دو بیگانه  در یک روستا

آندری کورکوف در کشورهای آسیایی بیشتر به خاطر «مرگ و پنگوئن» شناخته شده است و آثاری بسیار خواندنی دارد. او از نظر سیاسی و اجتماعی کاملا فعال و رئیس انجمن قلم اوکراین است. کورکوف در «مرگ و پنگوئن» به پدیده قتل‌های سفارشی می‌پردازد که پس از فروپاشی در روسیه و اوکراین بسیار رایج بود. او در دیگر کتاب‌هایش معمولا فضایی سوررئال را دنبال می‌کند و داستان‌هایش براساس اتفاقی غیرطبیعی پیش می‌رود. اما این ویژگی در «زنبورهای خاکستری» بسیار کمرنگ شده است. این رمان بسیار رئالیستی است و دغدغه‌های اجتماعی نویسنده در آن بسیار برجسته و به تعبیر منتقدان گل‌درشت شده است. او در مصاحبه اخیرش در پاسخ به چرایی بروز این همه تفاوت می‌گوید، در طول این چند سالی که از مناقشه بر سر بخشی از شرق اوکراین و شبه‌جزیره کریمه می‌گذرد، در مورد مناقشه در شرق کتاب‌های زیادی (حدود ۲۵۰ مورد) نوشته شده است، اما در مورد ماجرای شبه‌جزیره کریمه چیزی به جز یکی دو کتاب مستند نوشته نشده است. پس فکر کردم باید کتابی باشد که در ادبیات اوکراینی به این مساله توجه کند.

در این اثر زنبورداری در منطقه خاکستری جنگ میان اوکراین و روسیه قرار گرفته که متعلق به هیچ‌یک از این دو نیست. اما دو شخصیت باقی‌مانده در این روستای تخلیه‌شده، زبان مشترکی پیدا نمی‌کنند. یکی طرفدار روسیه و دیگری طرفدار اوکراین است. نکته جالب در اینجا این است که این روستا از نظر زبانی و فرهنگی بیشتر به روسیه نزدیک است، اما باز یکی از این شخصیت‌ها ترجیح می‌دهد طرفدار اوکراین باشد. چون سردمداران جبهه مخالف، تجزیه‌طلبان، از اشرارند. پس، حتی زمانی که آرمان‌هایی هم‌راستا با خواسته‌های این مردم بیان می‌کنند، نمی‌توانند آنها را با خود همراه کنند. افزون بر این، در اینجا تنهایی انسان‌ها در جامعه امروزی به‌خوبی نشان داده شده است. کسی که در روستای دو نفره هم‌زبانی نمی‌یابد، در هیچ کجای دیگر هم‌زبانی نمی‌یابد و همیشه با دلیلی تحت فشار قرار می‌گیرد. ما هم با همین مساله روبه‌رو هستیم. شاید خیلی از کسانی که از شهری به تهران یا از تهران به شهری جابه‌جا می‌شوند، با چنین مواردی مواجه شوند. باید از این کتاب درس بگیریم که چنین چیزهایی می‌تواند باعث تفرقه شود.