شادی آذری: امروز قطار‌های پر سرعت به نماد توسعه‌یافتگی کشورها تبدیل شده‌اند و کشورهای منطقه و جهان در راه‌اندازی، توسعه و ارتقای کیفیت آن از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند. در این بین اما برخی کشورها به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند و برخی دیگر هنوز با معضلاتی دست و پنجه نرم می‌کنند. یکی از موفق‌ترین تجربه‌های راه‌اندازی قطارهای پر سرعت را می‌توان در اروپا یافت.

به یقین می‌توان گفت که سوار شدن در قطار پرسرعت مسیر برلین به هامبورگ، دو شهر بزرگ آلمان، تجربه‌ای کاملا متفاوت از سوار شدن در قطار امترک آمریکاست که شهرهای بزرگ ساحل شرقی آن را به هم پیوند می‌زند. تجربه سفر با قطار پر سرعت آلمان با نام اینترسیتی اکسپرس، همچون تجربه سفر با یک مرسدس بنز در اتوبان است. در این سفر راهنمای قطار به سمت شما می‌آید و با روی گشاده به شما پیشنهاد می‌کند که قهوه بنوشید. درهای سرویس‌های بهداشتی این قطار به‌صورت الکترونیک باز می‌شوند.

برای سهولت کار معلولان یک دکمه تعبیه شده است که با فشردن آن درب باز می‌شود. با وجود تجربه بد مسافران قطار پرسرعت امترک آمریکا، کار این قطار هرگز برای مدت طولانی متوقف نمانده است، راهنمای این قطار خسته و ترشرو نیست، درهای سرویس بهداشتی بی‌سر‌و‌صدا باز و بسته می‌شوند و این قطار هرگز تاخیر ندارد. علاوه بر همه اینها، در قطارهای پرسرعت آلمان، اینترنت پر سرعت هم همیشه در دسترس مسافران قرار دارد. قیمت بلیت هر مسیر این قطار ۴۵ یورو، حدود ۵۰ دلار است. گرچه این قیمت اصلا ارزان نیست، اما از قیمت بلیت بسیاری دیگر از قطارهای پرسرعت جهان کمتر است. مسافت برلین تا هامبورگ ۱۷۹ مایل است. مسافت بین نیویورک تا بالتیمور هم همین قدر است اما قسمت بلیت امترک برای هر مسیر آن ۷۷ دلار است ضمن اینکه قطار پرسرعت امترک آمریکا همین مسافت را ۴۰ دقیقه دیرتر طی می‌کند. قطار پرسرعت دیگر آمریکا به‌نام آسلا برای همین مسافت بلیت خود را ۱۵۰ دلار می‌فروشد و سفرش ۲۰ دقیقه بیشتر طول می‌کشد. تحقیق جدیدی که انجام شده درس‌هایی را از قطار پرسرعت آلمان برای آمریکا و سایر کشورهایی که قصد دارند سیستم قطار پر سرعت با کیفیتی داشته باشند، در بردارد.

مهم‌ترین نکته این است که باید سیستم قطار پرسرعت به‌عنوان محور کل سیستم حمل‌و‌نقل کشور قرار گیرد. برخورداری از یک سیستم موفق قطار پر سرعت، چیزی بیش از نصب ریل بین شهرها و خرید لکوموتیوهای فانتزی جدید است. مطالعه جدید هشدار می‌دهد که نباید ایستگاه‌های توقف قطار پرسرعت را در جاهای کم جمعیت قرار داد چون این اقدام موجب کاهش بی‌دلیل سرعت قطار می‌شود. اریک ایدلین، نویسنده این مطالعه جدید در بخشی از این پژوهش نوشته است، ایستگاه‌های قطار پرسرعت باید در مرکز شهرهای اصلی قرار گیرد و این همان کاری است که آلمان انجام داده است. قطار پر‌سرعت اینترسیتی اکسپرس، در سفر دوساعته خود بین برلین و هامبورگ هیچ توقفی ندارد.

ایدلین در ادامه پژوهش خود نوشته است در عوض قطار پر‌سرعت فرانسه معمولا ایستگاه‌هایش در حومه شهرها قرار دارد و به همین دلیل نه تنها سفرهایش کندتر صورت می‌گیرد، بلکه ارتباط آن با سایر انواع وسایل حمل‌و‌نقل ناکارآمد است. باید جایابی ایستگاه‌های قطار پر‌سرعت عاقلانه و با در نظر گرفتن ارتباط با سایر انواع وسایل نقلیه انجام گیرد. در مواردی هم که وجود ایستگاه قطار پرسرعت در حومه یا یک شهر کوچک ضروری است، زمینه ایجاد ایستگاه‌های وسایط نقلیه دیگر نیز باید در اطراف آن ایجاد شود. از سوی دیگر یکی از مزایای قطارهای پر سرعت نسبت به هواپیماها این است که این قطارها مسافران خود را به جای آنکه به یک فرودگاه در حومه شهر هدایت کنند، آنها را به مرکز شهر هدایت می‌کنند.

نکته دیگری که در راه‌اندازی قطارهای پرسرعت اهمیت دارد، چشم‌اندازی است که مسافران طی مسیر مشاهده می‌کنند. به‌عنوان مثال در مسیر کریدور قطار امترک آمریکا، مسافران طی یک سفر هفت ساعته حتی از یک مزرعه هم عبور نمی‌کنند. حومه هر شهر به حومه شهر دیگر متصل می‌شود. در حالی که مسافرانی که در برلین زندگی می‌کنند پس از یک سفر نیم ساعته از مرکز شهر به مزارع ذرت و مراتع دام‌ها می‌رسند. این نه تنها نشان‌دهنده سرعت قطار برلین است، بلکه پراکندگی مناسب شهرها در آلمان را هم نشان می‌دهد. اروپایی‌ها پیش از رونق تولید خودرو شهرهای خود را ساخته بودند و به همین دلیل شهرهایشان را با بزرگراه‌ها پاره پاره نکردند. در عوض اروپایی‌ها مناطق روستایی خود را حفظ کردند و از حومه شهرهایشان استفاده بهینه‌تری کردند. بنابراین مناطق مربوط به مترو و قطار در اروپا به نقاط شلوغ و پرجمعیت مرکز شهرهای عمده اختصاص یافت و بین آن ایستگاه‌ها، مناطق روستایی دست‌نخورده باقی ماند. نکته دیگر اینکه، برای آنکه یک قطار پرسرعت از همه ظرفیت خود استفاده کند، باید بخشی از جامعه‌ای باشد که تولید دی اکسیدکربن آن کم است. به این معنا که هر چه شهرهایی که در آنها ایستگاه‌های قطار پر‌سرعت قرار دارند بیشتر به پیاده‌رو، مسیر دوچرخه و وسایط نقلیه عمومی مجهز باشند، کارآیی قطارهای پرسرعت بالاتر می‌رود. مسافرانی که از قطار پیاده می‌شوند باید بتوانند به آسودگی سوار یک اتوبوس یا متروی شهری شوند. اینها نکاتی است که در اروپا به درستی رعایت شده است. اکنون نقاط دیگر جهان از جمله کالیفرنیا، در حال کار روی این موضوع هستند. این نکته درست است که قطارهای پرسرعت، خود موجب کاهش آلاینده‌ها می‌شوند اما نکته این است که برای کاهش سفر با خودرو، لازم است که وسایط نقلیه عمومی هم در اطراف ایستگاه‌های قطار پر‌سرعت در دسترس مسافران باشند.