چند جوان خلاق، مغازه فلافل‌فروشی را با ایده‌ای نو برپا کردند. در این کار نو، نه فلافل ایده جدیدی بود نه فروشگاه اغذیه، بلکه فروش فلافل به‌صورت سلف سرویس موجب شد، توجه بسیاری از جوانان علاقه‌مند به فلافل را به خود جلب کند. تزریق فرهنگ مهمان نوازی جنوبی در فروش و عدم محاسبه دقیق در تعداد فلافل خورده شده، همچنین ارائه دورچین‌های رنگارنگ و رایگان موجب شد رونق بازار افزایش چشمگیری داشته باشد. تعداد فروشگاه‌ها دیگر جوابگوی مشتریان نبود و کم کم خیابان انوشه که خیابان اصلی محل است مملو از فروشگاه‌های اغذیه شد. فروشگاه‌هایی که تا ساعات اولیه بامداد باز بود و سرویس دادن به مشتریان مشتاق بی وقفه ادامه داشت.

رونق بازار موجب شد خیابان انوشه تبدیل به یکی از امن ترین خیابان‌های اهواز شود. به گونه‌ای که تا صبح خیابان روشن از چراغ و تردد مشتریان است. افزایش رونق موجب شد جوانان منطقه به سوی کسب و کار مطمئن، دائمی و به دور از بزه سوق پیدا کنند. شغل‌های غیرمستقیم حاصل از این رونق، سایرین را نیز متاثر کرد. تولید مواد اولیه، تولید نان، فروش روغن و... مثال‌هایی از افزایش این رونق است. تردد بالا منجر به این شد که زیباسازی شهری خیابان به دست مردم بهبود یابد و محله زشت و بی نظم گذشته تبدیل به خیابانی رنگارنگ شود. ماحصل این پیشرفت به گونه‌ای شد که محله لشکرآباد دیروز با آن نام و نشان گذشته، تبدیل به یک جاذبه گردشگری در اهواز شود و حتی پای خارجی‌هایی چون سفیر سوئیس را به آن باز کند.

در ماجرای خیابان انوشه مساله‌ای که کاملا مشخص است این که دولت هیچ نقشی در رونق آن نداشته است. اما اثر انفعال دولت بسیار حائز اهمیت است. شرایط فعلی را کمی تغییر دهیم. فرض کنیم که با مشاهده این موضوع، ارگان‌ها و بنیاد‌هایی که متمول‌ترین نهادهای مملکت هستند وارد عمل می‌شدند و رستوران بزرگی به راه می‌انداختند. با توجه به قدرت مالی که دارند به راحتی می‌توانستند نظم فروش بازار را برهم زنند تا مشتریان را به سوی خود بکشانند. به دلیل قدرت وسیعی که دارند تبلیغات را یک طرفه می‌کردند و موجب می‌شدند سایر فروشگاه‌های کوچک رونق خود را از دست بدهند. نتیجه آن جوانان سرخورده‌ای می‌شد که به این باور رسیده‌اند، فعالیت و کسب روزی قانون مند نمی‌تواند جوابگو باشد. بنابراین محل امن شده امروز تبدیل به مرکز بزهکاری می‌شد.

کوچکی فروشگاه‌ها و توزیع برابر مشتری موجب موفقیت این محل شده است به گونه‌ای که با سابقه نزدیک به ۸ سال هنوز قدرت محوری خود را از دست نداده است. روابط کاملا مسالمت آمیز کاسب‌های محل موجب شده است رونق بازار به سوی افزایش خلاقیت و توسعه بازار برود. اقتصادی که به راستی مدلی مناسب از اقتصاد مردم‌محور است. اقتصادی که مردم با استفاده از ظرفیت‌های خلاقانه خود و سرمایه‌های شخصی به راه می‌اندازند سپس مدیریت و بهره‌برداری می‌کنند. خروج دولت از بنگاه‌داری مطابق آنچه رئیس‌جمهور در مصاحبه اخیر خود تاکید کرد یکی از اقدامات رو به جلویی خواهد بود که دولت دوازدهم می‌تواند به‌عنوان کارنامه درخشان از خود به جا بگذارد. عدم دخالت بانک ها، نهادها، ارگان‌ها و بنیادها در امور اقتصادی و واگذاری آن به مردم موجب می‌شود، سرمایه‌گذاران شخصی با اطمینان از سطح رقابت برابر پا به عرصه ساخت مملکت بگذارند. نبود رقیب رانت خوار وابسته به قدرت یعنی اینکه سرمایه گذار ایمان دارد هرچه بر زمین او می‌بارد بر زمین همسایه نیز خواهد بارید. بنابراین دروی محصول بیشتر نیازمند تلاش بیشتر است.

اقتصاد مردم محور موجب می‌شود امنیت کشور از هر حیث افزایش یابد. نمونه خیابان انوشه نشان داد هرجا که رونق اقتصادی افزایش یابد، مردم به‌صورت خودجوش شرایط امنیتی را به گونه‌ای اصلاح می‌کنند که بتوانند از بنیان سرمایه خود به خوبی محافظت کنند. چنین شرایطی نه تنها انتظارات را از دولت پایین می‌آورد بلکه هزینه‌های صرف شده را جهت حفظ امنیت به‌طور قابل توجهی کاهش خواهد داد. جوانان شاغل با ثبات اقتصادی دیگر اغوای باغ سبزهای سوداگران بزه نمی‌شوند. آینده روشن موجب افزایش امید می‌شود و مردم را تشویق به اتحاد و حمایت از دولت خواهد کرد. همه این موارد اموری بسیار ساده است که فقط با خروج دولت از بنگاه داری میسر خواهد شد.