گروه تاریخ‌اقتصاد- نامه‌ای که می‌خوانید، از مجموعه نامه‌های رسمی امیرکبیر است که جزو مدارک اصلی تاریخ دوره قاجار محسوب می‌شوند و با مطالعه آنها حوادث مهم اجتماعی و اقتصادی دوره کوتاه و پربار صدارت امیر به روشنی نمایان می‌شود: ایضا جناب مجدالذاکرین که از معمرین این زمان است از مرحوم وقایع‌نگار روایت می‌کند که می‌گفت یک روز خدمت امیر نظام شرفیاب بودم و دو سه نفر دیگر نیز از اعیان و وجوه تهران نیز در خدمت او بودند. حاج عبدالوهاب دولابی که یکی از محترمین ذی ثروت بود بیامد و به امیر نظام شکایت نمود که جناب میرزاشفیع صاحب دیوان سه هزار تومان طلب مرا نمی‌دهد و هر زمان مطالبه می‌کنم به تعلل و طفره می‌گذراند. امیر رضی‌بیک آردل را بخواست و به او فرمود که الساعه صاحب دیوان را در منزل یا هر جا که باشد پیدا می‌کنی و ریش او را می‌گیری و از دست نمی‌دهی تا سه هزار تومان طلب این حاجی را بگیری و تا دو ساعت دیگر که نمازهای ظهرین را خوانده باشم تمام نقد مسکوک را اینجا حاضر کرده باشی. آنگاه آفتابه و لگن جهت وضو بخواست و ما که در آن مجلس حاضر بودیم به یکدیگر نظرهای شگفت‌آمیز نموده وصول این مبلغ پول را در دو ساعتی که غایت آن غروب آفتاب بود امری محال می‌دانستیم و با این عقیده که داشتیم، قبل از غروب رضی‌بیک با سه هزار تومان طلای مسکوک بازگشت و معلوم شد که صاحب دیوان در اندرون خویش بوده و در بیرون آمدن با پیغامی که رضی‌بیک داده بود تعلل نموده تا او را خبر از ورود رضی‌بیک به اندرون دادند؛ و از اطاق که بیرون دویده و در پله‌های تالار با مامور مصادف شده و مامور ریش وی را به چنگ آورده و چنانکه به او حکم شده بود رها نکرده، تا تمام نقد مرقوم را حاضر ساختند و به وی تسلیم نمودند. منبع: نامه‌های امیرکبیر، تصحیح و تدوین سیدعلی آل‌داود