به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای‌اقتصاد»، ایلان گلدنبرگ، کارشناس مسائل بین‌الملل در نشریه فارن‌پالیسی نوشت: حملات اخیر به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان سعودی نقطه عطفی از افزایش تنش‌ها در خاورمیانه را نشان داد؛ حمله‌ای که مقیاس، مهارت و دقت آن بسیار بالا بود. این حملات پیامدهای سیاست‌خارجی بیمار‌گونه‌ای دارد که به دست شخص دونالد ترامپ اجرا شده است؛ سیاست‌هایی که مسبب ایجاد تنش‌های اخیر بوده‌اند و در ادامه به‌واسطه اشتباهات دیپلماتیک، استراتژیک و لفظی روبه وخامت گذاشته است. ترامپ امسال نیز در سخنرانی سازمان‌ملل همان گفته‌های گذشته را تکرار کرد. او وعده داد تا فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک علیه ایران را شدت ببخشد، اقدامی که به‌طور قطع تاثیری بر کاهش تنش‌ها با تهران نخواهد داشت.  نخستین‌ و اصلی‌ترین خطای کاخ‌سفید، خروج از توافق هسته‌ای با ایران  بود، توافقی که برنامه هسته‌ای ایران را تحت نظارت‌های شدید قرار داده بود. حتی تا یک سال پس از خروج واشنگتن، ایران در برجام ماند تا واشنگتن به انزوا فرو رود و اروپایی‌ها کاری برای نجات برجام انجام دهند. اگرچه در سطح سیاسی این رویکرد با موفقیت‌هایی همراه شد و سه قدرت اروپایی آلمان، بریتانیا و فرانسه با همکاری چین و روسیه تلاش کردند تا برجام حفظ شود و سازوکار مالی را برای تجارت با ایران راه‌اندازی کردند، اما به‌دلیل واهمه از جریمه‌های سنگین وزارت خزانه‌داری آمریکا، اغلب شرکت‌های تجاری اروپا پس از بازگشت تحریم‌ها، به‌سرعت از ایران خارج شدند و به این ترتیب منافعی که برجام قرار بود در زمینه‌های اقتصادی برای ایران میسر کند، از بین رفت.

اما در ماه آوریل پس از اینکه دولت ترامپ اعلام کرد که دیگر معافیت‌های تحریمی برای چند کشور خریدار نفت ایران را تمدید نخواهد کرد، صبر تهران نیز لبریز شد و مقامات این کشور تصمیم گرفتند تا به واشنگتن هزینه‌های تداوم فشار حداکثری را گوشزد کنند و این پیام به ریاض و ابوظبی برسد که اگر ایران نتواند نفت خود را صادر کند، آنها نیز نمی‌توانند نفت بفروشند. پس از تمامی تنش‌های ایجاد شده در منطقه، دولت ترامپ به‌رغم تکذیب ایران، به این نتیجه رسید که حمله به آرامکو کار ایرانی‌ها است با این حال او و دولتش نه‌تنها هیچ‌گونه سیاست منسجمی را در برابر ایران پیش نگرفتند، بلکه تهران را تشویق می‌کنند تا اقدامات تقابل‌گرایانه شدیدتری نیز انجام دهد. این شرایط به‌طور کل اعتبار آمریکا را مخدوش کرده است.  دولت ترامپ همچنین بسیاری از متحدانش را از خود دور کرده است. در همین حال اصرار بر حملات تند لفظی و تهدیدآمیز بدون مصداق عملی موجب شده است تا هرگونه تصور بازدارندگی برای ایران بی‌معنا شود. به‌دلیل همین گام‌های اشتباه بوده است که در این برهه، آمریکا از هر زمان دیگری به لبه جنگ با ایران نزدیک‌تر شده است. در ادوار گذشته روسای جمهوری آمریکا در چنین شرایطی، تلاش می‌کردند تا اذهان عمومی، کنگره و متحدان کلیدی خود را قانع کنند که چه کسی مسوول حملات است، با این حال نیل به چنین هدفی نیازمند اعتبار است که ترامپ اکنون هیچ‌گونه اعتباری ندارد، چراکه روزانه در رابطه با همه مسائل دروغ می‌گوید. شاید حتی اکنون نیز برخی از متحدان آمریکا برای صحبت‌های رئیس‌جمهور ارزشی قائل باشند، اما ترامپ برای اینکه بتواند این شرکا را اقناع سازد باید ابتدا مدارک مستدل و گزارش‌های اطلاعاتی جامعی را جمع‌آوری کند و در اختیار آنها قرار دهد، در این مورد نیز دولت ترامپ درست برعکس آن عمل کرد. تنها چند ساعت پس از حملات ۱۴ سپتامبر به تاسیسات آرامکو، مایک پمپئو، وزیر خارجه ترامپ در پیام توییتری، ایران را مسوول این حملات معرفی کرد و این‌گونه ذره‌هایی از اعتبار که برای دولت ترامپ باقی مانده بود نیز از بین رفت.

در ادامه نیز ترامپ خود گفته‌های پمپئو را نقض کرد و گفت هنوز مشخص نیست که ایران پشت این حملات باشد و پیش از هر پاسخی با سعودی‌ها مشورت می‌کند. این رفتارها موجب شد جامعه بین‌الملل در رابطه با ادعای دولت ترامپ نسبت به نقش ایران در این حملات تردید کند. از سوی دیگر آمریکا ذره‌ای از اعتبار را برای خود نزد شرکایش حفظ نکرده است و سیاست‌‌های دو سال اخیر ترامپ در برابر ایران، دو کشور را بیش از هر زمان دیگری به لبه آغاز جنگ نزدیک‌تر کرده است.