توافق گازی ایران و شوروی
گروه تاریخ اقتصاد- با پادویی حکیم‌الملک با روزنامه‌های پاریسی قرارداد بستند که تا مدت‌ها پس از سفر درباره اعلی‌حضرت قلم‌فرسایی کنند و «یکصدوبیست هزار فرانک» بگیرند که دو هزار فرانک نقد دادند و سر پرداخت بقیه دبه در آوردند که کار به محاکمه و درخواست احضار شاه به دادگاه کشیده شد که با پا درمیانی نظرآقا، وزیر مختار ایران در پاریس، موضوع فیصله یافت.
متعاقب توافق ایران و شوروی در دسامبر ۱۹۶۵ و ژانویه سال ۱۹۶۶ که مطابق با دی‌ماه ۱۳۴۴ است یک هیاتی از طرف ایران تحت نظر وزیر اقتصاد وقت آقای علینقی عالیخانی، با مشارکت صفی اصفیاء رئیس سازمان برنامه، دکترمحمد یگانه و آقای مهندس فرخ نجم‌آبادی و آقای هوشنگ فرخان، که آن موقع در شرکت ملی نفت بود و سه کارشناس نفتی رفتند به شوروی برای مذاکرات. در موافقت‌نامه‌ای که در آنجا امضا شد آن قسمتی که مربوط به شاه لوله اول گاز است این بود که ۱۰ میلیارد مترمکعب گاز برای مدت ۱۵ سال از ایران صادر بشود. چون معامله تهاتری بود، در مقابل آن روس ها قبول کردند که کارخانه ذوب آهن و کارخانه ماشین سازی اراک و مقداری از اجناس شاه لوله اول گاز، ازجمله کمپرسورها را بدهند و در ساختمان طرح شرکت بکنند و اجناس دیگری از ایران وارد بکنند. این چارچوب کار بود. به این ترتیب مبانی طرح شاه لوله اول گاز پی‌ریزی شد و قرار شد که گازهایی که درجنوب سوزانده می‌شدند جمع‌آوری بشوند، از ناحیه آغاجاری و مارون و اهواز، خط لوله‌ای به قطر ۴۲ اینچ تا تهران و ۴۰ اینچ از تهران تا آستارا، به طول ۱۱۰۰ کیلومتر و انشعاباتی هم برای گازرسانی به شهرها در نظر گرفته شد، به ترتیب از جنوب شروع کنیم، برای شیراز، اصفهان، قم، کاشان و تهران، و بعدا شهر صنعتی البرز به آن اضافه شد. این انشعاباتی بود که در چارچوب طرح شاه لوله گاز ساخته شد. البته گاز تا موقعی که من در شرکت ملی گاز بودم به شهرهای دیگری هم داده شد و الان شاید در حدود دویست الی دویست و پنجاه شهر و روستای مملکت از گاز استفاده می‌کنند، شهرهای بزرگ و کوچک. طرح دو هدف داشت: مصرف داخلی و صادرات. از جمع ظرفیت طرح که ۱۶ میلیارد مترمکعب درسال بود، ۶ میلیارد برای مصارف داخلی تخصیص داده شده بود و ۱۰ میلیارد برای صادرات. صد درصد صادرات به شوروی بود و معامله هم تهاتری بود.
اقدام دیگری که در کنار شاه لوله گاز انجام شد مربوط به مایعات گازی بود. از گازهایی که جمع‌آوری می‌شد کنسرسیوم مایعات گازی را، خاطرتان هست همان مایعات گازی را که ما نمی‌توانستیم صادر بکنیم به علت موانع قراردادی، حدود بیست و پنج هزار بشکه در روز استحصال می‌کرد و صادر می‌کرد. این مایعات بعدا در صنعت گاز مایع داخلی خیلی موثر واقع شد، چون پالایشگاه ها دیگر قادر به تامین مصارف داخلی نبودند و این منبع کمک بسیارموثری کرد. دراین مورد هم صحبت خواهیم کرد. اقدام سومی که در همین سال ۱۹۶۵ یا ۱۳۴۴ انجام شد که باز باید بگوییم این هم یکی از پایه‌های اصلی بود، مذاکرات با کنسرسیوم بود. مقدمتا باید بگویم سالی دو بار با کنسرسیوم مذاکراتی انجام می‌شد، یک بار در لندن و یک بار درتهران. هدف اصلی مذاکرات افزایش عایدات دولت ایران بود از طریق افزایش صادرات نفت خام یا فرآورده‌های نفتی. ولی مذاکرات سال ۱۹۶۵ در لندن یک وجه تمایز خاصی داشت و آن مساله تحصیل گاز برای شاه لوله اول گاز بود. یعنی آقای عالیخانی رفته بودند به مسکو و در رابطه با قرارداد شاه لوله گاز در ۵ اکتبر ۱۹۶۵ پروتکلی را امضا کرده بودند. ولی هنوز از نظر حقوقی گازی در کار نبود، چون گازها در اختیار کنسرسیوم بود و آنها هم علاقه‌ای به استفاده از گاز نداشتند. بنابراین در سال ۱۹۶۵ متعاقب پروتکل مذکور، ماموریت اصلی دکتر اقبال، که رئیس هیات نمایندگی ایران بود، این بود که گاز برای شاه لوله گاز فراهم شود. این کار خوشبختانه با موفقیت انجام شد. یعنی کنسرسیوم می‌دانست که اصلا دیگر چاره‌ای ندارد، چون اطلاع داشت که پروتکلی با دولت شوروی امضا شده و دولت ایران و شاه ایران به‌طور کامل و به قول فرنگی‌ها (full force)به دنبال آن هستند. تلاش من به عنوان جوان‌ترین عضو هیات نمایندگی با سابقه تلخ قبلی درمورد طرح‌های (NGL) مایعات گازی در این بود که در کنار گاز ترتیبات لازم برای مایعات گازی NGL نیز داده بشود، یعنی استحصال مایعات گاز و صدورش در اختیار شرکت ملی گاز قرار داده بشود. به خاطر دارم در میان هیات نمایندگی ایران نظر مرحوم هدایت که به‌تازگی نماینده شرکت ملی نفت در حوزه قرارداد کنسرسیوم شده بود به مطلب جلب شده بود.
منبع: محسن شیرازی، به نقل از یک مصاحبه