موضع اروپا در بحران سوریه

دنیای اقتصاد-سعیده‌سادات فهری: رحمن قهرمانپور، پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه در گفت‌وگو با روزنامه «دنیای اقتصاد» به بررسی نقش آمریکا و اتحادیه اروپا در بحران سوریه و نگاه آنها به آینده این بحران پرداخت و گفت اکنون وضعیت به گونه‌ای است که غرب در بحران سوریه خیلی دست بالا را ندارد؛ یعنی این‌گونه نیست که هر زمان اراده کردند بحران را حل کنند. به گفته این کارشناس اگر به لحاظ ژئوپلیتیک بخواهیم این موضوع را تحلیل کنیم قاعدتا منافع اتحادیه اروپا در پایان یافتن بحران سوریه بیش از آمریکاست. او همچنین معتقد است این تحلیل درست نیست که بگوییم آمریکا به‌دنبال تطویل بحران در سوریه است زیرا واشنگتن به‌جز مساله اسرائیل در دیگر مسائل از ادامه بحران سوریه متضرر خواهد شد. قهرمانپور دلیل اهمیت اسرائیل برای آمریکا را نیز مساله قدرتمند بودن لابی اسرائیل در ایالات‌متحده بیان می‌کند.

با توجه به مدت زمان بحران سوریه و عدم ارائه راه‌حلی برای آن از یکسو و از سوی دیگر تلاش‌های کشورهای اروپایی و آمریکا در قالب انجام نشست‌ها و گفت‌وگوهای دوجانبه و چندجانبه با کشورهای دخیل و موثر در این بحران، تاچه حد می‌توان گفت که غرب در حل بحران سوریه به‌صورت جدی وارد عمل شده و خواهان حل این بحران است؟

این مساله که آیا اتحادیه اروپا و ایالات‌متحده آمریکا در پی حل بحران سوریه هستند یا خیر نیاز به اطلاعاتی دارد که در دسترس نیست. اما براساس آنچه به‌صورت علنی اعلام کرده‌اند آنها می‌خواهند که بحران سوریه حل و فصل شود. همچنین در مقام تحلیل می‌توان گفت که اروپا بیشتر از آمریکا در حل بحران سوریه منافع دارد و مهم‌ترین مساله برای اروپا نیز بحران ناشی از مهاجران است و پیامدهای این مهاجرت بر امنیت داخلی کشورهای اروپایی از زوایای مختلف قابل بررسی است. تعداد افرادی که از اروپا به داعش پیوسته‌اند قابل‌توجه است. بنابراین اگر بحران سوریه حل شود ممکن است این افراد به کشورهایشان بازگردند که باید برای این مساله چاره‌ای بیندیشند. همچنین تاثیر تفکرات افراط‌‌گرایانه داعش بر جوانان حاشیه‌نشین در اروپا یا اقدامات تروریستی این گروه‌ها از شارلی ابدو تا دیگر نقاط فرانسه و انگلیس نیز شایان ذکر است. این مسائل، مسائلی نیست که کشورهای اروپایی به سادگی از کنار آنها عبور کنند. بنابراین اگر به لحاظ ژئوپلیتیک بخواهیم این موضوع را تحلیل کنیم قاعدتا منافع اتحادیه اروپا در پایان یافتن بحران سوریه بیش از آمریکاست.

آیا اروپا و آمریکا قدرت و توان لازم را برای حل بحران سوریه دارند و می‌توانند در راستای پایان یافتن این بحران اقدامی کنند؟

در این رابطه دو نگاه مطرح است؛ آنهایی که معتقد به تئوری‌های توطئه هستند بر این باورند که آمریکا و اروپا می‌توانند هر زمان که خواستند بحران سوریه یا بحرا‌ن‌های شبیه به آن را حل کنند؛ اما خودشان دست نگه داشته‌اند. اما اگر کمی واقع‌بینانه‌تر به قضیه نگاه کنیم، واقعیت امر این است که خود آنها نیز اکنون در بحران سوریه خیلی دست بالا را ندارند؛ یعنی این‌گونه نیست که هر زمان اراده کردند بحران را حل کنند، زیرا اخیرا کشورهای غربی به همراه دیگر کشورهای دخیل در بحران سوریه تلاش‌های بسیاری برای حل بحران سوریه انجام دادند؛ اما راه به‌جایی نبردند. کنار هم قرار دادن این گروه‌های متفاوت و متضاد در کنار هم در سوریه کار آسانی نیست و از دیگر سو صحنه عملیاتی و سیاسی در سوریه به قدری پیچیده شده است که هیچ بازیگری نمی‌تواند بگوید آنجا کاملا در اختیار اوست و می‌تواند صحنه را تغییر دهد. کاری که روسیه انجام داد همین بود؛ روسیه با ورود نظامی به صحنه سوریه در پی آن بود که معادلات را به نفع خود تغییر دهد و سپس به گروه‌های معارض فشار بیاورد که بر سر میز مذاکره بنشینند. مشاهده می‌کنیم که چند ماه از این استراتژی روسیه گذشته است؛ اما هنوز مسکو به نتیجه ملموسی نرسیده و در حال حاضر نیز چشم انداز روشنی وجود ندارد که روسیه بتواند معادلات سوریه را به نفع خود تغییر دهد.

غرب و به‌ویژه آمریکا از تداوم بحران سوریه درخصوص اسرائیل چه منافعی عایدشان می‌شود و آیا مساله اسرائیل آن‌قدر اهمیت دارد که آمریکا از دیگر مسائلی که در رابطه با بحران سوریه گریبانگیرش شده است، چشم‌پوشی کند؟

آنچه مشخص است سوریه با اسرائیل بر سر تپه‌های جولان اختلافاتی دارد و همچنین سوریه محور مقاومت محسوب می‌شود؛ بنابراین از این زوایا اگر به قضیه نگاه کنیم می‌توان گفت که آمریکا و اتحادیه اروپا نمی‌خواهند بحران سوریه حل شود؛ اما به‌طور کلی بحث اسرائیل برای آمریکا از اهمیت بیشتری برخوردار است که دلیل آن نیز به قدرتمند بودن لابی اسرائیل در آمریکا باز می‌گردد.

البته این تحلیل نیز قوی نیست که بگوییم آمریکا به‌دنبال تطویل بحران در سوریه است؛ زیرا واشنگتن نیز به‌جز مساله اسرائیل در دیگر مسائل از ادامه بحران سوریه متضرر خواهد شد؛ در این رابطه مساله تنش با روسیه و مساله عراق مطرح است. آمریکا بیش از یک دهه پیش به عراق حمله نظامی کرد و تلاش داشت که تصویر خوبی پس از حمله از آن کشور ارائه دهد؛ اما روند تحولات در آن کشور برخلاف خواسته آمریکا است که این مساله به تصویر آمریکا در جهان ضربه وارد کرده است. همچنین می‌بینیم که ظهور داعش در مساله مناظره‌ها و صحبت‌های انتخاباتی آمریکا تبدیل به بحث داغی شده و ترامپ اخیرا کلینتون را متهم کرده که در ظهور داعش نقش داشته است. با این تفاسیر نمی‌توان گفت که آمریکا از تطویل بحران در سوریه منتفع خواهد شد؛ بلکه تنها مساله تامین امنیت اسرائیل به نفع واشنگتن است.