسته بود اعتماد و توجه مردم این کشور را جلب کند. علاوه بر این، آمریکا در حکم وزنه متقابلی در برابر بریتانیا و روسیه تصور می‌شد. با انتصاب قوام‌السلطنه به ریاست کابینه در ماه مه ۱۹۲۱ و تشکیل مجلس چهارم، استخدام یک مشاور مالی آمریکایی با جدیت پیگیری شد. قوام به رغم اینکه برادر وثوق‌الدوله و خودش نیز در گذشته از حامیان بریتانیا بود، تلاش کرد ایران را از چنگال بریتانیا و کابوس دیکتاتوری رضاخان که بر کشور سایه افکنده بود برهاند؛ که آن را باید مایه افتخارش دانست.قوام تلاش داشت با استخدام مستشاران آمریکایی، ایران را به ایالات متحده نزدیک‌تر کند. او معتقد بود، شروع کار آنها آمریکا را نیز درگیر امور سیاسی و مالی ایران خواهد کرد؛ که هر دو به ضرر بریتانیا تمام می‌شد.

طبیعی بود که این سیاست به مذاق انگلیسی‌ها اصلا خوش نیاید، چون آنها ایران را قلمرو انحصاری خود می‌دانستند. انگلیسی‌ها هرگز قوام را نبخشیدند؛ چرا که او و مجلس به وضوح تلاش داشتند با استقرار یک هیات مستشاری آمریکایی در ایران نگذارند ثمره کودتا از گلوی انگلیسی‌ها پایین برود.

بنابراین تعجبی نداشت که- طبق گزارش کنسول آمریکا، برنارد گوتلیب- رضاخان در حضور احمدشاه دست روی قوام بلند کند. قوام به حسین علائی، وزیر مختار ایران در واشنگتن (که بعدها نامش را به حسین علاء تغییر داد)، دستور داده بود تا موضوع اعزام یک هیات مالی آمریکایی و امکان پرداخت وام به ایران را پیگیری کند. او همچنین به خصومت وزیر مختار بریتانیا با طرح پیشنهادی آمریکا اشاره کرده و در انتهای پیامش نوشته بود: «باید با اطمینان کامل کارتان را ادامه بدهید.

در این لحظه بسیار حساس، دولت و مجلس چشم به تلاش‌های شما دوخته‌اند و مشتاقانه منتظر دیدن مدرک مستندی از حسن نیت آمریکا نسبت به ایران هستند.»